گاهی وقتا آدم از چیزی خبر نداشته باشه خیلی بهتره،من دوستم کلا به چیزی اهمیت نمیداد،راحتترین بارداری رو داشت ،حالا من از صبح تا شب پیله کردم به این بچه بیچاره،حرکتش چطوره؟ترشحم چقدره؟سرویکسم فلانه؟هر چی هم میخوام شل کنم زندگی رو به خودم و بقیه کوفت نکنم نمیتونم
امروز از ۳ تو مطب سونوگرافی و دکتر و بیمارستان برای تست آمینیو‌شورو....هم جیگر خودم خون شد هم بچه هم مامانم

فقط از زایمان یکم میترسم اونم میدونم از پسش برمیام

من خیلی بیخیالم😐تاالا خداروشکر همه چی اوکیه

جالبه امروز فهمیدم بیمارستان خصوصی زیر ۳۰ هفته حتی اگر مشکل داشته باشی نگهت نمیدارن میفرستن دولتی 😐😐

اون ۶ ماه هیییچ یطرف عذاب و استرسی که این یک هفته کشیدم یکطرف

الهی عزیزم غصه نخور همه همینطوریم

منم بیخیال بودم والا میگفتم چ بارداری راحتی دارم راحت زندگیمو میکردم یهو دکتر گفت دهانه رحمت کلا باز شده بچه سقط میشه سرکلاژ اورژانسی شدم .

اخه با بیخیالی هم نمیشه طی کرد خدایی نکرده ی چیزی بشه دیگه برای یک عمر پشیمونی داره

منم مثل توو از اول بارداری اینطوریم و هرکارکردم نتونستم بیخیال باشم من بدتر توام هستم دیگه گفتم تا الان اینطوری بودم ای بدترم میشم تا نیاد بغلمون داستان همینه😂

اخی عزیزم
بعضی وقتا نمیشه بیخیال بود😥