۴ پاسخ

خداروشکرعزیزم

چجوری خوابش میکنی پسرمن فقط زیرسینه میخوابه روپا عادت نداره غصم گرفت

تمیدونم حرفم‌درسته یا نه ولی حس میکنم بچه اینطور خیلییی اذیت میشه شاید بظاهر بروی خودش نیاره و بقول شما یادش بره ولی مگه میشه چیزی که از بدو تولد باهاش انس گرفته و جدا از رفع گرسنگی ،یجورایی بهش وابستگی عاطفی پیدا کرده به این راحتی فراموش کنه
من فکر میکنم مث این میمونه که بهترین چیزی که داریو یدفعه بگن دیگه نیست
چه حالی میشه ادم؟؟؟
البته شما که گذروندی این مرحله رو و ان شالله که بخیرو سلامتی باشه
من چون خودم دغدغه از شیر گرفتن دارم و نمیدونم چکار کنم همش دارم بهش فکر میکنم🥹
بازم میگم این نظر منه شایدم اشتباه باشه🤷‍♀️

خوش بحالت وخدارو شکر که اذیت نشد

سوال های مرتبط

مامان Kimia مامان Kimia هفته پانزدهم بارداری
مامان امیرماهان🌙 مامان امیرماهان🌙 ۱ سالگی
قطع کردن شیر
خواستم تجربه مو باهاتون به اشتراک بذارم
خیلی یهویی تصمیم گرفتم پسرمو از شیر بگیرم چون خیلی شیر میخواست حتی موقع هایی که شکمش کاملا پر و سیر بود
تا دراز میکشیدم یا میشستم سریع میومد میگفت می می اگر نمیدادم گریه و جیغ میزد
یه موقع جایی بودیم واقعا اذیت میشدم
پنجشنبه که باباش سرکار بود تصمیم گرفتم بگیرم بهش زنگ زدم گفتم
چون شب قبلش با اینکه شامشو دادم تا خود صبح همش تو خواب میخورد
نوک سینه مو خیس کردم با دست دورشو نمک مالیدم
گفت می می درآوردم نگاش کرد خورد گفت اه اه بد بد می می بد اوف اوف حالش بدش وقتی خورد (قیافشو ترش کرد)
دیگه ناهار خوردیم به شوهرم گفتم بچه شکمش پره جاش تمیزه برای تو خودت بخوابونش که به من گیر نده شیر خبری نیست
یکی دوساعتی خوابیدم
بیدارشدم گفتم چیشد گفت نیم ساعت پشت و سرشو خاروندم گفت می می اوف شده بهونه نکرد خوابید
بد اون که بیدار شد گفت اوف گفتم آره دیگه بدش اومد هرموقع یادش میوفته میگه شیر میگم بیا بدم تا میخوام لباسو بدم بالا میگه نه بد میکشه پایین
اینم بگم تند تند بهش غذا میدم که اذیت نشه هر دوسه ساعت یبار بهش چیزی میدم
موقع خوابیدن هم صبر میکنم تا خودش بگه بعد تو جاش یه ذره بازی میکنه سر و پشتشو میخارونم میخوابه
هم کیفیت خوابش بهتر شده هم غذا خوردنش فقط تو طول شب یکی دوبار بیدار میشه آب میخواد
خداروشکر این مرحله هم کم کم داره میگذره