نگران نباش بجاش تو دوران جوونیت بچه هات بزرگن و میتونی به علایقت برسی من ۲۴ سالگی ازدواج کردم هی گفتم میخوام جونی کنم زندگیو بفهمم بچه نیاوردم اخرم دیدم با این وضع مملکت نمیشه جوونی کرد مسافرت خوب رفت زندگی خوبی زیاد داشت و تو ۳۰ سالگی مامان شدم الان حس میکنم تا این بزرگ بشه ومن بخوام یه نفسی بکشم دیگه پیر شدم دیگه حوصله کاریو ندارم
الان سختی کشیدی ولی مطمئن باش چند سال دیگه خوشحالی از این کارت
اکثرا همینن گلم من سه سال بعد عروسی سه سالم بعد بچه اولم دومی و اوردم و میگم زندگی نکردم
ماشالله بچه هات مامان جوون دارن و مثل خواهرشون ميشي هرجا ميري اگه همسرت كمكت ميكنه ازش بخواه ي تايمي در روز يا هر ٢ روزي يكساعت بري يجايي خلوت كني يا پياده روي كني يا از مامانت يا بقيه كمك بگير
عزيز دلمممم حق داري كه خسته بشي يا پشيمون خيلي داري سختي ميكشي اما خبر خوش كه همش ميگذره و ٣ سال ديگه اينموقع از باهم بازي كردنشون لذت ميبري راحتتر از الان ميخوابي و اون موقع ميگي اخيش تموم شد و واقعا ميارزيد به سختياش
عزیزم درسته عجله کردی ولی به این فکرکن تا دو سه سال دیگه که بچه هات از آب وگل درامدن خیلی راحت میشی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.