مامانا
شما چطور به خونه و بچه میرسین .
من چند وقته شب ساعت ۱۱ که میخوابه شروع میکنم تمیز کاری و ناهار فردا رو پختن و اینا میشه ساعت نزدیک دو .
شبم میخوابم ساعت ۴ یا۵ باید بیدار شم شیر بدم بیدار میشه .
باز میخوابیم تا ۹ .
۹ بیدارمیشم دیگه هیچ استراحتی ندارم .
همش یا روپامه یا تو بغلنه یا باید باهاش بازی کنم .
شب که میشه نق نق میکنه برا خواب دیوانه میخوام بشم استراحت اصلاندارم .
روز تا میخوابه زود بیدارمیشه حتی یه لیوان چای هم نمیتونم بخورم .
خیلی خستم . دیگه فکر خودکشیم از مغزم رد میشه ها .
دراین حد باز بیخیال میشم .
تا این دوران بگزره روح ما میمیره دیگه

درکت میکنم خیلی سخته تو وقتی شبا خوابه حداقل میتونی کاراتو بکنی من صدای پام بیاد بیدار میشه 😮‍💨

یه چیز دیگه هم بگم بهت شاید بدردت بخوره
بچم اصلا نمیذاشت از کنارش تکون بخورم یه دستشویی حتی برم
منم اصلا نمیذاشتم بچم تلویزیون ببینه چون ضرر داره اما یه چند روز خیلی دیگه کارام مونده بود گذاشتم جلو تلویزیون که برم به کارام برسم بعد یواش یواش از کنارش بلند شدم دیدم نق نمیزنه
از اون موقع عادت کرده به تنها موندن
الان زیاد جلو تلویزیون نمیذارم دیگه فقط روشن میکنم صداش بیاد
یجوری عادت کرده خودش با خودش بازی میکنه
شماهم امتحان کن شاید به کارت بیاد

عزیزم ننم بچم همینطوری بود بخدا داشتم دیوانه میشدم
از وقتی دمای خونه رو یکم خنک کردم خیلی آروم شده هر دو ساعتم قشنگ ۴۰ دقیقه میخوابه بدون اینکه بپره از خواب حتی بعضی وقتا وسط روز دو سه ساعتم میخوابه
بعدم فهمیدم من زیاد خونه رو گرم میکردم بچه کلافه بود همش

چقد گناه داریم

همین الان رفتم ظرفارو بشورم بیدار شد .
دیگه باید بیخیال بشم امشب بایه بد بختی ساعت ۱۲و رب خوابیده

یخورده کار خونه رو بیخیال شو خدایی نکرده از پادرمیای اونوقت کی میخاد باز مراقب شما و بچه باشه، من شل کن سفت کن دارم یبار جو میگیرتم انقدر بخودم فشار میارم ک دیگه حااالم بهم میخوره از همه چی و تمااام بدنم درد میگیره یبار ول میدم کارخونه رو و فقط کارای ضروری رو انجام میدم ک همین خودشم کلیه

من شبا که میخوابه اکثرا انقدررر خودم خستم که دیگه یه کارای ریزو میکنم منم میخوابم باهاش.صبا ۸ بیداره باز ۱۱ میخابه ک دیگه من ناهار اینا میزارم
اما بازم منم واقعا کم میارم

منم نمیرسم والا
حتی چند روز پیش تاپیک زدم بقیه هم مثل من بودن🤪😂

من که روانی شدم
ساعت ۷ صبح بلند میشه دیگه نمی‌خوابه تا ساعت ده صبح اونم چرت نیم ساعتی می‌زنن منم باید تو این تایم نهار همسر و تمیزکاری و شستن ظرفها رو انجام بدم بعد نهار هم کلی ظرف در میاد باید بشورم پسرم هم ساعت ۲ می‌خوابه تا ۴ این مدت کارام رو انجام میدم شام هم می‌زارم تا میام استراحت کنم بیدار میشه بازی میکنم تا شوهرم بیاد ساعت ۵ میاد نگه میداره تا موقع شام و...... عزیزم مار زیاد غصه نخور من بعضی وقتا کند میخوره تو زندگی و دیگه ولش میکنم بعضی وقتا هم همش در حال تمیز کردن واقعا خستم

سلام
اگه ممکنه راهنماییم کنن
عزیزم من دخترم تابستون امسال دنیا اومد
که مرتب برق ها قطع میشد
۲۵ روزش که بود داشتم با تخته شاسی بادش میزد انقدر که گرمایی هست و به خاطر گرمای هوا گریه میکرد
بغل کسی بود پشت سرش سمت من بود من داشتم بادش میزدم یه دفعه کسی که بچم بغلش بود اومد بلند بشه سر بچه اومد جلو تخته شاسی خورد پشت سرش
اما گریه نکرد و علائم خاصی هم نداشت
جز این که شب های قبل سخت خوابش میبرد اما اون شب تقریبا
۳ ساعت بعدش راحت و بدون گریه خوابید
الان سوالم اینه ضربه ای که به پشت سر نوزاد ۲۵ روزه خورده ممکنه در اینده باعث عقب ماندگی نوزاد بشه ؟
الان تقریبا سه ماهشه و مراحل رشدش مثل بقیه نوزادان هست
نمیدونم چی کار کنم فکرش شب و روزمو گرفته
لطفا مامانای عزیز راهنمایی کنن ممنون