۱۰ پاسخ

عزیزم چقد سخت
خداصبر بده🙃

من متوجه نشدم عزیز چی شده؟پسرت کجاس؟ازهمسرت جداشدی؟الان دخترت از ازدواج دومته؟

من الان سه ساله دارم تحمل میکنم ولی هربارمیخوام ازش بگذرم نمیتوانم وقتی نگاهش میکنم به اون چشمای معصوم دلم کباب میشه مادرشوهرهم نمیتوانه نگهش داره میدانم خیلی اذیتش میکنن نمیتوانم ازش بگذرم فقط میگم خداتاوانش ازش بگیره

الان از اون بچت خبری داری میبینیش؟؟

عزیزم چه سختی های کشیدی معلومه خیلی قوی هستی .هممون توزندگی هامون سختی هایی داشتیم اما خب درجه بندی داره.خانمی غصه نخوز توکه تا تونسی تحمل کردی اینکه یه سالو نیم تحملش کردی خودش خیییلیه.خدا بزرگه یروز پسرت بزرگتر میشه میاد پیشت یروز عروسیشو میگیری به دخترت هم برس زیاد غصه نخور از لحظه لذت ببر بخدا هممون مشکل داریم هرکیو یجوری خدا امتحانش میکنه برات دعا میکنم خدا بهت صبربده

نه عزیزم خودتو اذیت نکن منکه بچه اولمه دخترم کاری باهام کرده که زندگی سیرم

خدا نصیب کسی نکنه همش میگم فلان کس چطور دلش اومد نوزادش رو رها کنه و طلاق بگیره خیلی سخته خیلی

چی شده متوجه نشدم

حالا اینا هیچ بخاطر همون بچه پدر بچه باهات بحث میکنه

🥺🥺🥺🥺🥺🥺

سوال های مرتبط

مامان 𝓓𝓮𝓵𝓼𝓪🤎🧸 مامان 𝓓𝓮𝓵𝓼𝓪🤎🧸 ۱ سالگی
مادری، قصه‌ای نیست که تو کتاب‌ها نوشته باشن،
مادری، اسم توئه وقتی با چشمای خسته،
دنبال جوراب کوچولوی بچه‌ات لای مبل می‌گردی…
وقتی برای یه استکان چایِ داغ، باید با زمین و زمان بجنگی…
وقتی حتی آرزوی شونه‌ کشیدن، یه آرزوی لوکس می‌شه.
من مادر شدم،
نه با شعر و قاب‌های اینستاگرامی،
با موهای چرب،با چشمای پف‌کرده،
با بغضی که گاهی وسط ظرف شستن می‌ترکید🙃
من مادر شدم،
وقتی تلویزیون، نقش پرستار گرفت تا من فقط یه دوش بگیرم
فقط یه لباس تمیز بپوشم،فقط خودمو، یک‌ذره، تو آینه یادم بیاد.
خیلی روزا داد زدم،
نه چون بچم بد بود، چون دیگه نای خوب بودن نداشتم…
خیلی روزا خودمو قایم کردم، نه چون بچمو نمی‌خواستم،
چون یه لحظه خودمو می‌خواستم…
من با پنیک، با عذاب وجدان،
با هزار «باید» و «نباید» زندگی کردم،
خیلی کارا نکردم، اما توی هیچ‌کدومش،
خودمو گم نکردم.
به این کارای بد یاخوبم افتخار نمی‌کنم،اما ازشون خجالت هم نمی‌کشم.
چون با همین لحظه‌های سخت،من مادر شدم…
و حالا که دلسای نازمو نگاه میکنم
می‌بینم که داره بزرگ و بزرگ تر می‌شه
با مادری که هر روز
از نو بلند شده،از نو جنگیده،از نو نفس کشیده.
و این یعنی قهرمان بودن...