خانم لطف هرکس میتونه راهنمایی کنه دخترم 9سالشه خیلی احساسی حالاکه خواهرش دنیااومده احساس میکنه جایگاهشوازدست داده چیکارکنم دیشب گریه کرددیگه گفت من گفتم آبجی میخوام نه اینجوری

خواهر جان بهش مسئولیت بده
یعنی مسئولیت نی نی رو همه به اون واگذار کن

یه جوری رفتار کن که اگر اون نباشه شما از پس نی نی بر نمیای

حتی اگر خواست بدون پتو یا قنداق فرنگی یا هرچیزی که زیر بچه میزارید بغلش کنه بهش اجازه بدید اصلا منعش نکنید
یا نگید وای کم بغلش کن کم بوسش کن
هیچ اتفاقی برای نی نی نمیوفته ولی دخترت تخریب میشه اگر منع بشه

کلی بوسش کن بغلش کن بهش حس خوب منتقل کن اگر تو نبودی من چطور این بچه رو بزرگ کنم ؟
آبجی بزرگ بشه . بشه محرم رازت بشه دوست صمیمیت

به اقوام بگو اون نوزاد الان چیزی متوجه نمیشه
همه توجه ها رو به دخترتون بکنند
کلا کارایی که بهش حس خوب بده


من یه دختر و یه پسر شیره به شیره دارم
دخترم ۱۱ سالشه پسرم ۹

دخترم همش دعا میکرد خدا بهش خواهر بده
الان که تو دلیمم پسره همش احساس می‌کنه که قراره تنها بمونه و اون دوتا داداش باهم بیوفتن و این تنها بشه همش میگه باید نی نی به دنیا اومد یه خواهر دیگه برام بیاری


کلی باهاش حرف زدم می‌دونستی خدا دوستش داشته که دوتا کوه و پشت و پناه بهت هدیه داده این دوتا مثل بادیگارد هرجا بری هواتو دارن .و از اینجور حرفها
حتی یه بار سر یه قضیه ای با خواهرم بحثم شد گفتم ببین من خواهر دارم کجا هوامو داره ولی دایی رو ببین مثل کوه پشتمه همه جا هوامو داره
خلاصه با این حرفها الان همش میگه خداروشکر خدا بهم داداش داده و کل حس خوب میگیره از نی نی مدرسه هم می‌ره تا شکمم بوس نکنه بیرون نمیره

شما هم با حرفهاتون و روحیات دخترتون بهش حرفهای مثبت بزنید مثلا مسئولیت یه چیز نی نی رو بهش بدید
مثلا بگید یکی دو هفته دیگه بزرگتر شد تو باید بخوابونیش چون دوست داره بغل خواهری باشه
و از این جور حرفها

بیشتر بهش محبت کن
واسش یه هدیه ای که دوست داره بخر بگو آبحی اورده واست

مطمئنم باش گریه دیشبش اصلا برای این نبود ک نی نی گریه میکنه و اون جوری نیمخواست. ما تو روانشناسی بهش میگیم‌جا ب جایی احساسات. حتی شاید خودشم ندونه چشه.
گریه ش برای چیز دیگه بود... حسادت احساس تنهایی و تک افتادن.درست میشه نگران نباش❤️ ببخشید زیاد نوشتم .

عکسای نوزادیش به شوهرت بگو تو لپ تاپ اگه هست یه شب بشینین نگاه کنید .اگه فیلم از گریه و بی قراریش دارید بزارید براش. ۹ سالگی سنی هست ک توانایی تفکر داره درک میکنه کارت انقد سخت نیست عزیزم.فقط توجه و مشارکت بهش بده.

فقط و فقط باید بهش توجه کنید. میدونم خیلی سخته ولی وقتی نی نی خوابه باهاش بازی کن. بهش بگو مدرسه چطور بود موهاشو مدل جدید بباف ازین کارا. کارای دو نفره.بهش مسئولیت و همکاری کارای خیلی سطحی بده تو کارای نی نی. مثلا بگو تو مسئول اوردن مثلا فلان‌چی از وسایل نی نی هستی.
مسئولیت مشارکت و توجه . سه تا چیزی ک میتونه اونو از احساس تک افتادن در بیاره.

جاری من همین مشکلو داشت.
به دخترش گفت نی نی نمیتونه با ما صحبت کنه،شب میاد توی خوابم اگه چیزی باشه میگه بهم
یه بار هدیه میگرفت میگفت نی نی گفته برای خواهر بزرگم بخر
یه بار میگفت وای نی نی اومد به خوابم کلی ذوق داشت که تو خواهرشی و ....
اونقدر اینا رو گفت ک بچه آروم شد
و حتما بگو عزیزم من چون دوستت دادم نمیخواستم تنها باشی.کمی بزرگتر بشه باهات بازی میکنه و کلی بهت خوش میگذره.
برای خرید ببرش خودش انتخاب کنه.
یه جاهایی براشون رنگ ست بگیر.مثلا سبز.برای هر دو لباس سبز بگیر

ووی خودا عزیزم 😅واسش کادو بگیرید

خیلی سخته دختر منم ۹ سالشه از وقتی پسرم به دنیا اومده خیلی عصبی تر شده ،با اینکه براش هدیه خریدیم خانواده هم همه بهش کادو دادن بازم براشون سخته ،من روانشناس نوبت گرفتم ببرمش که حال روحیش خوب شه ،خیلی داداششو دوست داره ولی اگه یکی دیگه بهش محبت کنه انگار کلافه میشه میگف دیگه هیشکی به خاطر من نمیاد همه میان داداش و ببینن

سخته براش حالا طفلک چون همه توجه ها به سمت نوزاده
یکم بیشتر هواش رو داشته باشید

ای خدا یه ذره سختشونه سعی کن گلم بیشتر بهش رسیدگی کنی باهاش وقت بگذرونی