خانوما پیرم از مهد اومد میخواست بره پایین خونه مادر شوهرم نزاشتم گریه کرد منم دندون دردبودم از صبح عصبی شدم زدمش خودمم نشستم ب گریه کردن بچه ترسید خوابید دلم کیخواد بمیرم مامان خیلی بدیم

۵ پاسخ

عیب نداره پیش میاد ماهاهم ادمیم بااینهمه فشارو درد و امان ازاین دندون دردای ماهای اخر😢بیدارشد از دلش دربیار

اشکال ندارد برای بارداری ادم اعصاب براش نمیمونه، حالا بیدار شد براش خوراکی مورد علاقه اش ببر، کارتون براش بزار ،یادش بره

میذاشتی بره فوقش یه ساعت میموند میومد پیشت

عزیزم طبیعیه این روز ها عصبی باشی
ولی سعی کن بچه رو نزنی خودتو کنترل کن
بهت حق میدم منم واقعا بعضی وقتا عصبی میشم از دست دخترم
بخصوص الان که بخاطر وجود یزدان بیشتر اذیت میکنه
ولی مامان هیچ وقت بد نمیشه 🥰

چرا نذاشتی بره، عیب نداره کاریه ک شده عزیزم

مقالات مرتبط

پس از شروع علائم زایمان چه کارهایی انجام بدیم؟
پس از شروع علائم زایمان چه کارهایی انجام بدیم؟
فشارخون پایین در دوران بارداری
فشارخون پایین در دوران بارداری و خطرات آن
تا چند بچه میتوان سزارین کرد؟
تا چند بچه میتوان سزارین کرد؟
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری

