بخوام از تجریه زایمانم براتون بگم
من برای 28 ابان نوبت سز داشتم
ساعتای 4 صبح بود که یه دردی مثل درد پریودی منو گرفت در حد چندثانیه ول کرد بعد یهو لباس زیرم خیس شد زیاد نبود ولی مثل ترشح هم نبود لباسم رو عوض کردم دراز کشیدم باز مجدد درد تکرار شد یهو اب زیادی ازم خارج شد رفتم سرویس دیدم شلوارم زیر خون شده

سریع مدارک رو برداشتم و رفتم بیمارستان گفتن باید معاینه بشی خلاصه معاینه کردن 2 سانت دهانه رحمم باز بود سریع زنگ زدن به دکترم، دکترگفته بود برای اتاق عمل امادش کنید
دردام داشت بیشتر میشد که یه سری ازمایش گرفتن و سوند رو وصل کردن (اصلا درد نداشت بچه ها نترسین فقط نفس عمیق بکشید و شل بگیرین)

اماده شدم برای عمل و بردنم اتاق عمل
انتخابم بیهوشی بود و دکترم گفت پمپ درد براش بذارین
و با سه شماره بیهوش شدم و ساعت 8:30 گل پسرم به دنیا اومد
تو ریکاوری بودم که اومدن سراغم برای فشار شکم واقعا درد داشت ولی با پمپ درد کمی تحملش برام اسون تر بود
5 باری فشار دادن هر یه رب یه بار
خلاصه بعدش اوردنم بخش و پسرمم اوردن کنارم واقعا با دیدنش تموم دردام یادم رفت
تا ساعت 10 شب که سوند بهم وصل بود و چیزی گفتن نخور بعدش سوند رو. کشیدن و گفتن فقط مایعات بخور و بریم برای ادرار و راه رفتن
با خودم میگفتم خدایا من چطوری بلند بشم چطوری راه برم ولی اصلا سخت نبود ن بلند شدن ن راه رفتن
ناگفته نمونه من پمپ دردم که تموم شد فقط یه شیاف گذاشتم همین
خلاصه اصلا از سزارین نترسین
و انشالله برای همتون زایمان راحتی رو ارزو میکنم

تصویر
۲۹ پاسخ

اره سزارین خیلی خیلی خوبه

اتاق خصوصی؟

عزیزم قدم نورسیده ات مبارک باشه 😍
چه خوب که از زایمانت راضی بودی ایشالله برای ما هم همینطور باشه

خداروشکر که نینیتو ب سلامتی و سر وقت بغل کردی

به سلامتی سحر جون خدا حفظش،کنه برات 🥰
خوشحال شدم برات عزیزم

زایمان کردی به سلامتی ایشالا خوش قدم باشه براتون

گلم چن روز زودتر از ۲۸ ؟ دیروز زایمان کردی؟
مبارکباشه.
مشهد؟

مبارکه قدمش پربرکت باشه

برای منم دعاکن بسلامتی بغلش کنم 🥹

مبارک باشه

کاش منم مث تو بودم

تو خونه تا چن روز درست نمیتونستی بلند بشی؟

کاراتو خودت انجام میدادی؟
من هنو دارم شیاف میزارم

بسلامتی مبارک باشه.ابجی برا منم دعا کن بچم ب موقع دنیا بیاد منم مث خودت درد پریودی دارم ولی کم دکتر دارو بهم داد استفاده کنم.۶اذر نوبت عمل دارم

عزیز پمپ درد چجوریع من راجبش اطلاعی ندارم میشه راهنمایی کنی

چشمتون روشن عزیزم ❣❣

بسلامتی گلم تا ببرنت اتاق عمل چند ساعت طول کشید و ما راهمون تا بیمارستان ۳ساعت و نیمه میخام بدونم منم کیسه آبم پاره بشع میتونم برسم یا ن

بسلامتی حالا یه سوال اینکه سزارین میشی دیرتر شیر میاد داخل سینه ممکن‌بچه‌شیر‌خشکی‌بشه

سحرجان تو بخشم باز ماساژ رحم دادن؟یا همون چندبار ریکاوری؟

خدا رو شکر که عزیزم راضی بودی مبارک باشه

عزیزم ببخشید اینو میپرسم زایمان کردی برای پوشک عوض کردن و لباست پرستار انجام داد واست یا همراهت؟

