۸ پاسخ

همسر من دائم ما رو می‌بره بیرون منم نرم به زور میگه باید از خونه دربیای

منم حس تورو دارم بخدا خیلی خستم خیلی

چرخی زتدگی همه زنا که نه ولی بیشترشون همینه 🙁😓

واقعا همینه منم همین حس و دارم. میگم خدایا این همه درس خوندم چرا تو خونه نشستم. دوستام مجردن یکی پزشکی خونده یکی استاد دانشگاه شده یکی مدیر کارخونست منم با فوق لیسانس تو خونم. هر روز عین دیروز. ولی چیکار کنم خودم انتخاب کردم چاره ای نیست

من کمی کسالت دارم باورتون نمیشه ارزوم همون کارای تکراری و رسیدن به بچه هامو خونه زندگیمه مجبورم کمکی بگیرم برام دعا کنید

عزیزم باید حواست به خودت باشه افسردگی می گیری
زعفران دم کن بخور
بگلاب به صورتت بزن
همش با خدا حرف بزن
بیرون برو .بعضی وقت بچه ها رو بزار خونه مادرت یکم به خودت برس

عزیزم 🫠 منم دقیقا بعضی وقتا این حسو دارم🥲 وقتی میبینم به هیچ کار خودم نمیرسم م فقط کارم شده بچه داری و خونه داری. غذا بذار طرف بشور بچه رو ترو خشک کن. و این چرخه هی ادامه داره😪😪

منم همین حسو دارم احساس زندانی بودنو دارم

سوال های مرتبط

مامان کارن مامان کارن ۱۱ ماهگی
بچم اصلا شبا نمیخابه
ن شیر میخوره ن میخابه همش تکون میخوره تند تند پاهاشو میبره بالا محکم میکوبه زمین ی سره تا صبح
هی نق میزنه عصبی بودم عصبی ترم شدم خیلی مشکل دارم تو زندگیم
خیلی چیزا ک عصبیم میکنن
دیشب تا صبح فقط بچه نق زد نخابیدم دیروزم خانوادم خونمون بودن از عصر ی سره رو پا بودم کف پاهام درد میکنه هنوز
خیلی حالم بده از فکر و خیال خابم نمیبرد تا کلی وقت بعدم ک خابم برد ی سره نق زد
همش تنهام همه کارا رو خودم تنها میکنم ی کلمه پیش مامانم بگم سخته خستم صدتا حرف بارم میکنه شوهرم داد میزنه میره بیرون کل روز حتی جمعه نهایتا یک ساعت خونس همونم کمکم نمیکنه اگ هم بگم کمک کن دعوا میشه قهره پامیشه میره
خواهرم تو بیمارستان کار میکنه رزیدنته مامانم میگه اون خیلی بیشتر زحمت میکشه تو ک نباید خسته شی مگه بچه داری چیه اون خستس تو نه
😭😭😭
من دلم نمیخاد زنده باشم از همه ادمای دورم متنفرم خستم
از خدا گله دارم ک چرا همچین ادمایی باید میشدن کس و کار من
مگ چ گناهی کردم
از ساعت ۵ ی سره دارم عق میزنم از فشار زیاد دلدرد گرفتم
بس ک گریه کردم چشام دراومد
ی روزی از همین روزا ک بشدت نزدیکه خودمو این بچه رو برا همیشه خلاص میکنم و باعثش ادمای دورمن