مامانای عزیز سوال قبلیمو که خیلی ها نادیده گرفتن؛ ی سوال دیگه... شوهرهای شما هم شب تا صبح رااحت میخوابن و همه ی شب بیداری ها با شماست یا نه؟ شوهر من به بهونه اینکه من باید برم سر کار و ذهنم خسته میشه فلان حتی یک شبم تو این دو ماه و نیم بیخوابی نکشیده؛ بچم تو اوج دوران کولیکش که بود با مامان خودم پتوش میکردیم حالام که بهتر شده یکم خودم تنهایی باید بخوابونمش به هر روشی که شده؛ حتی اتاقشو جدا کرده که صدای بچه رم نشنوه؛ نصف شب ها که از شدت خواب دارم میمیرمم خودم تنهایی باید پاشم شیر خشک درست کنم و شیشه بشورم؛ شاید چیزی به روی خودم نیارم ولی انگار ته قلبم ازش توقع دارم لاقل ی بار نصف شب پاشه ی شیر درست کنه کمک من؛ این حسم طبیعیه یا بازم حساس شدم.؟؟

من که ۳تا شیشه شیر خریدم همون مدلی که بچم میگیره.دیگه شبا نمیرم بشورم استفاده میکنم ميندازم کنار صبح میشورمشون شما هم همین کارو کنید کمتر اذیت میشین حداقل

عیب نداره میگذره من دلم نمیاد بیدارش کنم کارش سخته وقتی تعطیله خودش بدون اینکه من بگم بچه رو میگیره شده چن ساعتم راه می‌ره من ب کارام برسم یا بخوابم هرروز غروبم ازسرکار میاد دوسه ساعت میگیرش بااینکه خیلی خستس دیگه شبو دلم نمیاد جاشم پیش ما میندازه می‌خوابه فقط پتو جداس

شوهر منم‌اناقشو ‌جدا کرده🫠

من از خدا مه شوهرم بخوابمممممممممم بره سرکار ب زور میفرستمش میره میخوابه ب زوررراااا

نه شوهر من خونه باشه دخترم رو میگیره من به کارام برسم . ولی خب چون شیر خودم رو میدم شبا یکی دو بار بیدار میشم و بهش شیر میدم. لا اقل خونه باشه یا دخترمون رو میگیره یا کارای خونه رو انجام میده

من تا صبح بیدار میموندم واسه کولیک بچم دیگه نا نداشتم میرفتم بالا سر شوهرم گریه میکردم از بیخوابی، شوهرم ۵ دقیقه بچه رو میگرفت بعد خوابش میبرد منم از ترس اینکه از دستش نیوفته مجبوری ازش میگرفتم،مردا کاری نمیکنن بهتره که یه شب در میون از مامانت بخای بیاد کمک حالت باشه تا کولیکش بهتر بشه

من به شدت مخالف بچه بودم نگو تی وای خدا قهرش میاد ببین مغز من اماده نبوده درشوهرمم ن پول دیدم ن فهم کمک بس نمیخواستم ولی قسم خورد کمک میکنه من حتی اثر انگشت و امضا دارم ازش الان جواب تاپیکتو میدم ۴صبه شوهره رفته تو اتاق درم بسته صدا نشنوه چون خستس ساعت ۱۰تازه پامیشه بر سرکار . منم عین سگ هار نشستم بچه داری کم بیارم سرمو میزنم به دیوار خودزنی میکنم میخام خودمو خلاص کنم رواااانی شدم تو این زندگی سگ برینه توش. بهش میگم میگه وظیفته . من وسواس دارم باید همه چی اتو شه هر روز تمیر کاری هر روز آشپزی بعد دوش و شستن لباسا و.. بچه داریم اضاف شده سرکار رفتن تعطیل من مخم نمیکشه

بله باید کمک کنه من شوهرم یه وقتایی کمک می‌کنه حتی نصف شب اون بچه رو میخوابونه یا شیرخشک میده اما زیاد نمی‌زارم اینکار رو کنه نمی‌خوام خسته بشه و دل زده شه که دیگه انجام نده اما باید یه شبایی کمک کنند پدر بچه هم وظایفی داره

ن عزیزم طبیعیه. منم وقتی صدای خروپفشو میشنوم اعصابم خورد میشه. اوایل بیدارش میکردم ی نیم ساعتی نگه میداشت اما ایشونم کارشو بهونه کرد ک صبح باید پاشم دیگ نگه نمیداره

من پسرم دیر میخوابه. یه بار ۱-۲شب شیر میخوره بعد میخوابه تا ۵-۶صبح برا وعده شیر ک جفتشو همسرم زحمت میکشه میده بعد میره سرکار. یه بارم پی پی میکنه فقط اونم همون اخر شبه ک بازم همسرم‌ میشوره. در طول روز ولی همسرم‌ نیس دوتا بچه هام کلا با خودمن و اشپزی و اینام با منه.ولی تمیزکاری اساسی هفتگی رو با هم انجام میدیم. بنظرم همه چی باید تقسیم بشه تو زندگی مشترک

شوهر منم همینه، از وقتی اومدیم خونه خودمون اتاقشو جدا کرده میگه گریه بچه نمی‌ذاره بخوابم صبح باید برم سرکار،، نمیدونم چی درسته ولی هنوز عادت نکردم

حست طبیعیع
ی مدت اوج کولیک بود خدایی کمک حال بود
الان ک بچم اذیت نداره فقط بیداره دیگ میخابه

این مشکل هممونه

وقتی سرکارن واقعا نمیرسن من بابام همیشه میگفت،میگفت زمان بچه هام نفهمیدم اصلا کی دنیا اومدن کی بزرگ شدن همش سرکار بودم ولی برا نوه اینطوری نیست دیگه بازنشسته شده بابام خیلی همکاری میکنه وگرنه ابجیم کلا سه ماه شب تا صبح دست بابام بود بچه اش خودشم هربار بیدار میشد شیر درست میکرد میداد دست بابام الان بمن زنگ زده میگه سربع بچه ات بیار منتظرم، وقتی سرکارن توقع نکن عزیزم

حق داری
منم شوهرم اگ فرداش صبحکار باشه همینطوره
ولی جا خوابشو مقاومت کردم نزاشتم جدا کنه بهانش این بود زنگ گوشیش بچه رو بیدار میکنه
نزاشتم شب کاری نمیکنه ولی همینک با صدا بچه بیدار میشه میبینه من کم خوابیدم اوکیههه

همه شوهرا همینن من خودم میگم گناه داره میره سرکار خسته میشه نمیزارم بیدار بمونه بهضی شبا بچم گریه میکنه میاد اتاق میگم برو بخاب چیکارکنن بنده خداها میرن سرکار مپ بشخصه خودم میرم اتاق میخابم صدای بچم بیدارش نکنه

اره والا اما من بیدارش میکنم موقع شیر دادن میگم پاشو شیشه شیرو بشور یا پاشو فلان کار کن بازور بلند میشه من زورکی بیدارش میکنم غلط کزدن جنعه ها هم ک خونس باید نکه داره من برم بیرون یا خرید مگ من خواستم حامله بشم

شوهر من اوایل مرخصی داشت خیلی کمک کرد ولی الان که میره سر کار میخوابه دیگه
اولش خیلی ناراحت بودم ولی خب دیگه چیکار کنم

حق با توعه عزیزم

ول کن خودت حرص نده
کمک نکردنشون بهتر از کمک کردنشونه

چی میگی شوهر کله گنده من اثلا ب ی ورشم نیس انگار تنهایی حاملع شدم😕