عزیزم مبارک باشه❤️
چند هفته و چند روز بودی شما؟

چندروز بچت دنیااومده گلم قدمش مبارک پیروزی باشه عزیزم

به سلامتی عزیزم😍😍😍..کدوم شهر و کدوم بیمارستانی

به سلامتی عزیزم، به نظر منم سزارین خیلی درد قابل تحملی داره، البته که پمپ درد داشتم ولی زیاد استفاده‌ نشد و به دستم وصل نبود چون آنژیوکت مدام از دستم خارج شد... منم خوشحالم از انتخابم خداروشکر

اجی یعنی با پمپ درد بیهوش شدی؟ استرس نداشتی چیزی نفهمیدی؟ چقد بعد بهوش اومدی؟ خیلی استرس دارم

ای جانم انشاالله به سلامتی گلم 😘❤

خداروشکر بسلامتی عزیزم
فاصلتون با بیمارستان چقدر بود
من با بیمارستانی که انتخاب کردم حدود ۳۰/۴۰دقیقه فاصله دارم
همش میگم اگر خدایی نکرده مشکلی پیش اومد به موقع برسم

مبارک باشه قلبم

بسلامتی عزیزم
بچه چندمته
و کجا زایمان کردی؟
ااصن برای چی شکمتو فشار دادن

مبارکه عزیزم به سلامتی😍😍

عزیزممم😍😍😍 بسلامتی

سوال های مرتبط

مامان آقارضا مامان آقارضا ۵ ماهگی
تجربه سزارین

من سرکلاژ بودم و درد رحم داشتم با وجود سرکلاژ معاینه شدم و گفتن نیم سانت باز شدی و اگه بیشتر بشه و باز نکنی ممکنه رحم دور از جون پاره بشه و من تو ۳۷هفته و ۳روز سزارین شدم (سزارین اختیاری)

صبح ساعت ۵:۳۰بیمارستان بودم و خیلی درد داشتم و وقتی بهم سوند وصل کردم به معنای واقعی کلمه داشتم از درد میمردم خیلی برای من سوند سخت بود کارامو کردم و ۵دقیقه مونده به عملاز شدت درد سوند تمام بدنم خیس عرق بودم و دردم وحشتناک تر شده بود ،رفتم تو اتاق عمل و خلاصه سزارین شدم و من پمپ درد هم گرفتم ساعت ۹رفتم اتاق عمل و ساعت ۱۱از ریکاوری زدم بیرون و درد سزارین مثل یه پریودی پر درد بود ولی نه اون حدی که نشه تحمل کرد و هر وقت حس میکردم دردم یکم داره اذیتم میکنه دکمه پمپ درد رو میزدم و برام شدت درد کمتر میشد و خداروشکر پسرمم تو دستگاه نرفت و بعدم ۱۲ساعت بعد عمل گفتن بلندشو راه برو،خلاصه به جز درد سوند که اصلا برام قابل وصف نبود بقیه عمل واسم قابل تحمل بود وذخلاصه که واسه کسایی که مثل من ترس دارن یا از درد طبیعی میترسن من سزارین رو پیشنهاد میدم ان شاءالله دامن اقدامیا سبز بشه و همه ی مامانا بچه هاشون رو صحیح و سلامت بفل بگیرند🥰🤲🏻💐❤️
مامان اورهان 🐣🧿 مامان اورهان 🐣🧿 ۴ ماهگی
تجربه سزارین پارت دوم

بعدش اومدن بردنم سمت اتاق عمل جلو در خانوادمو دیدم و خداحافظی کردم 🥺 ( اون لحظه برای همتون دعا کردم واقعا ) داخل اتاق عمل خیلی سرده کل بدنم داشت میلرزید دکتر بیهوشی پرسید بی حسی میخوای یا بیهوشی ؟منم سپردم به خودشون اونام گفتن استرست بالاست بدنت داره میلرزه بهتره بیهوش بشی خلاصه بیهوشم کردن یهو با درد وحشتناکی از زیر سینم تا پایین پاهام بیدار شدم همچنان داخل ریکاوری تو خواب و بیداری بودم که دیدم بچه رو اوردم گذاشتن رو سینم وقتی مک زد انگار واقعا یکی از اعضای بدنمو دوباره چسبوندن بهم 🥺 شروع کردم به گریه کردن بعد بردنم بخش خیلی درد داشتم همش گریه میکردم چون بیهوش شده بودم یکم خوابیدم بیدار که شدم دردم خیلی کمتر شده بود ( پمپ درد داشتم ) پمپ درد خیلی خوبه حتما بگیرید من شیاف و فردای عمل گذاشتم . فردای عمل پمپم که تموم شده بود دردم بیشتر شد که شیاف دادن بهم
قبل از بلند شدنم دو تا شیاف بزارید بعد چند دقیقه بلند شید ( من بلند شدنی زیاد درد نداشتم فقط نمیتونستم صاف راه برم انگار کمرم قفل شده بود )
#سزارین
مامان محمد مسیحا 💙 مامان محمد مسیحا 💙 ۳ ماهگی
تجربه زایمان سزارین در بیمارستان تریتا پارت ۴...

