پسر من یه ساعت پیش داشتم اینستا نگاه میکردم میخواست پا بذاره روشکمم هل خورد فکر کنم تقصیر من بود سرش خورد به دیوار لوله گاز رنگ سفید شد گریه کرد دلم سوخت بعدش خوابید عذاب وجدان دارم
شوهر منم همینه تا بچه دستش مسپرم باید گریشو در بیاره، اصلا انگار بازی کردن بلد نیست
بابا شوهرمن دو بار پسرمون از پله انداخته
من دو دختر اولیم و ی بار سپردم باباش باهم برن بیرون زنگ زد دست زینب در رفته انقد خودم و زدم اصلا مراقبت نمیدونن یعنی چی بخدا ی ذره احساس مسئولیت ندارن
شوهر منم هربار سپردم بچه یا دستش لای در مونده یا افتاده دهنش تون شده منم دگ نمیسپرم بهش دگ لباساشو اتو نمیکنم خودش میکنه
وای دختر منم هی خودشو میبره همون قسمت مبل که بپره پایین هیچوقت نزاشتم خونه خودمون اینکارو کنه چون قشنگ داغون میشه، اما خونه مامانم مدام انجام میده چون هم مبلش،از مبل من کوتاه تره هم اینکه زیرش فرشه
اگر بالا نیاورده حالش خوبه نگران نباش اینقدر میخوره زمین تا بزرگ بشه
ميگم كاش پيش خودم ميموند زبونم لال دستش ميسوخت يا كاش همون كارتون رو ميزاشت براش😒منم هيچي بهش نگفتم هي خواستم بگم هي گفتم لعنت بر شيطون
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.