آدمی نیستم که درباره ناراحتیم یا سختی ها و مشکلات زندگیم با کسی دردو دل کنم ولی اینجا هممون حس میکنم مثه همیم و شرایط یکسانی داریم
دختر من به شدت بچه آرومی بود ولی از وقتی که مادر بزرگش فوت شد و ما ده روز توشلوغی بودیم اون ده روز نمیدونم به خاطر چی بود که به سدت لجباز بود حالا یا به خاطر شلوغی بود یا همه لباس سیاه پوشیده بودن اون لجبازی براش مونده و برای هر چیزی کوچیکی گریه میکنه مثه ابربهار اشک میریزه ، روزی هزار بار منو صدا میکنه ، هی میگه بریم ددَ ، اصلا تو بیداری پستونگ نمیدادم الان همش میگه پستونک و اگه ندم گریه میکنه خیلی زیاد
همسرمم بنده خدا شرایط روحی خوبی نداره و کارش هم زیاد شده ولی بازم همونجوری وقتی خونه هست خیلی باهاش بازی میکنه
واقعا امروز دیگه اینقدر داد زدم سرم و الان عذاب وجدان داره خفم میکنه😔😔فکر کنید یه هفته اس همسرم ۵نیم میره ۱ شب میاد و واقعا برام سخت میگذره
بیاین یه چیزی بهم بگین یه ذره مغزم اروم شم؟؟
شما یی که بچه همسن دخترم دارین رفتارش جه جوریه؟؟
فقط خوبیش اینه خداروهزار مرتبه شکر هر چیزی بذارم جلوش میوه غدا آجیل تنقلات میخوره الهی فداش شم

۱۰ پاسخ

دختر من رفتار بشدت مزخرفی داره لجباز خودتو ناراحت نکن سعی کن آروم باشی چون هرچقدر ما لج کنیم اونا بدتر میکنن

میگن بچه زیر دوسال عروسی و عزا نبرید باز عروسی رنگای شاد داره عزا فضاش برای بزرگسالم سنگینه چه برسه به این طفلیا
منم برام پیش اومد مجبور بودم بادخترم برم تا چندنفربودیم تا وارد شدیم همه لباس مشکی یهو پاشدن برای احترام خداشاهده خودم مدتی تو هیچ سوگواری شرکت نکرده بودم برام تازگی داشت یه جورایی و گرخیدم دخترم اون موقع ساعت خوابش بود این فضارم دید شروع به جیغ و گریه هیچ جوره ساکت نمیشد هی همه هم میگفتن چشه باز شب خوابید یه ساعت بعد با جیغ بیدارشد تا صبح یه سریع زد اشکمو درآورد این فضا سنگینه براشون ولی خب گاهی چاره ایم نیست

نه عزیزم همشون همینن ماهان هم همش دستم رومیکشه میگه بریم اگه نریم جیغ میزنه گریه میکنه لجبازی میکنه وقتی میریم بازاری جایی میگه فقط راه بریم اگه بخوایم سوارماشین بشیم جیغ میزنه گریه میکنه خودشوسفت میکنه میگه نریم اصلا یه وضعی یکسرمیگه نقل بده هرچی میگم نیس نمیفهمه خدانکنه چایی بخوریم قندببینه واویلا میکنه گوشی دستمون ببینه یاحسین میکنه اگه ندیم

جدا از بحث بچه داری
گاهی باید حرف بزنی باید خودتو خالی کنی باید دردو دل کنی ولی با غریبه
با کسی ک مطمئنی هیچوقت قرار نیس تو زندگیت ببینیش
کسی ک بهت ارامش میده
کسی ک بهت امید میده
مث مشاور با هرکسی ک حس میکنی لیاقتش رو داره
همسرت هم ممکنه گاهی خیلی سریع کمکت کنه باهاش صحبت کن

عزیزم باور کن همه بچه ها تو این سن همینن و چالش های خودشونو دارن،
مطمئن باش اگر تو صبور تر بشی و داد نزنی سرش،اونم آرومتر و بهتر میشه

