۹ پاسخ

هرچقدرم خوب تربیت کنیم جامعه و دوستاشون گند میزنن تو ایندشون

ماشاءالله بهش
واقعا دختر با‌پسر زمین تا آسمون فرق میکنه من پسرم خیلی میزنه یعنی کل صورتم‌جای چنگشه
هرچقد به زبون‌میگیرم‌ناز و نوازش میکنم انگارنه انگار

عزیزم چه کتاب‌هایی براش میخوانید

ماشالا بهش 🧿🧿عزیزم قشنگگ جمله میگه دیگه؟

افرین بهت عزیزم
مجموعه کتابای مانی نی برای اداب اجتماعیه جنس خود کتاب هم خوبه

خدا نگهش داره عزیزم
ماشالله بهش🧿😍

کاملا حست رو درک میکنم چون دختر من اینجور 😊😊 الان هم همون رفتاری که من باهاش داشتم رو داره بسیار مودب
ولی تازه گریم دراومد از پسرم حنجره ام زخم شد 😭😭 هنوز ۱سال و ۹ ماه اصلا نمیتونم روش به هیچ وجه هر چقدر جیغ میزنم اصلاا نگاهم نمیکنه اصلا از هیچی حساب نمی‌بره بعدش هم میره به همون کارش ادامه میده خر چقدر توضیح میدم انگار نه انگار

تصمیم گرفتم از امشب اینترنتم کم مونده تموم شد دیگه اینترنت نگیرم گوشی رو بزارم رو کمد فقط زنگ بره و بیاد یعنی به خدا دیونه شدم از دست بچه

امشب خیلی خیلی کلافم کرد پسرم اصلا هرچی میگم گوش نمیدی باهام لج میکنه تو موبایلم بازی گربه هستش امد گرفت نیم ساعتی بازی کرد از ش گرفتم گریه میکنه بده منم بازی پاک کردم و خیلی عصابم رو خورد کرد آخرکوتکش زدم گرفت خوابید

سوال های مرتبط

مامان ماهلین مامان ماهلین ۲ سالگی
دخترم و سه روزه از شیر گرفتم روز اول در طول روز میومد نگاه. می‌کرد من چسب ضد حساسیت زدم با رژلب شب ک شد بردمش پارک بازی کرد حسابی خسته شد اومدیم خونه خوابید یهو وسط خواب بیدار شد سینمو ناز میکرد بوسش می‌کرد بعد گفتم مامان ببین اوف شد خوابید بعد گفت آب بده خلاصه تا صبح برنامه ها داشتیم ک‌ فقط شیر نخوره
صبح روز دوم رفتیم خونه مامانم خواهرم کلی باهاش بازی کرد غروب بردمش شهربازی دونفری کلی کیف کردیم اومدیم شام خوردیم آخر شب باز پارک خواست ک بردیم باز بازی کرد آوردم خونه بهش شام دادم ک سیر بمونه و راحت بخابه شب فقط یه بار بیدار شد آب خواست اما سینم بی نهایت سفت شده و درد داشت
ا
صبح روز سوم بیدار شد فرنی دادم ظهرم غذاشو کامل خورد ولی بی نهایت آب خورد امروز یه
چرت زد و بیدار شد رفتیم حیاط بازی توپ بازی دوچرخه بازی
عصرانه هم خورد و شب باز رفتیم پارک الان بهش غذا دادم دستشویی هم رفت لباساشو عوض کردم اومد رو پام گفت مامان لالا یه تکون دادم خوابید ایشالله واسه همه ی مامانا راحت باشه
تاریخ ۱۴۰۴/۶/۲۵ساعت یازده صبح از شیرگرفتم بمونه یادگاری