من انقدعصبی شدم ازبس بچم گریه میکنه الان گذاشتمش زمین گریه کنه دعام کنیدخیلی داغونم ن شیرمومیخوره ن شیرخشک گشنس چیش کنم اصلامیخاستم خودموبندازم پایین ازبالاپله ها

منم بچه ی اولم عین بچه ی شما بود بی‌دلیل گریه میکرد یعنی درحدی بود که عروسی ویزا می‌کرد برام همه هم میگفتن تو هیچی بلد نیستی ازمادری کردن نمیتونی خوب نگهش داری با اینکه شوهرم کلی کمکم می‌کرد ولی بازم حریفش نمی‌شدیم هرچی دکتر می‌بردیم فایده نداشت تا به مرور زمان هی بزرگتر که شد بهتر شد ولی این دوتای آخری‌خداروشکر خیلی آروم بودن عین فرشته شماهم فقط صبوری کن این روزاهم‌میگذره بچه ها بزرگتر میشن وعصای دستت میشن ..

آره.من کردم خوب شد. بعد شاید سر شیشه ایی که استفاده می‌کنی خیلی سفته نمیتونه بخوره. بچه منم شیر خودمو نخورد سر شیشه چندتا عوض کردیم آخرسر شیشه ایرانی خریدیم سرش گشاده بچه خورد سیر شد

نکنه بچه رو چشم زدن
بعد خانواده شوهرت هیچ حق دخالت ندارن بابا شه وظیفه ش به زنش کمک کنه بچه داری باید زن شوهر به داد هم برسن
گوشی رو بزار قرآن بخونه آروم میشه منم دخترم خیلی گریه میکنه با صدای قرآن آروم میشه

ببرش یه حموم بعدش اروم ماساژش بده لباس مرتب تنش کن که تو لباس راحت باشه پاهاشو حالت دوچرخه تو شکمش ماساژ بده گریمیچر بهش بده یکم تو بغلت بگیر و راهش ببر بعد اروم که بشه شیرشم میخوره انشالله مهمتر از همه خودت اروم باش یه ساعتی کوچولوتو بده دست شوهرت یا اون بچه ی بزرگت خودت اروم دراز بکش و چشاتو ببند

شيشه شير بگير شير و بدوش بده عزيزم اين راهم امتحان كن ، يا شيشه شير نميخواي بدي، با قطره جكا يا سرنگ يواش يواش شير بده بهش

طبیعیه نوزاد همینجوره
تو سعی کن خودتو ریلکس کنی
اینام میگذره خاطره میشه

ناراحت نباش عزیزم منم همینم شب تا صبح تو خونه فقط راه میرم فقط جیغ میزنه دکتر میگه ریفلاکس و کولیکه فقط دوشبه بهتر شده

فرشته خدا چیکار داری ننه بزرگ یاکسی نیس کمکت کنه

هیچوقت بچه رو‌تو‌حال گریه به حال خودش رها نکن ببرش دکتر به جای اینکه کم بیاری اون‌بچه یه جاش درد میاد فقط نمیتونه بگه گریه میکنه

برو دکتر روانشناس یا روانپزشک سرترالین و قرص ضد افسردگی مصرف کن

خوب بپوشون كمر و دلشو تغذيت رو هم رعايت كن كه رو گوارش نى نى اثر دارها

عزیزم سخت نگیر
حتما جاییش درد میکنه دو برابر وزنش استامینوفن بده بهش هم اون طفل معصوم زجر نکشه هم خودت اروم بشی. استامینوفن واسه اینجور وقتاس دیگه

پسرمم که خیلی بیقراری میکرد و سینه نمیگرفت هم بخاطر حساسیتش بود، فقط تو خواب شیر میخورد و تا ۶ ماهگی نتونست تو بیداری شیر بخوره

عزیزم دختر من خیلی بیقراری میکرد فکر میکردم از رفلاکسشه، بعد لبنیات و تخم مرغ و حذف کردم بعد از سه روز آروم شد، با اینکه هیچ کدوم از علائم حساسیت به پروتئین گاوی رو نداشت فقط گریه میکرد.منم باهاش گریه میکردم🥺🫠
دلیل گریه شو باید پیدا کنی عزیزم.

احتمالا یا دل درد داره ک نمیتونه شیر بخوره یا گوشش اذیتش میکنه شکمشو ماساژ بده پشت گوشش وازلین بزن

وای عزیزم ارامشتو حفظ کن همه مادرا این چالشارو دارن فقط اروم باش اول

احتمال خدا نکرده تب کرده پسرم اینجوریه

یکم قند تو آب ولرم حل کن بعد بمال ب نوک سی‌نت یا شیشه شیر میگیره

شاید سینت شیر نداره فشار بده قبل دادن شیر بیا

میگذره این روزا عزیزم یکم صبوری کن
همه ی مامانا روزای سخت دارن اون طفلکی ها خودشون بیشتر از ما اذیتن بگرد دنبال دلیلش ببین چرا نمیخوره اون خیلییی کوچیکه و تنها پناهش تویی آخه 🥲

مراقب خودت باش
ببین مشکلش چیه طفلی
سوختگی گشنگی بازی
سینتو ب انواع روشا بزار دهنش میگیره
یابرو مرکز اموزش شیردهی ت مطبا بچه رو میزون میکنن

عزیزم اروم باش اون جز ت کسی رو نداره حتما ی دردی داره ديگه پوشکش رو ببین خیس نکرده .بگیر بغلت راه برو ارومش کن حتما شکمش درد میکنه .سشوار زوشن کن

عزیزم اروم باش ببرش دکتر حتما یه مشکلی داره شاید رفلاکس داره نمیتونه شیر بخوره شاید دهنش برفک زده حتما یه چیزیش هست