خیلی حالم بذه دست خودم نیس انگاری افسرده شدم دوقلو دارم شدیددد اذیت میکنن فقط ور ور میکنن خسته شدم شدید حرف میزنن خراب کار خسته شدممم ن تفریحی ن زنذگی دلم میخاد بمیرم فقط بعد میگم اینا چی میشن میزنه ب سرم گاز شب باز بزارم هممون بمیریم دلم ب بچه ها میسوزه دلم فقط گریه میخاد ی دکتر روانشناس روانپژشک تو قم سراغ ندارین ؟

۲ پاسخ

منم دوقلو دارم میفهمم چی میگی ولی عزیزم چند سال سختی داره انشاالله بعداً کیفشو میبریم منم گاهی حالم خراب میشه ولی سعی کن خودت حال خودتو خوب کنی هیچکی به درد کسی نمیخوره الان خدایی نکرده ما نباشیم یکی دیگه میاد بالا سرشون که نامادری که از همه چی سخت تره

عزیزم این حرفا رو نزن ناشکری میشه
بزن گوگل روانشناس قم سرچ کن بالا میاره

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آموزش خواب به کودکان
آموزش خواب به کودکان بدون گریه در سنین مختلف
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران

سوال های مرتبط

مامان دریا مامان دریا ۵ سالگی
نمی‌دونم واقعان ی چند روزه عصبیم دلم میخاد خودم بزنم داد بزنم عصبیم نمی‌دونم چمه خسته ام دخترم لجبازی داره شدید کمک هم ندارم کم آوردم کسی هست عین من باشه وقتی میخابع نفسم بالا نمیاد میگم بدترین مادر روی زمینم با اینک اینقدر عاشقشم فقط لجبازی می‌کنه با لحن آروم میگم گوش نمیدع داد بزنم عصبی بشم خیلی جونم خسته اس مغزم ی تایم برای خودم ندارم
مشاهده ۷ پاسخ
مامان مَهدی و آریامهر مامان مَهدی و آریامهر ۴ سالگی
واقعا کلافم واقعا کم آوردم حتی از اخلاق خودم خسته شدم
زندگی توی یه خونه ۶۰متری با دو تا پسر بچه شیر ب شیر توی شهر غریب واقعا سخته با این روزای بلند تابستون
خیلی اذیت میکنن و منم واقعا خیلی جیغ و داد میکنم خسته شدم دلم نمیخاد در این حد دعواشون کنم بهترین آرامش دهنده اعصاب چیه؟
نگید خودتو کنترل کن چون میخام ولی نمیشه
مشاهده ۱۵ پاسخ
مامان پسر نانازم مامان پسر نانازم ۴ سالگی
چرا دلم میخواد گریه کنم،چقدر دلم برا بچه ها میسوزه😢😢😢
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان مانلی مامان مانلی ۴ سالگی
دیشب انقدر دخترم لجبازی کرد نق زد و گریه کرد منم خسته کار بودم خیلی مدارا کردم خیلی.... اما در نهایت انقد عصبی شدم ک ی عالمه زدم تو سر خودم ی بطری کنارم بود اونم چندین بار زدم تو سر خودم. بعدش حالم بد شد میخواستم سکته کنم همه بدنم میلرزید. امروز مرخصی گرفتم بچه ام هم خونه مامانم گذاشتم کلا خوابیدم. دلم واسه خودم سوخت 😥😥 بچه های شما هم عصبی می کنن شما رو؟ من از نظر کاری هم
خیلی خسته میشم کارمندم .
مشاهده ۳ پاسخ
مامان یاسمین مامان یاسمین ۴ سالگی
سلام دوستان توروخداباحرفاتون حال دلم خوب کنید41سالم سه تا بچه دارم کوچیکه نه ماهش دوماهی میشع حالت سرگیجه داشتم ن اینکه بلندبشم سرم گیج بره هم نشسته سرم برمیگدوندم حالت تعادل نداشت سرم دکترعمومی رفتم خوب نشدم حالاچندروزسرم میسوزه اصلاسرم یک جوری حالم بدازاین وضعیتم همش میگم حتماتوسرم غده چیزی حتی میترسم دکتربرم
مشاهده ۷ پاسخ
مامان دخملی ها💓💓 مامان دخملی ها💓💓 ۴ سالگی
سلام مامانا رفتم سونو ان تی گفتن نی نی دختره راسش چن ماه رژیم و تغذیه رعایت کردم تحت نظر دکتر نزدیکی داشتم هیچ فرقی نداره باور کنید ی تار موی دخترمو ب همه دنیا نمیدم ولی خیلی دلم میخواست ایندفه پسر بشه گاهی توی دلم ناراحتم میگم نکنه خدا ازم ناراحت بشه ولی دست خودم نیس دیگ خیلی دلم میخواست ولی نشد
مشاهده ۱۱ پاسخ
مامان شکوفه گیلاس 🍒 مامان شکوفه گیلاس 🍒 ۴ سالگی
خانما میشه بهم کمک کنید
دخترم اصلا از من حساب نمی بره میخواد حرف بزنه با دست باهام صحبت می‌کنه
فقط سمت پدرشه
وقتی باباش میاد خونه کلا رفتار بچه عوض میشه هر چی میگم زبون درازی می‌کنه یا ب حرفم گوش نمیدع