رفتار بچها ایینه رفتارماست یه مدت باهاش مداراکن درست میشه بیشتر بهش محبت کن بازززی از نون شب برای بچه ها واجب تره باهاش بازی کن میگذره این دوره ام❤ مادری سخته دیگه اما میوه ی شیرینی داره

طبیعیه عزیزم یه روزایی ماهم کم میاریم. ولی بنظرم بخاطر سنشه. از نزدیکای ۲ سالگی تا پایان ۳ سالگی اوج استقلال و لجبازی بچس. فقط صبوری میطلبه

عزیزم مطمئن باش تو باهاش هرجور رفتار کنی اونم باهات همونجوری رفتار میکنه صبور باش باید خیلی صبر داشته باشی درست میشع رفتارش نگران نباش

گلم دندوناش همرو اورده آخه بچه هرموقع دندون لجباز میشن پسرمنم خیلی منواذیت میکنه یکسره پستونک دهنشه

عزیزم تو این سن این رفتارا عادیه روزیی هزار بالا اشکم در میاد از دستش

سوال های مرتبط

مامان حسین مامان حسین ۱ سالگی
دو هفته‌ست که از شیر گرفتمش…
و هر روز که می‌گذره، دلم بیشتر برا اون لحظه‌هایی که فقط من و اون بودیم تنگ می‌شه.
لحظه‌هایی که دستای کوچیکش دورم بود، صدای نفس‌هاش کنار قلبم، و اون نگاهِ مطمئنش که انگار می‌گفت «مامان، اینجا امنه».

حالا که تموم شده، گریه می‌کنه، بغلم می‌کنه و دستاشو محکم به من می‌چسبونه. دلم می‌خواد زمان وایسه و دوباره اون لحظه‌های آرام و شیرین رو داشته باشم.
اما می‌دونم، این فقط یه فصل بود و ما همچنان با همیم، فقط شکل عشق‌مون عوض شده…
هر بغلی که بهم می‌کنه، هر گریه‌ای که می‌ریزه، یادم میاره که عشق واقعی، هیچ‌وقت تموم نمی‌شه 💫یه جایی از مسیر مادری، باید دل بکَنی از شیر دادن…
نه چون دیگه نمی‌خوایش،
نه چون خسته‌ای،
فقط چون وقتشه که بزرگ‌تر بشی، هم تو، هم اون کوچولوی دلبندت.

چند شبه بغلش می‌کنم، گریه می‌کنه،
دستاشو می‌ذاره روی قلبم، دلم می‌لرزه…
دلم براش خونه، برا اون لحظه‌های آرومی که فقط من و اون بودیم.

می‌دونم تموم شده،
ولی این عشق، هیچ‌وقت تموم نمی‌شه —
فقط شکلش عوض می‌شه 💫
مامان 💕دلوین💕 مامان 💕دلوین💕 ۲ سالگی
خیلی خستمه خیلییی شب و روز کارم شده گریه ناشکری نمیکنم این بچه خدا خواست سالم دنیا اومد چقدر نذر و نیاز کردم با مریضی من و حرف دکترا ولی خستم کرده اینقدررر لجبازه غذا که نمیخوره همممممش گوشی من دستش فیلترشکن نمیاره جیغ غذا میدم جیییغ برای خواب جیغ آب به زور میدم شیر به زور میدم شب و روووووز پستونک دهنشه و گوشی دستش داخل اینستا تا هم قطع میشه جیغ و گریه...تا وقتی باهاش تنهام خوبه وقتی باباش میاد از بس بد عادتش کرده جیگرم خون می‌کنه با گریه هاش همش میگم یا تو بمیری یا من بعدم مثل خر می‌شینم گریه میکنم میگم خدایا توبه ببخشید بچس بغلش میکنم بوسش میدم یا منو کتک می‌زنه این بچه اصلا آروم قرار ندارد اینقدر امروز خودمو زدم سر درد دارم😭دیروز ۱۲ ظهر بیدار شد نخوابیددددد تا ۷ صبح امروز بخدا خیلی خستم😭بچه های شما هم اینقدر لجباز هستن؟؟؟تلم میسوزه هیچیییی نمیخوره ولی یه سره شیطنت و اذیت لاغر شده😭دکتر گفت همچین بچه ای ندیدم تا حالا چیزی نخوره