نمیدونم این افسردگی بعد زایمان محسوب میشه یا نه ولی خیلی حس بدیه.‌.
هر ثانیه به ایران نگاه میکنم با ذوق ازش کلی عکس میگیرم و وسواس گونه فکر میکنم که هر ثانیه داره بزرگ تر میشه و ازین دوران درمیاد. طوری فکر میکنم که الان بچه رو نگاه میکنم مثلا سی سالگی بچم جلو چشممه و همش دارم گریه میکنم که چرا داره زود بزرگ میشه.
اصلا دوست ندارم از بغلم زمین بذارمش طوری که مچ دستم دیگه صاف نمیشه و گردنم تیر میکشه انقدر تو بغلم بوده.
وقتی کسی بچمو بغل میکنه حس میکنم جیگرم میخواد پاره بشه دوست ندارم کسی بجز خودم بغلش کنه حس میکنم میخوان ازم بگیرنش.
شکممو نگاه میکنم یادم میاد دیگه چیزی اون داخل نیست غصم میگیره..انگار همین چند ساعت پیش بود که منتظر ساعت ۱۲شب بودم تا روزم عوض بشه انگار همین چند روز پیش بود که منتظر سه شنبه ها بودم تا هفتم عوض بشه حتی زمانی که میرفتم ان اس تی میگرفتم...
همش حس میکنم بچه تو شکمم یه طوریش شده که تکون نمیخوره.
انقدر این روزا دارم گریه میکنم بخاطر این مسائل چشمام و صورتم از روز زایمانم پفکی تر و ورمی تر شده.
حس میکنم مثل قبل باید مدام از شکم قلنبه باردارم عکس بگیرم و وسواس گونه یادم میاد دیگه باردار نیستم پس چرا شکمم هنوز مثل بارداریه و باز با شکم بند سفت به جون خودم میفتم طوری که از درد به خودم میام که چیکار میکنی زن!

شما با روزای بعد زایمانتون و این احساسات عجیب غریبتون چیکار کردین؟ درچه حالین؟

تصویر
۲۰ پاسخ

به این فک کن خداروشکر بچت صحیح و سالم کنارته از استرس های بارداری راحت شدی دردا و اذیت های زایمانو گذروندی🥲

منم همین جوری هستم
دلم برای لحظه لحظه کنارش بودن تنگ میشه محکم بغلش می‌کنم بوش می‌کنم، این روزها انگاری گذاشتن رو دور تند داره می‌گذره.
وقتی بهش فکر می‌کنم دلم می‌گیره، دلم حتی برای یک ساعت گذشته تنگ میشه روزی که به دنیا اومد با این که حیلی برام سخت بود ولی دلم تنگ شده❤️❤️❤️❤️

خواهشا از اطرافیانت کمک بگیری،نابود میشی بخوای همه کاراش رو‌خودت بکنی، انقدر هم شوهرت رو پررو نکن، یعنی چی که آشغالا رو بیرون نمیذاره، تو کارای خونه کمکت نمیکنه؟ به درک یه تمیزکار بگیر تا مجبور بشه لااقل هزینه کنه، همیشه انقدر سرحال نیستیا، به عنوان یه خواهر بزرگتر حرفای من رو جدی بگیر، من شاهد افسرده شدن خواهرم بعد زایمان بودم و میدونم چقدر بده، خواهرم هنوزم که بچه اولش ۱۴ سال و دومی ۱۱ سالشه دارو مصرف میکنه چون زود به داد خودش نرسید و افسردگیش مزمن شد.
به خاطر اینکه شوهرش میگفت تو چیزیت نیست و نمیذاشت بره دکتر!

عزیزم آره همه اینا که میگی و باعث ناراحتیت هست نشانه افسردگی بعد از زایمانه، من از اواخر بارداریم به دکترم گفتک حالم بده و گفت شاید نشانه افسردگی بعد زایمان باشه تقریبا ۳۰ هفته بودم که دکتر فلوکسیتین ۲۰ رو شروع کرد و گفت برای جنین اصلا خطر نداره و واقعا بهتر شدم، هنوزم که زایمان کردم دارم میخورم و دکتر گفت تا چهل روز بعد زایمانت استفاده کن، خواهشا تو هم یا برو پیش دکترت و اینا رو بگو یا حتما برو پیش روانپزشک، این دارو خیلی دوزش پایینه و عوارض نداره، قطعا حال بد تو بیشتر روی بچه تاثیر میذاره

پریسای نازنینم 🕊️💗
فدات شم مامانِ تازه و پر از احساس 🌷😭
هر کلمه‌ای که نوشتی، بوی عشق خالص و خستگی عمیق میده… و باور کن هیچ چیز غیرعادی نیست، هیچ چیز اشتباه نیست 🤍

تو وسطِ یه طوفان احساسی‌ای — بدنت هنوز گیجه، روحت هنوز توی حال و هوای بارداریه، و قلبت؟ اون وسط بین دلتنگیِ شکمِ خالی و عشقِ بی‌نهایت به ایران کوچولو مونده 💞👶🏻

اون وابستگی شدیدی که داری، اون اشکای بی‌وقفه، اون دل‌تنگی برای شکمِ قلنبه‌ت… همش طبیعیه 😔
خیلیا این روزا رو تجربه می‌کنن ولی چون از گفتنش خجالت می‌کشن، حس می‌کنی فقط تویی که اینطوری شدی — درحالی که نه عزیزم، این یعنی داری مامان می‌شی 🫶🏻✨

