خدایاااااااادلم گرفته خواهراااا.کیا باوجود بچه میرن سرکار؟؟آخه چرامن ای خدا خستم بخدا داغونم اومدم رحم اجاره شدم تا ۶ماه بچه تو شکمم بود بعد خود به خود زایمان کردم ۱۰۰تومان ک حقم بوده تو قرارداد بهم میرسه ۱۰۰تومان باید برگردونم چه جوری پولشو برگردونم..بچه ها نموندن فوت شدن‌‌‌..خدااااا این چ حکمتیه..جلوتر ۱۰۰تومان داد ک خونه اجاره کردم همین ک خونه گرفتم بعد ۲سه هفته زایمان کردم..الان الباقی پولمو ک نمیده هیچ تازه ۱۰۰تومان شو باید برگردونم.. البته به خانومه گقتم صبر کن سز سال بهت میدم پول تو.‌.اونم گفت باشه.یاا اینکه دوباره بعد ۶ماه دوباره بیا انتقال انجام بدیم‌.بچه ها از یک طرف میگم حداقل اگه یکبار دیگه انجام بدیم نیاز نیست پول برگردونم الباقی بعد زایمان میده‌..ازیک طرف هم جونی برام نمونده.ازی طرف بچه کوچیک دارم کجا بزارم برم سرکار دارم دیونه میشم .فکر خودکشی به سرم زده میخام خودمو بکشم😭😭😭بابام فوت شده مامانم پی عشق حال خودشه باکسی ک صیغه کرده...تنهام هیچکس ندارم حتی توی بیمارستان کسی نبود پیشم😭😭ک زنه اومد یکم پیشم نشست یکم غرغر کرد بددم گقتم برو....پول دارو هام نداشتم

۱۰ پاسخ

عزیزم خدا خودش کمکت کنه ولی رحم اجاره‌ ای بايد خیلی خیلی مراقب باشی ‌ان شاءالله که دفع بعد سالم دنیا مییان به خدا توکل کن، دختر خواهر شوهر من هم همین کار شمارو انجام داده ۴۵۰ با ماهي ده تمن تمام هزينه هاي دکتری وآزمایش و سنو اينا هم با خودشون اما خیلی خیلی رعایت میکنع

پولشو بر نگردون،،،بزار چندماه حالت بهتر بشه سال بعد دوباره انتقال بده جنینو،،،بگو ندارم بدبختم،،،ناله کن ازینکه پولو پس بدی بهتره،،،خب یه کاری پیدا کن بچه رم بزار مهد کودک ،،،الان به خاطر ۶ماه حاملگی چقدر بهت دادن؟

یعنی ۲۰۰ گرفتی رحم اجاره دادی؟؟چه کم؟

شوهرت کجاست عزیزم

حالا مگه بهش بگم فلان صبرکن عجله نکن چون گفت اگه میخای بشی باید حرفت حرف باشه الان قول بدی تا من گسیو نگیرم

کاش قبول کنن پولا بر نگردونی ولی بیشتر باید یکم بدن بعدم صبح برو دونبال کار پسرتم بفرست مهد اگه نداری پول مهد یه کاری فروشندگی یا نظافت در منظل که بتونی بچتم ببری خیلی کار هست باید بجنگی اشالله یه مرد خوب پیدا میشه از این به بعد کمکت میکنه زندگیت زیر رو میشه

اگه قبول کرده بهتره انجام بدی چون نمیتونی صد ملیونا برگردونی هر چقدم کار کنی خب این تا اینجا بعدم اون طفل معصوم گناه داره جوز تو کسیا نداره بره پرورش گاه یا بره زیر دست مهدرت یا بره زیر دست پدرش دلت میاد بعدم خودت یا پا مردی

قبول کردن شیش ماه دیگه انتقال جنین انجام بدی

چقدر آدم میتونه بدبخت باشه بازم تا الان وایستادم روی پام فقط بخاطره وجود بچم.زایمان کردم پول ندارم گوشت بخرم زیر چشام کبوده..بخداخیلی حالم بده ازموقی زایمان کردم غذای درست حسابی نخوردم.اخه ندارم ک بخورم دلم شکسته

عزیزم الهی

منم دارم کار میکنم اونم با بچه کوچیک سخته

مقالات مرتبط

توضیح بچه دار شدن برای کودکان
توضیح بچه دار شدن برای کودکان
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
روانشناسی ازدواج
روان شناسی ازدواج چیست و چرا به آن نیاز داریم؟

