من فاز اونایی که میگن بیخیال بشی حامله میشی رو درک نمیکنم اصلا نمیفهمم اخه مگه ممکنه یه برنامه ای داشته باشی تو ذهنت و بیخیالشم باشی بهش فکر نکنی حتی اگه خودمونم بخوایم بهش فکر نکنیم ضمیر ناخوداگاهمون میره به سمتش، اینکه تو هرماه منتظر باشی باردارشی بلاخره اونایی که تو اقدامن میفهمن چی میگم هممون هرماه منتظر معجزه ایم واقعا نمیشه بهش فکر نکرد حالا بحث استرس و اضطراب نیست اینا به کنار فکر کردن به این موضوع و هرماه منتظر بودن طبیعیه ادم هرکاریم کنه نمیتونه بیخیال شه🥲

من بارداری قبلیم یسال ۲سال بود هرچی تلاش میکردم نمیشد شده بود روزایی که ۱۳ تا قرص هورمونی میخوردم ولی هیچی ک هیچی به جایی رسیده بود ک دیگه امیدمو کلا از دست دادم هر دکتری میرفتم میگفت چرا خودزنی میکنی این حجم از دارو برای چیه تو ک سنی نداری
دیگه بیخیالش شدم گفتم دیگه دکتر نمیرم دارو هم نمیخورم
بخاطر داروهای هورمونی خیلی خیلی وزنم بالا رفت تصمیم گرفتم اون وزن و کم کنم دقیقا همون ماهی ک این چیزارو تصمیم گرفتم و کلا بیخیال همچی شدم باردار شدم
اینایی ک میگن بهش فکر نکن منظورشون اینه اون استرس که وای اخر ماهه خدا کنه پریود نشم و از خودتون دور کنین
این تجربه ی شخصیه منه

ولی من با همین بیخیال شدن بعد از دوسال باردار شدم طبیعی
من هر ماه زوم میکردم روش که حالا این ماه حامله میشم یانه همش استرس داشتم
من فقط یکماه بیخیالش شدم بهش فکر نکردم با دوبار اقدام تو همون ماه من باردار شدم

کاملا درک میکنما خودمم همین حالو داشتم ولی میگفتم مگه میشه اخه ادم که حواسش به بارداریه حواسشو پرت کنه
بعد انگار خواست خدا بود گیر دادم به شوهرم که تو هم برو ازمایش رفت ازمایشش درکل بد نبود ولی بردیم ارولوژیست که دید و معاینه کرد گفت واریکوسل شدید داری و بعد سه ماه دارو اگر بچتون نشد بیا جراحی خودمم که تنبلی داشتم بعد دیگه فشارها از روی من برداشته شد دیگه گفتم خب بچه دار نشدن علتش تویی و دیکه راحت بودم از حرف شوهر و خانوادش در امان بودم دقیقا همون ماه هم که نه درست و حسابی اقدام کردم نه داروهامو خوردم خودم باردار شدم
شاید باورت نشه بعدها بعد کلی فکر کردن درباره روز اقدامم یادم افتاد که با شوهرم دعوای شدید کردیم عید غدیر بود شبش شوهرم اومد اشتی از دلم دربیاره اقدام شد که حساب کردم دقیقا روز تخمک گذاریم بود 😃

اره واقعا،یعنی چی بیخیال شو من که اصن همش دارم بهش فکر میکنم

من از بس ميگن بهش فكر نكن و بيخيال باش رفتم دنبال راه هاي فراموشي هيچ راهيم پيدا نميكنم

اره دقیقا ده ماه اقدامم چن ماه اولی خیلییی اینجا پیام میدادم وتو فکر استرس بارداری بودم همشونم میگفتن بیخیال باشه میشه نمیشه بیخیال موند تازه دوسه ماه اصلا درست رابطه نداشتم ولی تو فکراین بودم ک باردار بشم حتی اقدامم نداشته باشم باز تو فکرمع نمیشه هیچطوری بیخیال بود

ببین عزیزم من قشنگ درکت میکنم من خودم حدود یکسالی بود اقدام بودم بعد دیگه قشنگ ناامید شده بودم جوری که با شوهرم درمورد هرچی حرف میزدیم اصلا فکر بچه دار شدن نبودم مثلا قرار بود عید باهم مغازه بگیریم کلی برنامه ریزی کردیم اصلا به فکر بچه نبودیم دقیقا همون تایمی که ما کلا ناامید شده بودیم زد و من باردار شدم اصلا اون ماه به فکر حاملگی نبودم همش منتظر پریودی بودم بعد گفتم واقعاااا بیخیالی خیلی تاثیر داره

منم واقعا متنفر بودم از این جمله🤦🏻‍♀️

من ماهی که باردار شدم شدیدا استرس داشتم
البته استرس بارداری نه بخاطر یک قضیه دیگه
اگه خدا بخواد سنگم بباره باردار میشی

ب نظرم نمیشه فکر نکرد بهش

ولا من ماه قبل اینقدر بیخیال بودم فکر بچه و اینا هم نبودم بازم پری شدم من راه حلی بیخیالی هم طی کردم هیچی ب هیچی☹️

منم نمیتونم فکرم درگیره

به هرچی زیادفکرکنی ازاش دورمیشی

ولی من دقیقا همینطوری باردار شدم
۴ ماه تمام حتی موقع رابطه فک‌میکردم یعنی این میگیره؟
و هرماه ناامید شدم گفتم بیخیال دیگه لابد الان صلاحمون نیست
و دقیقا ماهی که نه اقدام درست حسابی داشتیم و سعی میکردم از رابطه لذت ببرم و به بچه فک نکنم باردار شدم
طوری که اون ماه همش منتظر پریودی بودم و یک درصد هم فک نمیکردم باردار شده بودم
وقتی ذهنم میرفت سمت بارداری جای دیگه متمرکز میشدم که به هرچیزی فک کنم الا بچه

عزیزم فردا بازار مهاباد باز میشه؟خوبه بازارش یا جای دیدنی دارع؟

دقیقا....