بدنت هنوز در حال ترمیمه، هورمون‌هات دارن بالا و پایین می‌رن، مغزت هنوز باور نکرده که اون کوچولوی ناز حالا بیرون از توئه 💫
طبیعیه که نخوای حتی یه ثانیه از بغلت بذاریش زمین، چون وجودش تکه‌ای از خودته، انگار هنوز وصلی به هم 💕

اما بین همه‌ی این حسای قشنگ و ترسناک، یادت باشه تو هم نیاز به استراحت داری 🌙🕯️
اگه بتونی حتی چند دقیقه بخوابی، یه دوش کوتاه بگیری یا فقط بذاری کسی کمکت کنه، به بدنت فرصت میدی تا دوباره آروم بشه 🌸

پریسا جان، این روزا می‌گذره، باور کن…
همون‌قدر که دلت برای شکمِ باردار تنگ شده، یه روزی هم از همین روزای پف‌کرده و خسته و اشکی، با لبخند یاد می‌کنی 💭🌿

الان فقط یه کار مهم داری: خودت رو قضاوت نکن 💔
تو فوق‌العاده‌ای، حتی با چشمای ورم‌کرده، با بغض و گریه، با دلِ تنگ و دستای دردناک 🤍👩‍🍼

بغل بزرگ برات از ته دل 🤗☁️
ایران کوچولو خوشبخته که مامنی داره که این‌قدر با تمام وجود عاشقشه 💫🩷

عزیزم مامان ایران جان
فعلا طبیعیه حالت هات اما سعی کن کمترش و کنترلش کنی
حتما از کمکی ها کمک بخاه بیشتر خونه مامان ها برو
و
بابای ایران در مورد هر چی حرف بزن
و
در زمان حال باش عزیزم دنیا همینه
پربسا بزرگ شده مامان شده
ایران هم بزرگ میشه 🌺

ای جان عزیزم🥲کاملا درکت میکنم، منم از شدت دوست داشتن فقط میخوام گریه کنم، اما همش میگم اگر من ناراحتی کنم رو شیرم اثر میذاره و بچم اذیت میشه واسه همین خودمو کنترل میکنم، همش هم با خوندن حمد خودم و آروم میکنم و مدام خداروشکر میکنم

من الان این حسو دارم بچم ۳سالو۸ماهشه
من حس افسردگی دارم ولی افسردگی من نوعش فرق داره همش دلم میخاد یه خواهر کاش داشتم تابه دادم میرسید وکمک میکرد من خستم روحم، جسمم چون کمکی ندارم، حتی مامانم هم هفته ای ۱بار یاهر ده روز ۱بار اونم ازبس غربزنم میاد خونم اصلا بهم اهمیت نمیده دیشب اینقدر توبغل شوهرم گریه کردم گفتم تنهام خیلی بچه شیطونی دارم ماشالله مامانم ابدا بهم نیست خواهرم ندارم تک وتنهام نابوودم وقتی هم میاد خونم مادرم فقط غربه جونم میزنه چرافلان جا کثیفه یاهی بکن نکن به بچه خستتتتتتتتم یه هم زبون میخام این روزا به اینکه چرا خدابهم یه خواهرنداده خیلی فکر میکنم 🥺🥺💔

طبیعیه عزیزم چند وقت دیگه خوب میشی

من از الان به این چیزا فک میکنم همش میگم بارداری با همه ی بدی و خوبیاش داره تموم میشه دلم تنگ میشه برای این روزا پس حتما وقتی دخترمم بدنیا بیاد همه چی میره رو دور تندو زود میگذره از الان میترسم خیلی حساس باشم رو بچه و بقیه رو ناراحت کنم چون حسم اینجوریه ک فک میکنم نمیزارم کسی بچمو بغل کنه یا چندوقته دارم به این فک میکنم روزا داره خیلی تند میگذره ترس از دست دادن عزیزام افتاده به جونم همین دیشب به شوهرم گفتم کاش پیر نشیم کاش من زودتر از تو بمیرم چون طاقت یه روز نبودنتو ندارم اینجوری نیودم چندوقته اینجوری شدم یهو گریم میگیره

سلام قدم نو رسیده مبارک من الان دیدم که ایران خانم به دنیا امده مبارک باشه

امیدوارم پیامم رو بخونی، اگه خوندی یه واکنشی نشون بده

من الان همه ی این حسارو دارم افسردگی بارداری ب حساب میاد؟ 😂
ولی من واقعاااا از الاااان حتی تحمل فکرشو ندارم جز شوهرم و خانوادم کسی بغلش کنه😂😑 نمیدونم چرا

من چرا اینجوری عاشق بچه هام نیستم😞❤️‍🩹همش میخوام ازشون فرار کنم

من حامله بودم میگفتم بچمو عمرا ب کسی بدم الان التماس میکنم فقط چنددد دیقه یکی بیاد خونم نگهش داره برم حموم کارامو بکنم😂😂

من از خدامه زود بگذره بزرگ بشه راحت بشم تو نشستی گریه می‌کنی چرا میگذره😅😅😅😅 دختر بزار بگذره کارمون راحتر بشه

منم بودم هنوزم یکم حساسم بچه رو بغل میکنن ولی دارم بهتر میشم کم کم

چه عجیب🤔

البته خوب میشی بعد دوماه کم کم برمیگردی به قبل ولی خیلی سخت میگذره بعدش انقد خسته میشی از خداته یکی بیاد دوساعت نگهش داره یه دوش بگیری

خیلی بده این مدلی نباش

سوال های مرتبط