سوال های مرتبط

مامان آرسام مامان آرسام ۳ سالگی
سلام خواهراااا.یادتونه بهتون گفتم رحم اجاره شدم؟؟؟الان 6ماهه ک باردار بودم قرارداد. مون این بود یک دونه شو بزارن 310اومدن دوتا انتقال دادن دوقلو شد30تومان اضافه تر تا 6ماه نگه داشتم بدون اینکه کیسه آبم پاره بشه یا خونریزی داشته باشم دردم گرقت زایمان کردم الان بچه ها داخل دستگاه هستن اول ازتون میخام دعا کنید بمونن 25هفته بودم یعتی ۶ماهه.حالا کلن من شرایطم به زنه گفتم ک من تا ۵ماه خونه مامانم باشم بعدش میخام خونه اجاره کنیم یک مقدار پول زودتر بهم بده..حالا 100ک تا غربالگری دوم باید میداد.ک داد‌.و 100تومان زودتر داد.حالا ک من زایمان کردم میگه اگه خدانکرده بچه ها نمونن باید پول برگردونی...پس تکلیف من ک ۶ماه نگه داشتم چی میشه زایمان کردم طبیعی تا پای مرگ رفتم چی؟؟چیکارکنم بهش گفتم میریم دادگاه تصمیم بگیره میگه من تا حالا پام به دادگاه باز نشده نمیخاد منو به دادگاه ببری توافقی کناربیایم 100تومان بردارم...100تومان برگردونم من نمیخام نفرین پشت سرم باشه چیکارکنم الان ۳شبه زایمان کردم کارم شده گریه دعا صلوات
مشاهده ۷ پاسخ
مامان محمدطاها و حلما مامان محمدطاها و حلما ۴ سالگی
سلام مامانای عزیز یه کمک میخوام ازتون
من ازوقتی ازدواج کردم نزدیک به ۶ سال هست که طبقه پایین مادرشوهرم میشینم اوایل همسرم بهش اجاره ماهیانه میداد الان یکساله نمیده مادرشوهرم ازراه پله اش به حیاط ما راه داره ک وقت و بی وقت میاد پایین ک من نمیتونم استراحت کنم خیلی وقتا شده بین منو همسرم اختلاف ایجاد کرده منو همسرم همیشه دعوا داشتیم مادرم یکم ازم دوره منم با دوتا بچه خیلی خسته میشم پسرمم خیلی شیطونه واقعا شبها انرژی ندارم ک بتونم حتی شام بخورم اینجا هیچ کمکی ندارم حتی مادشوهرم نمیاد یه ساعت دختر ۵ ماهمو نگه داره ک من به کارام برسم امروز به همسرم گفتم بیا ازاینجا پاشیم بریم نزدیک مادرم خونه بگیریم اونجا مادرم پسرمو بیرون میبره میاره یا حتی بابام با ماشین میبره بیرون خیلی خوبه برای پسرم اونجا
ولی همسرم میگه پول پیش من میدم ولی تو باید بری سرکار اجاره خونه رو تو بدی
اینم بگم ک احترامات منو مادرشوهرم برداشته شده منم به شدت عصبی شدم دیگه
به نظرتون چیکار کنم؟
مشاهده ۱۸ پاسخ
مامان عروسک مامان عروسک ۴ سالگی
مامانا ترخدا راهنمایی: دخترم 7 ماهه از پوشک گرفتم دوسه هفته پیش رفتیم مشهد تا رسیدیم هتل واسه اولین بار تو خودش پی پی کرد .شرتشم انداختم دور که ببینه .حالا باز دو روز پیش صداش زدم چی بهش بدم یهو بلند گفت مامان چرا خیسم کردی زد زیر گریه فهمیدم تو خودش جیش کرده😭 حالا عصری هم همش دراز کشیده بود بازی نمی‌کرد گقتم چرا نشستی تکون نمیخوری گفت هیچی میخام فقط بشینم بعد نگا کردم کاری نکرده بود شام خورد باز دراز کشید بی حرکت گقتم چته پاشو نقاشی کن ، گفت نمیخام ی بویی اومد چندبار گقتم برو دسشویی گفت ندارم ، اومدم بلندش کردم پامیشه اول بعد وایساد نگاه کردم تو خودش پی پی کرده بود خودش هم ناراحت شد بعد گفتم چرا زودتر نرفتی دسشویی گفت حواسم نبوده 😭😭چرا اینجوری شده
مشاهده ۲ پاسخ
مامان رایان مامان رایان ۴ سالگی
سلام مامانا
من یه پسر دارم. سر بزرگ کردنش خیلی اذیت شدم. افسردگی بعد زایمان و سرشار از استرس و اضطراب تا ۲سال