خب اول بگم که من قرار بود یک شهریور پسرم دنیا بیاد دکترم نامه رو برای اونروز داده بود ولی ۲۹ مرداد فشارم رفت بالا و احساس کردم چشمام و دستم داره ورم می‌کنه برای همین به دکترم زنگ زدم و گفت حتما فرداش صبح زود برم بیمارستان برای بستری... این شد که ۳۰ مرداد پسرم دنیا اومد... ما ساعت ۵ صبح رفتیم بیمارستان پرونده باز کردیم از بلوک زایمان یه پرستار خوش اخلاق اومد دنبالم و رفتیم لباس بهم داد که جالب بود از قسمت سینه دو تیکه بود و کش خورده بود تا بعد عمل بلافاصله بچه با مادر ارتباط پوستی بگیره جوراب آمبولی رو برام پوشندن و یه ان اس تی و فشار ازم گرفتن که همه چی عادی بود آنژیو کتم رو هم وصل کردن با آتلیه ای که هماهنگ کرده بودم اومد و بیرون با همسرم حرف زده بود فیلم گرفته بود اومد داخل از منم گرفت ...ساعت نزدیک ۹ صبح بود که از اتاق عمل اومدن دنبالم رفتیم آمپول بی حسی رو از کمر زدنی یکم اذیت شدم ولی قابل تحمل بود چون بدنم خود به خود تکون میخورد ولی باید تکون نمی‌خوردم... بی حس که شدم سوند رو وصل کردن که نفهمیدم دردش رو بعد از ده دقیقه صدای نینیم اومد و واقعا حس قشنگی بود دکتر بچمو نشون داد بعد بالاسرم بردن شستنش تمیزش کردن تا منو بخیه کنن کارم تموم شد بردنم ریکاوری که پسرمم باهام آوردن اونجا یه پرستار پیشم بود همش پسرمو میزاشت روی سینم تا شیر بخوره فقط نمی‌دونم چرا دستی که آنژیوکت داشت تب میکرد و یه جوری میشد اذیت میکرد بعد که بخش رفتم درست شد همونجا گفتم برام پمپ درد بزنن حسم داشت برمیگشت یه درد خیلی کمی رو حس میکردم که برام پمپ رو زدن بردنم به سمت بخش با پسرم....ادامه..
مامان besaram💕✨ مامان besaram💕✨ ۲ ماهگی
تجربه زایمانم

من از طریقی که قبلا سزارین شده بودم برای زایمان زودرس باید دوباره سزارین میکردم
رفتم بیمارستان برام نوبت زد برای یکشنبه ۲۳شهریور
ولی من چهارشنبه درد گرفتم هی میگرفت و ول میکرد و منم میدونستم درد زایمانه گفتم خوب میشم ولی هی بدتر شد
جوری که دیگه راه رفتن برام سخت بود منم ساکمو و مدارک پزشکی و چیزا رو جمع کردم با شوهرم و مادرم و مادرشوهرم رفتیم بیمارستان
وقتی رفتم معاینه کرد و گفت دهانه رحمت یک سانت باز شده و دستگاه گذاشت رو شکمم و درد رو ثبت کرد واقعا دردام هی داشت بیشتر میشد بردن آمادم کردن برای اتاق عمل سوند زدن و ازم ازمایش گرفتن و رفتم برای اتاق عمل
حس عجیبی داشتم باورم نمیشد که میخوام زایمان کنم و بچمو ببینم
خلاصه تو اتاق عمل امپول بی حسی برام زدن و وقتی دکتر اومد خیلی کم زمان برد که صدای پسرم رو شنیدم🥹💕
و بخیه زدن شکمم رو
یه ساعتم توی ریکاوری بودم که خیلی میلرزیدم چند دفعه به شکمم فشار اوردن و واقعا برام دردناک بودن وقتی اومدم بخش هم از ساعت ۱۲تا ۷ صبح فقط درد کشیدم در این حد که دیگه گریه میکردم ولی خب بهتر شدم
همه ی این سختی ها ارزششو داشت من بخاطر پسرم گفتم همه ی دردا رو تحمل میکنم
و آقا کیانم ساعت ۲۲:۰۰روز چهارشنبه ۱۹شهریور به دنیا اومد🥹
خدایا هزاران بار شکرت بخاطر وجود این فسقلی من🥹💕🧿