دردودل
اینروزا خیلی دلم گرفته همش کارم شده گریه ...نمیدونم چرا سرنوشت من اینجوری شد..نمیدونم تقاص کدوم گناه و میدم ..الهی من بمیرم برای پسرم
خیلی بهش گیر میدم که بیا ببینمت ولی عقل اون بنظرم خیلی بیشتر از منه میگه مامان همدیگه رو ببینیم که چی بشه قبول کن ما مثل مادر و پسرهای دیگه نمیتونیم باهم باشیم😭😭😭همه حرفاش درسته ولی من خیییییلی بیتابم اصلا دیگه زندگی برام معنی نداره نمیدونم چیکار کنم 😔😔😔
مطمئنم اگه یبار ببینمش دیگه طاقت نمیارم
فرزند پروری بچه داری تب کودک سرماخوردگی رفلاکس اسهال یبوست

اون دورانی که کنارش نبودی مهر مادر و فرزندان همسرتون رو دیده و روح و روانش زخمی شده خدا میدونه چقدر متلک شنیده ... گویا شما هم بعد از طلاق ازدواج مجدد داشتین این وسط تنها فرزندتون ضربه روحی خیلی بدی بهش وارد شده شما هر کدومتون با ازدواج کردن روی تلخی رابطه قبلی مرهم گذاشتین ولی اون طفل معصوم ضربه خورده بنظرم حتمااا اول خودتون مشاوره برین برای ترمیم رابطه ی مادر فرزندی اینجا چیزی یاد نمیگیرین اون حق داره ناراحت باشه نباید الان ازش توقع داشته باشین مهر مادری تون رو باور کنه دوست داشته شما براش میجنگیدین برای مادر خیلی باید سخت باشه جگر گوشه اش نبینه و من اینجوری فکر میکنم که شما احتمالا بعد از اینکه تلاشتون کردین و به در بسته خوردین سرد شدین و دوباره تلاش نکردین اون دنبال اینه چرا دوباره براش نجنگیدی

چرا اخه میگه نبینید همو

من احتمال میدم
پدرش خیلی کنترلش میکنه
درمورد شما پیشش بد گفته شده
و حتی پدرش تهدیدش کرده که نباید مادرتو ببینی
و چه بسا از شما ناراحت باشه که چرا نموندین بالاسرش باشین
شاید یسری سختیا داشته که رفتن شمارو علت اون سختیا میدونه

چه سختی عجیبی داری شما

پسرتون خیلی بچه عاقلیه که دنبال بحث و دعوا نیست
و نمیخواد جنگ و دعوا بشه

بهش بگو
ما با مادرو پسرای دیگه هیچ فرقی نداریم
خیلیا مثله ما هستن
من احتیاج دارم با تو باشم
باهمه خوبیامو بدیام من مادرتم
دوست دارم
سالها علاقه تو قلبم بهت داشتمو دارم که نتونستم و نمیتونم ابرازش کنم
تمام این سالها قلبم پیش تو بوده

همه تلاشتو بکن که بیاد سمتت

اگه نیومد دیگه ادامه نده
خدابزرگه
بزرگ میشه و عاقل خودش میاد سراغت

شوهرت راضی نمیشه پسرت بیاد پیشت یه مدت

عزیزم مگه بچت کجاست؟ چند سالشه؟ چرا همدیگه رو نمیبینین؟

چرا دورین چرا همو نبینیپ

پسرت چند سالشه

الهی بگردم

ولی بنظرم کاش بیاد همدیگه را ببینید

ولی بهش بگو دلم بیتابه فقط ی لحظه ببینمت بعدش میرم بکو این همه سال صبر کردم بزرگ بشی ک به خودت بگم ببینمت بگو ردم نکن فقط یبار ببینمت بعد دیکع نمیگم شاید همون یبار دلش اونم پیشت گیر کرد

دوتاتون تو یک شهر هستید ؟

حق داری گلم
مگه میشه وصله تنت رو نبینی
مگه اصلا قلب حرف حالیش هست
خدا بهم کمک کنه

مشکلت رو حل کنه و پازل زندگیت رو جوری بچینه که از کنار پسرت تکون نخوری🥹🥹