۳ پاسخ

کیف میده بخوابونیش بسات کنی برا سریال و اینستا😍😂

منم دخترم شبا قشنگ میخوابه منتها هر چند دقیقه بیدار میشه گریه و شبر دوباره میخوابه تا خوابش عمیق شه

منم اسیرم در حدی دخترم بدخواب طول روز ک نمیخابه شب ها ساعت ۱۲یا ۱میخابه نیم ساعت بد بیدارمیشه تا۳ صبح جیغ میکشه دنترش بهش شربت گیاهی بی بی اسلیپ دادمثلا بخابه اصلا تاثیرنداره خیلی کم وزنهتو۹ ماهه ۷۵۰۰ کیلو

سوال های مرتبط

مامان مَاهی🌕🎀 مامان مَاهی🌕🎀 ۱۰ ماهگی
واقعا بعضی وقتا من از دخترم خجالت می‌کشم..
اینکه مجبورم با خودم بیشتر جاها ببرمش و خواهم برد...
امروز بچم رو صبح زود از خواب نازش بیدارش کردم و تا شهرری رفتیم تا آزمون اصلح بدم...
توی اون مدت که من سرجلسه آزمون بودم، دخترم با شوهرم توی محوطه منتظر من بودن که بیام بیرون... عزیزدل مادر من واقعا اخساس شرمندکی کردم اون موقع که چشات رو از شدت خواب الودکی محکم با دستات می‌مالیدی... من احساس شرمندکی کردم وقتی دیدم امشب دندون دیگه ت هم داره میزنه بیرون و این روزا مجبورم تورو با خودم هرحایی که کار دارم ببرم🥲🥲🥲 فردا هم باید برم ی خورده کار اداری دارم انجام بدم، همسرمم هست باهامون اما من واقعا احساس شرمندکی دارم در برابر مهوا... اینکه بچم با این شرایطش که داره دندون درمیاره... من باید دنبال خودم از این اداره به اون اداره بندازمش😬🥲🥲

واقعا موندم چیکار کنم... حالا برای دو ترم باقی مونده ارشد... تصمیم دارم مهوا الان کوچیکه دو ترم دیگه هم مجدد مرخصی بگیرم... واقعا نمیشه مهوا رو تا کله تهران با خودم ببرم🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️
اصلا اعصابم خورده، ناشکری نمی‌کنم اما خدایا من خودم حاضرم هرسختی باشه به جون بخرم اما بچم اذیت نشه...
توروخدا واسه ارامشم دعا کنید
مامان محدثه مامان محدثه ۱۵ ماهگی
تا چند وقت پیش واقعا خواب دخترم معضل خیلی بزرگی برام بود به لطف یکی از مامان های گهواره تا حد زیادی مشکلم حل شد خدا خیرش بده. دخترم تا دو ماه پیش روی تخت کنار مادر می خوابید و کنارش هم بالش میزاشتم که غلت نزنه توی خواب، هر دو ساعت هم بیدار میشد واسه شیر خوردن یا کلا غر میزد. بعد یه روز خوندم توی گهواره یکی از مامانا نوشته بود از وقتی روی زمین می‌خوابه بچه اش راحت تر شده خوابش. منم گفتم بزار امتحان کنم. یه روز خودم و همسرم با بچه رفتیم روی زمین توی پذیرایی خوابیدیم. اون شب واقعا راحت خوابیدم هم خودم هم بچه. کلا دوبار بیشتر اون شب برای شیر بیدار نشد. خیلی راحت خوابید همه اش توی خواب لول میزد هرجا دلش میخواست می‌رفت منم کاری نداشتم بهش روی شکم می خوابید و خلاصه راحت خوابید. واقعا تجربه مفیدی بود برام و خیلی بهم کمک کرد. یا اینکه هنوزم هر از گاهی یکم اذیت می‌کنه دخترم توی خوابیدن اما حداقل وقتی می‌خوابه دیگه مثل قبل برای شیر زیاد بلند نمیشه و توی خواب هم از ناله و غر خبری نیست ☺️
مامان نی نی مامان نی نی ۹ ماهگی
چند وقت پیش تصمیم گرفتم شیر شبِ پسرم رو قطع کنم…
ولی واقعاً موفق نشدم 😅
هر شب با خودم می‌گفتم “امشب دیگه جدی شروع می‌کنم”
ولی تا اون گریه‌ی مظلومانه و چهره‌ی خواب‌آلودش رو می‌دیدم، دلم می‌لرزید و تسلیم می‌شدم 😭
انگار یه نبرد بین منِ خسته و اون عشق کوچولوی نازنینم بود 💛

اما از دو شب پیش دوباره با خودم گفتم:
وقتشه قوی باشی 💪
اول شب حسابی سیرش کردم، بعدم وقتی بیدار شد، به جای شیر فقط آب دادم.
شب اول خیلی سخت بود 😩
هی بیدار می‌شد، غر می‌زد، پستونک می‌خواست… منم با چشمای خواب‌آلود، بین بغل و آب دادن در رفت‌وآمد بودم 😴

ولی شب دوم، یه معجزه‌ی کوچیک اتفاق افتاد ✨
فقط دوبار بیدار شد، با آب آروم شد، و تا صبح تقریباً خوابید 😍
ساعت شش هم یه کم شیر خورد و بعد با لبخند خوابید کنارم…
اون لحظه حس کردم دارم به یه پیروزی بزرگ می‌رسم 🏆

می‌دونی؟ این مسیرِ قطع شیر شب فقط برای بچه سخت نیست…
برای مامان هم یه دنیا احساس قاطی دلتنگی و دلسوزیه 💔
ولی وقتی می‌بینی کوچولوت داره یاد می‌گیره شب بخوابه، حس می‌کنی تمومِ خستگی‌ها می‌ارزه 🌙🤍

الان رسیدم به شب سوم…
با اینکه هنوز آسون نیست، ولی یه آرامش قشنگ تو دلم هست.
حسِ رشد، حسِ قوی شدن… هم برای من، هم برای پسرم 🥹💛

#مامان_قوی
#تجربه_شیر_شب
#پسرم_داره_بزرگ_میشه