سوال های مرتبط

مامان حسین جون مامان حسین جون ۵ ماهگی
خانوما ناراحتی و گریه تا چ حد رو بچه ضرر داره با شوهرم بحث کردیم ناراحت شدم نشستم گريه کردم🥲😭الانم از ناراحتی و درد خوایم نمیبره
مشاهده ۷ پاسخ
مامان بردیا مامان بردیا روزهای ابتدایی تولد
کسانی ک بامن همدردن اعلام حضور کنن
با مادر شوهرم تو ی خونه ایم دوتا ساختمون جدا بنا ب دلایلی نمیتونم جدا بشیم
بچه خواهر شوهرم ۶ روز از پسرم کوچیک تره خیلی بی تربیته همه چیز رو میگه مال منه وسایل پسرم رو می‌شکنه نمی‌ده بهش میزنع پسرم رو پسر منم مظلوم فقط گریه می‌کنه میگه مامان ازم گرفت الان فلشی ک دست پسرم بود گرفت نمی‌ده کلی هم گریه کرد پسرم نمیزارم هم بره پسرم گریه می‌کنه برم بازی کنم ماهم هیچ جا نمی‌ریم میگم بره دلش میخواد منم بخوام ی چیزی به بچه اون بگم میشم عروس بده و اون قهر می‌کنه می‌ره و دیگه مادر شوهرم ولمون نمیکنه از این وضعیت خسته شدم دیگه دلم داره از غصه میترکه صد تا مشکل دیگه هم دارم می‌دونم بچه ن ولی منم مادرم نمیتونم ببینم دائم پسرم رو اذیت می‌کنه
دلم داره میترکه گفتم اینجا بنویسم
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان محمد صدرا مامان محمد صدرا روزهای ابتدایی تولد
امشب شوهرم خونه نیست منم دارم گریه میکنم دو شب خونه نیست دلم واسش تنگ شد
انقدر قصه دوش گریه میکنم باز دلم واسه بچه توی شکمم میسوزه
مشاهده ۹ پاسخ
مامان سبحان نوراسهراب مامان سبحان نوراسهراب ۱ ماهگی
دیروز سبحان خیلی شیطونی کرد هی نورارو زد منن عصبی شدم زدمش الان رفتم یکم دستپاش روغ کنم دیدم چقدررررر مظلوم خوابیده دلم سوخت کلی بوسش کردم یکم گریه کردم ک چرا زدمش بعد خواستم یکم ب دودلش وازلین بزنم چون حمومش کردم پوستش خشک میشه ی دفعه دیدم دو دولش بیدار شده تکون میخوره 😂😂😂خندم. گرفت😂😂😂
مشاهده ۴ پاسخ
مامان نبات مامان نبات ۱ ماهگی
از دندون درد نشستم دارم گریه می‌کنم هیچ مسکنی نمیتونم بخورم؟
مشاهده ۱۵ پاسخ
مامان نی نی مامان نی نی ۲ ماهگی
تجربه سزارین پارت دهم😅 خیلی طولانی شد.
همونجا صبرم تموم شد. گفتم پرستار راست میگه دیگه برای آدم نامحترم بچه نگه ندار. و گریه کنان بچه را بغل کردم و از بخش اومدم بیرون. شوهرم که بیرون بخش منتظر بود وضعیت منو دید و فهمید که دعوامون شده. بچه را از من گرفت. و داد به مادرش. منم رفتم که تنهایی لوله آزمایش را تحویل آزمایشگاه بدم. شوهرم دنبالم اومد. گفت گریه نکن آبرومون را بردی. دلم شکست 💔. تا نصف راه باهام اومد و برگشت سراغ مادرش. لوله را تحویل آزمایشگاه دادم. و تنهایی نشستم دم در آزمایشگاه از ته دلم گریه کردم. یه خانمی متوجه شد که تازه سزارین کردم. گفت گریه نکن به بخیه هات فشار میاد. تازه متوجه شدم که با گریه کردن داره به شکمم فشار میاد و بخیه هام انگار دارند از هم میشکافن. خلاصه چهار نفره برگشتیم خونه...
دو ساعت بعد شوهرم جواب آزمایش را گرفت. ۸.۶ بود دکتر گفته بود چون وزنش پایینه اگر به ۱۰ رسید باید بستری بشه و هر طور شده باید بهش شیر بدید تا ادرارش برقرار بشه. دلم میخواست آزمایش را بکنم تو چشم مادر شوهرم که اصرار داشت نهههه اصلاً هم زرد نیست. مامانم از عروسی برگشت تا ساعت ۳ صبح منتظر شدیم بچه ادرار کنه و نکرد...
مشاهده ۵ پاسخ
مامان علی اقا😍💙 مامان علی اقا😍💙 ۷ ماهگی
امشب از درد توی حموم گریه میکردم🥲
نمی دونم واژنم چش شد که یه درد بدی گرفت پامو تکون دادم که شامپو رو بردارم واژن درد گرفتم از درد میخواستم بمیرم
شروع کردم به گریه کردن🥲
