خانواده شوهر من ک الان چهار ماهه خونمن چی بگم بخدا دیوونم کردن ولی من آدم رکیم حرفمو میزنم نمیزارم کسی دخالت کن ایقدم جدی ام اگه هرچی ب بچه بگم صداشون در نمیاد والا ب اونا چه
خیلیییییی
خو تو گوشی نده بگو گوشیم خرابه بگو گوشیه خودتونو بهش بدین
برا غذا خوردنشم درست میگن هرچی اصرار کنی بدتره بیشتر لج مبکنن نمیخورن
بهش اشتها اور بده
پدر شوهر منم وقتی بچم ویروس اسهال استفراغ شدید داشت خونش بودیم بچه اشتها نداشت اصلا هرچی میخورد بالامیورد همش گیر میداد تو محل ب بچه نمیدی تو غذا براش درست نمیکنی تقصیر توعه
دیگه هرچی محترمانه حرف زدم فایده نداشت عصبانی شدم گفتم هیشکی دلسوز تر از مادر بچه نیست گفت چرا هست منم آتیش گرفتم زنگ زدم بابام بیا منو ببر اینجا نمیتونم بمونم اینجا خار داره
دیگه تا ابد جرئت نکردن چیزی بگن
اوووف امان از دست مادربزرگ و پدربزرگ ها. منم مادر خودم اینجاست پشتش بود بچمم بیشتر اذیت میکزد بهشون گفتم دیگه هیچی نمیگن. حالا پدرشوهر مادرشوهر فرق میکنه آدم میترسه حرف بزنه ولی تو کار خودت رو بکن گوشی رو بگیر ازش بذار گریه کنه بگو ببخشید چشماش ضعیف شده دکتر گفته گوشی نباید دست بگیره منم نمیدادم بهش حالا الان میدونه شما پشتش در میاین بیشتر گریه میکنه
عزیزم میتونی محترمانه جوری ک بهشون بر نخوره بهشون تذکر بدی..
مادر شوهر منم سر غذا خوردن پسرم همش بهم گیر میداد..تا جایی ک یروز بهش گفتم که از این حرفاش ناراحت میشم و خودم از عادت های پسرم بهتر خبر دارم..
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.