سلام خانمای مهربون توروخدا بیاید به ما چشم انتظارا بگید ماهی که باردار شدید چجوری بیخیال بودید و بهش فکر نکردید ...واقعیتو بگید نه شعار دکترا که هی میگن بهش فکر نکن...
اخه کسی که هرماه داره اقدام میکنه برای بارداری مگه میشه بهش فکر نکنه...میشه اونا که باردار شدن دقیقا توضیح بدن چکار کردید که شد

سلام عزیزم من و همسرم از همون روز اول فک میکردیم نطفه میگیره و سریع بچه دار میشیم ولی ماه اول که رد شد و پریود شدم دوتامون خیلی ناراحت شدیم گذشت و چند ماه تقریبا ۶ماه رد شد من کم کم به فکر دکتر رفتن افتادم و همینطور همسرم همش بار منفی میداد که حتما ما یه مشکلی داریم که شیش ماهه نشده ولی چون سنم کم بود گفتم تا یک سال اقدام طبیعیه خلاصه بعد یه ماه یه اتفاقی افتاد که من دو ماه از همسرم دور بودم و هیچ رابطه خب صورت نگرفته بود تا اینکه وقتی برگشتیم خونمون چون خیلی دوری بهمون فشار آورده بود این بار نزدیکی رو برای رفع نیاز خودمون میخواستیم نه صرفا یک شب درمیون فقط برای اقدام بارداری و این بار اصلا به بچه دار شدن فک نمیکردم چون همش ترس از جنگ داشتم ولی خیلی معجزه طور شد که ماه بعد پریود نشدم و فهمیدم سه چهار هفتمه دقیقا همون موقعی که برگشته بودم گرفته بود😅

خیلی ربط ب بیخیال بودن داره من درگیر گرفتن ی وام شدم بخاطر همین فکرم از بارداری دور شد و حامله شدم الآنم ۶هفته هستم

من 9 ماه افدام بودم هیچ مشکلی هم نداشتیم هر دکتریهم ک میرفتم میگفت نگران نباش سالمی باردار میشی سنت کمه اون ماهیک باردار شدم نذر داشتیم درگیر اون بودیم بهش وقت نمیکردم فکر کنم همون ماه شد

اره واقعا نمیشه
ولی من دقت کردم کسی اومدنی یا جایی میرم سرم شلوغ میشه کلا یادم میره

اصن همین تو خونه موندن انرژی منفی داره خوشتیپ کن برو بیرون پیاده روی بازاری سینمایی برای خودت برنامه تفریح بچین آرایشگاهی برو یه چیزی بخر یه شام خودتو دعوت کن یه باشگاه ثبتنام کن اونجا دوست جدید پیدامیکنی میگید میخندید اصن بیخیال این موضوع میشی

بنظرم یه تغییر یه تنوع به خودت بده بعد مشغول اون تغییری ذوقشو داری مثلا مدل موی جدید رنگ موی جدید یه تیپ جدید یه خرید درمانی حال وهوآیی عوض کن نشین تو خونه همش به حاملگی فک کنی فکرت پراکنده کن

بنظرم فکرت باید جای دیگه درگیر بشه خودت مشغول یه کاری کن

اقدام داشتم ولی استرس اینکه بشه یا نشه رو نداشتم پنج روز تاخیر خورد بعد تست زدم

خودتو مشغول کن برو باشگاه برو کلاس و...

من شش ماه اقدام بودم ماه آخر بیخیال بودم همون ماه گرفت

آره دقیقا

والا من هر ماه بهش فکر میکردم حتی ماهی که باردار شدم همش منتظر بودم و هستم

من دوماه اقدام بودم خیلی استرس داشتم و نمیشد یه ماه خودمو زدم به بیخیالی به خودم انرژی مثبت دادم و گفتم توکل به خدا میدونم که این ماه میشه و خوشحال بودم و دیگه بهش فکر نمیکردم و مثبت شد

من سر بچه اولم یکسال طول کشید تا باردار شدم.خیلی درگیرش بودم هرماه ک پریود میشدم ناراحت میشدم همه آزمایشام هم اوکی بود.دقیقا همون ماهی باردار شدم ک درگیر خونه خریدن بودم و ذوق خونه داشتم.سر دومی هم ک باردار شدم وقتی رفتم دکتر برای ازمایشات و چکاب دکتر گفت دارو بدم زودتر حامله بشی من گفتم ن عجله ندارم یه چندماهی صبر میکنم اگ نشد میام دارو بم بدن.ماه دوم باردار شدم

ربطی به بیخیال بودن نداره

هیچی فقط رفتیم درگیر زندگی شدیم
من دوسال بود اقدام بودم با دارو دیگه ما امید شدم و همچیز رو ول کردم همون ماهی ک ول کردم باردار شدم

من دوبار اقدام کردم هردوبارم سر سه ماه گرفت
کلیم استرس داشتم.کلیم بهش فک کردم

ولی الان هشت ماهه اقدامم باز نمیشه ک نمیشه..نمیدونم چرا

من حالتو درک میکردم.هرماه اقدام میکردم همش تو فکر بودم وای خدا کاش این ماه باردار باشم.وقتی پریود میشدم بادم خالی میشد میگفتم دوباره اقدام‌میکنم