شوهرمم بعضی وقتا بی اعصاب میشد و حوصله بچه نداشت... خودم اصلا بچه دوم نمیخوام. میترسم همه چی دوباره تکرار بشه مخصوصا استرسام
حالا چند وقت شوهرم میگه یکی دیگه بیاریم. البته زور نمیکنه فقط پیشنهاد میده. دیشب هم یکی از فامیلا ک تازه زایمان کرده خونه مامانم بود. نی نی اون دید. تمایلش به بچه دوم بیشتر شد
من خودم بچه دوست دارم. اما واقعا در توانم نیست بزرگ کردن بچه
میترسم مخالفت کنم . بعد ماجراهایی پیش بیاد ک بشم مقصر
مشاهده ۶ پاسخ
مامان نیـــــما وتو♥️ مامان نیـــــما وتو♥️ هفته سی‌ونهم بارداری
خانوما من بخاطر سختی هایی ک سرنیما کشیدم اصلا بچه دوم دوس ندارم ولی همسرم مخالف و بچه دیگه میخاد منم تصمیم گرفتم دیگه پیش دکتر درست و حسابی برم ک بلاهایی سرم اومد تکرار نشه.. تو مشهد دکتر خوب زنان ک تحت نظرش باشم و بیمارستان رضوی یا مهر زایمان انجام بده کی هست؟
مشاهده ۲ پاسخ
مامان جوجه جون مامان جوجه جون ۴ سالگی
سلام ببخشید میشه کمکم کنید.. ببخشید عنوان میکنم.. من دوماه پسرم از پوشک گرفتم.. پی پی تو پوشک میکرد... دیروز پسرم پیش همسرم بود، از سرکار امدم، همسرم گف رفته تو بالکن و نشسته پی پی کرده ، منم تشویق و جایزه گرفتیم... آخر شب گریه گریه پوشک کن ، پی پی دارم.. منم چون امشب راهی شهرستان مون بودم، هفت روز خدابیامرز برادر تمسرم بودیم، پوشکش کردم.. امروز عصر از سرکار امدم ک بریم، همسرم گف باژ تو بالکن پی پی کرده، منم تشویقش کردم.. گفتم باید تو دستشویی انجام بدی... حالا واقعا نمیدونم چیکار کنم؟ چون هیچ جور راضی نمیشه بیاد دستشویی... جیش راحت میره دستشویی اما پی پی دیشب تا الان تو بالکن میکنه..البته الان تو جاده ایم... نمیدونم خونه مادرشوهرم چیکار کنم؟؟؟؟ یا بعد امدیم خونمون.. یا خونه مامانم... کسی تجربه داره؟
قصری نمیشینه اصلااااا
مشاهده ۱ پاسخ
مامان آیلین مامان آیلین ۴ سالگی
بچه ها کسی تو بارداری قرص آسنترا مصرف کرده ؟؟؟؟ بچه اش سالم بوده من باردارم و نزدیک ب ۱۰ ماهه ک دارم میخورم تازگیا تستم مثبت شده تو اقدام دکتر گفت مشکلی نیست تا فردا برم ببینم چی میگه
مشاهده ۳ پاسخ
مامان امیرضاو لیانا مامان امیرضاو لیانا ۳ سالگی
درود مامانهای گل ...من چن سال مسعول تست هوش سنجش ورود به دبستان هستم ..این چن سال با هزار تا بچه من سرکار داشتم وتست هوش(تست امادگی تحصیلی) ازشون میگرفتم از ۵ سال تا ۷ سال تمام تج به ای که کسب کردم فقط وفقط این بود که بچه های ک خیلی باگوشی سرکار دارن به شدت روی تمرکز و توجه و تکلم و دقت دیداری دقت شنیداری و صبر و حوصله وبینایی اونها تاثیرررررررر مخرب زیادی میذاره اصن بچه از درامد داخل متوجه میشم گوشی زیاد مبینه انقدر ک این گوشی ها ضرر دارن .اگ مث من حس کنید گوشیاتون هیچوقت جلو دید بچه نمیذارید .خواهش میکنم اگر کسی گوشی میده دس بچه اش کم کم ازش بگیره .والدین ک برا راحتی خودشون گوشی میدن دست بچه بخوصص انستاگرام .. .
مشاهده ۹ پاسخ
مامان زهرا مامان زهرا ۴ سالگی
چندروزی خونه پدرم بودم باهمسرم بحثم شده بود امروز ک اومد دنبالم به دخترم گفتم تو بابا برو من دیگه نمیام دخترم شروع به گریه کرد ومیگفت ن مامان توام بیا من تنها میشم اونموقع دلم برات تنگ میشه بریم هفته دیگه بیایم.اینا حرفا دخترمه . بعد گفتاردرملنگرا میگن تاخیر گفتار داره اخی بچه ای ک تاخیر گفتار داره اینجوری میگه .بنظرم این گفتار درمانی وکاردرمانی همش الکیه وحرفاشون الکیه فقط برا سرکیسه کردن مردم
