اعصابم خیلی ضعیف شده راهکار بدید... از صبح شیر بده پوشک کن... خوابش کن..
قطره بده از مامانم خیلی کمک میگیرم ولی کم آوردم کی بزرگ میشن تموم شه

تو خوبه مامانت کنارته‌ من نامانم اینا کرجن. دلم فقط خوشه میرم خونه مادرشوهرم هفته ای سه روز و اونجا یه وسی یه کم باهاش سرگرم نیشه من راحتم چنددقیقه

عزیزم من که اینجا غریب هستم کسی رو ندارم با دوتا بچه چی میگی باز گلم خدا رو شکر کن مامانت پیشته من مامانم با مامانم خیلی فاصله داریم اونا تبریز ما تهران

منم...

من که هیچکسو اینجا ندارم چی بگم تازه مادر شوهرمم اکثر وقتا روم آواره دستم ب سیاه و سفید نمیزنه

وقتی زایمان کردم مامانم آمد 10روز موند بعد رفت من موندم دوتا بچه ,بچه ها احساس میکنم مامانم خواهرمو بیشتر از من دوست داره😭😭بچه های اون مریض میشن زود خودشون رو میرسونن ولی من چی اینجا بمیرم هم کسی رو ندارم فقط خدا رو دارم

پس من که کمک ندارم چی بگم

تازه من یه بچه کلاس اولی لجباز هم دارم که هی باید بگم بنویس بخون حفط کن و کاردستی درست کنم و مشق بنویسم
کمکی هم ندارم
خداروشکر کن

مامان جان میدونم سخته منم واقعا یه روزایی کم میارم ،تازه دست تنها هم هستم ،اما همینکه میبینم دخترم سالمِ و کنارمه شکر می‌کنم، به خودم یادآوری میکنم که من خواستم به دنیا بیاد پس باید صبوری کرد

هرچی بزرگ میشن مشکلاتشونم بزرگتر میشه....منم دوتا شیر ب شیر دارم پدرم درامده