همه اومدن دم در در رو باز کردن بیان تو نزاشتم
حسینم لباساشو در آورده بود بعد من بیاد دوش بگیره🥲
اومد تو 🥲منو از گوشه ی حموم جمع کرد 🥲
مچاله شده بودم توی خودم فقط میخواستم بمیرم🥲
نمی دونم این چی بود ولی خیلی اذیتم کرد .
ان شاالله حل بشه🥲
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان مهیا مامان مهیا ۱ ماهگی
سلام بچم ۱۴رو بدنیا اومد از بدو تولد شیر خشکی بود امروز یکم یاد گرف سینمو بگیره ولی خیلی گریه کرد و بیقرار حتی خیلی کم خوابید انقد امروز گریه کرد هروقت سینمو دادم دیگ نگرف و کلی گریه کرد و از نافش خون اومد با اینکه بند نافش ی هفته پیش کند بنظرتون خون از بند ناف طبیعیه و چیکار کنم شیر خودمو راضی بشه بخوره
مشاهده ۳ پاسخ
مامان 🌙لین مامان 🌙لین ۷ ماهگی
ماماناااا بخدا از دست این پسر روانی شدم دوتامون تو خونه خوبیم تا پدرش میاد میفته دنبالش انقدر جیغ و داد و گریه میکنه کم میمونه از هوش بره تا شوهرم بره سوپر مارکت جایی خودشو میندازه زمین وحشتناک گریه و جیغ میکنه الان باز تکرار کرد سردرد شدم بخدااا
انگار وحشی میشه باباشو میبینه
مشاهده ۳ پاسخ
مامان دلارز مامان دلارز ۸ ماهگی
بچه ها من واقعا کم اوردم
بچمو نمیخوام دیگه شبا از ۱ تا ۵ فقط گریه میکنه
رابطه منو شوهرم سرد شده دیشب اومدم از خونه مامانم خونه خودم دیذم اومد پتپشو برداشت رفت تو حال گفت اینجا نمیتونم بخابم
حقم داره صبح سرکار میره
شبا ک گریه میکنه اصن نمیتونم ارومش کنم فقط شوهرم میتونه میترسم یهو بندازش بره خسته شه
مشاهده ۴ پاسخ
مامان محمد صدرا مامان محمد صدرا روزهای ابتدایی تولد
سلام گریه مادر برای بچه بده
چون من الان دوروزه کلا گریه میکنم
شوهرم نیست
منم تنها
هیچی هم نخوردم
مشاهده ۰ پاسخ
مامان دوقلوها👩‍❤️‍👩 مامان دوقلوها👩‍❤️‍👩 ۲ ماهگی
خدایا دارم دیونه میشم از دست مادرشوهرم خب پاشو برو خونت دیگه اه اه روانیم کرده تو همه کارای بچها دخالت میکنه یه ساعت پیش به بچه شیر دادم میگه گرسنشه میگم نه رفته ب شوهرم میگه شوهرمم میگه بده خب گرسنشه داره همش دهنشو باز میکنه دمبال سینس میگم اینکار رفلاکسه گرسنه نیستن انقد اعصابمو خورد کردن منم دادم بچه از دهنش و دماغش شیر اومد شوهرم تو اتاق بود مامانمم بیدار شد بچه شاید ۴۰ دقیقه سکسکه کرد انقد معدش پر شده بود و گریه کرد بعد بدو بدو اومده بچه بگیره ندادم بهش چن بار گفت رفت نشست مامان خودمم اومد ندادم بعد میگه هرچی میگم نمیده بچه رو خب دلم نمیخاد اه بچه منه خیلی دوس داری یکی دیگه بیار
مشاهده ۱۴ پاسخ
مامان دینا و بردیا💙 مامان دینا و بردیا💙 ۱ ماهگی
از وقتی پسرم بدنیا اومده درگیر شدم دو روز که خونه بودم مهمون هی رفت اومد یعنی یه ثانیه دراز نکشیدم راحت بچه از طرفی گریه میکرد ازطرفی درسای دخترم یعنی روحی و جسمی داغونم بعدم از دیروز بیمارستانم بخاطر زردی پسرم
،حس میکنم از دخترم غافل شدم یه حس عذاب وجدان بدی دارم 😭خودخوری میکنم با خودم میگم مادر بدیم ولی شوهرم حواسش بهش هس میبرتش بیرون براش کادو خریده هواشو داره اما دلم نا آرومه 😭
مشاهده ۶ پاسخ
مامان ماهلینم🩷🥹 مامان ماهلینم🩷🥹 ۱ ماهگی
🥲😭طاقت .گریه بچمو ندارم خیلی آروم بود یهو بی قرار شد و گریه میکنه چشم شده بچم تنهایی چقد سخته خودمم نشستم گریه میکنم ودلم گرفته
مشاهده ۸ پاسخ
مامان پسرعسلی مامان پسرعسلی ۱ ماهگی
شما شبا میخوابید؟ بچه هاتون میذاره؟ پسر من دیروز آنقدر بهونه رفت و الکی گریه کرد که واقعا کلافه شدم و خودمم گریه کردم 🥲😭
مشاهده ۱۰ پاسخ