مشاهده ۴ پاسخ
مامان فاطمه قنبری مامان فاطمه قنبری ۴ سالگی
سلام بچه ها بردار ذادم گفتم عمل روده شده یک هفته هست تو بیمارستان هیچ خوب نمیشه عفونت کرد بود بعد عمل الان توی بیمارستان سرخک گرفته اصلن حالش خوب نیست براش دعا کنید مهدی کوچولو خوب بیشه
مشاهده ۸ پاسخ
مامان آیلین مامان آیلین ۴ سالگی
بچه ها کسی هست ک بتاش پایین باشه بعد بالا رفت بعد ۶ ازپریودیم رفتم بتام ۳۸ بود گفت خیییلی پایینه ... مامایی ک زیر دستش بود گفت ممکنه لقاح دیرتر صورت گرفته کسی تجربه ای داره ممنون میشم راهنمایی کنید
مشاهده ۶ پاسخ
مامان Artam❤️Asra مامان Artam❤️Asra ۳ سالگی
این دکتری که آرتام بردم پیشش واقعا دکتر خوب ومهربونی بود بهش گفت آقای دکتر اگه شماهم مثل بقیه دکتر پول جداگانه می‌خواید بگید تا پسرم معاینه نکردین برم گفت چرا دعوا داری گفتم آخه امروز پیش دوتا دکتر پول جداگانه خواستن گفت کدام دکتر بی وجدان این جوری بهت گفته بیا بشین آرتام دید اول گفت خیلی کوچولو هست بعد که معاینه کرد گفت تا بهمن نوبت ندارم بهمن ببربیمارستان تا عملش کنم الان هم دارو نوشت که دیگه پول برای داروهاش نداشتم نگرفتم فعلا خیلی خوب ومهربون بود خداخیرش بده
مشاهده ۷ پاسخ
مامان برسام مامان برسام ۴ سالگی
خانما من یه پام شکسته یک هفته خونه ی مامانم بودم تازه اومدم خونه خودمون ...حالا اون پای سالمم رو زنبور نیش زده یعنی جفت پاهام فلجه دارم میمیرم از درد ...حالا به مامانم هم گفتم دیگه تعارف نکرد بیا اینجا ...‌.به نظرتون چکار کنم با بچه ...خیلی داغونم راه نمیتونم برم
مشاهده ۸ پاسخ
مامان آرسام مامان آرسام ۳ سالگی
خواهررراااابه دعاتون نیاز دارم به صلوات تون شش ماهه زایمان کردم بچه ها داخل دستگاه هستن دعاکنین‌
مشاهده ۸ پاسخ
مامان فندق مامان فندق ۴ سالگی
سلام خانما یک نظر خواهی می‌خوام ازتون
من یک پسر ن دیک چهارسال دارم که خیلی شیطونه و جدا از شر و شیطون بودنش خیلی هم دست به زن داره بعد اینکه هروقت میریم مهمونی بچه ها بی که هستن اونجا رو میزنه همه ناراحتن از دستش هرچقدم باهاش صحبت میکنم اصلا متوجه نمیشه میگه ببخشید ولی دوباره به کارش ادامه میده وقتی هم جلوشو میگیرم خودمو میزنه این چند روز همش عید دیدنی رفتیم وچون دیگه خیلی اذیت کرد گفتم دیگه جایی نمیرم تا مادرشوهرش دیشب اصرار کرد بیا چرا بچه رو قایم میکنی بچه گناه داره منم گفتم پس دیر میام واسه افطار نمیام دیشب رفتم خونه خاله شوهرم و اینکه پسرم با توپ زد تو چشم یک از بچه های فامیل بعد اون بچه هم زد تو کمر پسرم منم گفتم باشه مشکی نیست زده خورده دوباره آخر شب دست یکی دیگه از بچه های فامیل رو کرد لای در و گاز گرفت ماهم وقتی داشتیم می رفتیم گفتم مامان برو بوسش کن عذر خواهی کن ازش بچه منم رفت جلو بوسش کنه اون بچه هم زد تو گوشش منم دوباره گفتم باشه مشکلی نیست نمیشه همش بچه من بزنه باید بفهمه که وقتی میزنی پس میزنن و اینکه از اون طرف باید عذر خواهی یاد بگیره حالا مادرشوهر م میگه چرا گذاشته بره معذرت خواهی کنه گور باباش که کتک خورده به درک چرا نوه من رو زدن بنظر شما من دارم اشتباه میکنم یا مادرشوهرم
مشاهده ۷ پاسخ