سلام بزرگترین ترس زندگیتون چیه من .خودم اینکه ی روز نباشم مشکلی برام پیش بیاد پسرم هیچ کس نمتونه غذابده جز خودم چون اهمیت نمیدن...ولی من میان وعده خوب غذای مقوی همیشه میدم میرسم بهش ...خدانکنه ی روز بدون من باشه

پارسال دوستم که ۲۱ سالش بود بخاطر سرطان کبد فوت شد یه پسر ۴ساله داشت الان پیش مامانبزرگاشه .یروزی میره بیرون وماشین میزنه بهش .شبش دوستم میره خواب زنعموش گفته بوده چرا مامانمینا مراقب بچم نیستن💔💔
یه مادر از اون دنیا هم نگران بچشه😔

ان شااله كه همه مادرا و بچه ها صحيح و سلامت و زير سايه پدرومادراشون باشن🌹

من خب از همه لحاظ خیلی تو فکر میرم هم اینک اگه یه روز من نباشم کی قلق بچه من و بلده اخه نکنه زن بابا بیاد بالا سرش نکنه بعدا به روش بیارن ...باز این فکره تموم‌میشه میرم تو فکر خودش که اگه یه روز خدایی نکرده زبونم لال بلایی سر بچم بیاد من چیکار کنم من میمیرم من نمیتونم اخرشم با گریه شبا خابم میبره🥲💔

گریم گرفت واقعا هیچکس مادر نمیشه همیشه میگم خدایا اگه اتفاقی میخواد بیفته منو بلاگردونش کن میدونم بی مادرم میمیرم

یعنی فقط غذا دادن ؟ من کلا دغدغم هست که اگر نباشم چی میشه . ولی صرفا غذا دادن نه . من بیشتر شب خوابیدن . چون عادت داره پیش خودم می‌خوابه . قصه میخونیم خوراکی میخوره کتاب می‌خونیم . ابراز علاقه و ... حتی پیش باباش نخوابیده تا حالا

حرف دل منو زدید دخترم با قصه و داستان گفتن غذا میخوره گاهی یک ساعت زمان گذاشتم میگم اگر نباشم بچم چی میشه یا شبا تا دستامو نگیره نمیخوابه 😭

منم این ترسو دارم همش دنبال اینم چیزای خوب یادش بدم اخلاق خوبو اینا نکنه بعد من کسی نباشه یادش بده

آخ دقیقا بعضی وقتها ایقد فکر میکنم که دیگه میشینم گریه میکنم😅

یعنی پیامت رو خوندم انگار خودم نوشتم اینو
باور کن این یکی دوماه بیشتر رفتم تو فکر یعنی هر دقیقه تو فکرم

دقیقا منم بزرگترین ترس زندگیم همینه مثل تو
هر روزم با همین ترس میگذره
همش میگم کاش زود بزرگ بشه بچم خیالم راحت بشه اگه من نبودم بدونم از پس خودش بر میاد