هر حرفی میزنم جوابمو میده دیگه خسته شدم ازش
ی وقتایی دوسش ندارم 😔
ب پدرش میگم تو باعث دوگانه ایی رفتار بچه شدی
خیلی سیاست داره شوهرم بچه رو به سمت خودش کشیده
بنظرتون چیکار کنم من؟
توروخدا جواب بدید
مشاهده ۵ پاسخ
مامان مهتا مامان مهتا ۵ سالگی
سلام خسته شدم از دست این بچه چقدر زجر شکنجه هرکاری میکنم غذا نمیخوره دوساعت دیگه جیغ می نه از گشنگی با نمیخوره برنج چیزی قاطیش باشه مثل حبوبات و مرغ..نمیخوره سادشم نمیخوره فقط شب تا صبح هی بیدارم می‌کنه شیرمیخواد تولیوانش خسته شدم
مشاهده ۹ پاسخ
مامان آوا مامان آوا ۴ سالگی
مامانا دخترم ی مدتها اصلا غذای اصلی نمیخوره فقط ب زور و دعوا دیگه واقعا خسته شدم چیکار کنم دارویی چیزی ک خودتون استفاده کردین تاثیر داشته باشه معرفی میکنین
مشاهده ۳ پاسخ
مامان دلسا مامان دلسا ۴ سالگی
با بچه ای که نمیره مهد کودک و کلاس چی کار باید کرد از صبح تا شب تو خونه آویزون من خسته شدم؟
مشاهده ۳ پاسخ
مامان دریا مامان دریا ۵ سالگی
سلام ی درد دل مادرانه شبا میشه دخترم میخابونم تا یکم بدنم اروم میشه عذاب وجدانم شروع میشه برای مظلوم بودن دخترم دلم میسوزه طفلک خیلی مظلومه از خودش دفاع نمیکنه تو این دنیای کثیف ک ماها ادم گنده اییم موندیم من چند روز دندون درد دارم حوصله ندارم 😔بچم دعوا کردم الکی نبود سر این ک دست ب گاز نزنه گوشی زیاذ نگاه نکن یکم بازی کن خودت از وقتی دنیا اومد براش هم مادر هم رفبق هم خواهرم مغزم برای بازی کرذن کم اورده خیلی باهاش خرف میزنم سر هر مساله با بازی بهش میفهمونم باز انکار ن انگاز 😔 شهربازی میبرم بچها ازیتش میکنن نمیدونم چرا دفاع نمیکنه بخدا ن میزنمش ن انچنان برای هر چی دعوا کنم هر چی بخاذ از خودم میگذرم براش فراهم میکنم ی مادر تنها خودم بزرکش میکنم با ی پدر ک همش میکه بچه چیزیش نشه بشه خدای نکرذه تقصیر منه🥲کنترل اعصابم ضعیف شده درد دل ما مادرا عین تراپیه من دارم اب مبشم نکران دخترممم 😔 همش ذعا میکنم خدایا مراقبش باش خیلی مظلومه بعضی وقتا میگم جنبه نداشتم چرا بچه دار شدم خیلی مادر دل نازکیم 🦋♥️
مشاهده ۴ پاسخ
مامان مامان ماهلین مامان مامان ماهلین ۴ سالگی
سلام مامانا بچه های شما چیا بلدن تو این سن دختر من نقاشی بلده سوره عصر و کوثر و توحید ناس ام دست و پا شکسته حروفم آ و ب و پ و اینا رو یادش دادم اعدادم تا بیست دست و پا شکسته بلده چند تا شعر بلده لباساشو خودش میپوشه درمیاره فقط دمپایی برعکس میپوشه زیاد نمیتونه از خودش دفاع کنه خیلی مظلومه دلم میسوزه میگم نکنه همینجوری بمونه از این بابت نگرانم
مشاهده ۷ پاسخ
مامان فاطمه🩷حسین🩵 مامان فاطمه🩷حسین🩵 ۵ سالگی
بچه ها من ساعت ۸ و نیم شام آوردم سوپ گذاشته بودم بعد چون خودم گشنمه نبود نخوردم فقط،دوسه قاشق خوردم .. بعد ساعت ۱۰ دوتا خیار خوردم .. الان پاشدم یه دونه خرما و ته استکان آب خوردم گلاب به روتون هر چی خورده بودم از سر شب بالا آوردم .. گلوم داره میسوزه .. چرا این از ساعت ۹ تا الان تو معده من مونده و هضم نشده؟ خسته شدم از این تهوع 😭
مشاهده ۴ پاسخ
مامان رستاجون مامان رستاجون ۴ سالگی
سلام مامانا من دخترم 4نیم سالشه خاستم بدونم پیش یک و دو هردوتا یکی هست مثلاً کارایی ک میکنن؟اخه دلم نیس بزارم پیش یک میترسم اذیت بشه و زده بشه از سالهای بعدش...میگم پیش دو بفرستمش اگر هردو یکی هست کتاباشون و کاراشون
مشاهده ۵ پاسخ
مامان پسرم و تودلی💗 مامان پسرم و تودلی💗 هفته بیستم بارداری
الان متوجه شدم بچم میره جلو آیینه شلوارشو درمیاره با اونجاش ور میره بزرگ میشه
یواشکی میره اتاق این کارو میکنه
فقط دارم زار میزنم خستم از بچه داری و چالشاش دیگ جون جنگیدن ندارم 😭😭😭😭خیلی فشار رومه اینم اضافه شد
مشاهده ۹ پاسخ