سلام به همه مامان قشنگا ✨
حس میکنم دوباره بعد چهارماه افسردگی گرفتم
آخه چرا ما خانوما بعد زایمان خلقیاتمون اینقدر عوض میشه
واقعا دلم میخواد بعضی وقتا بشینم گریه کنم
از روزی دلانا به دنیا اومد خیلی روی خودم کار کردم که قوی باشم ولی برعکس شده 😔
دیشب با شوهرم بحثم شد سر اینکه بچه ساعت ۱۲ تا ۲ شب گریه می‌کنه میگه تقصیر توعه بچه رو زیاد میخوابونی شب نمی‌خوابه و توی اون تایم بچم فقط جیغ میزنه و گریه می‌کنه ولی شما بگید مگه میشه بچه رو به زور خوابوند آخه 🥲
جدیدا یه چیزی یاد گرفته همش میگه مگه تو سره کار میری که خسته بشی شب نذار بچه گریه کنه تا من بخوابم می‌خوام فردا برم سرکار تو خودت در طول روز میتونی بخوابی ، به خاطر این حرف دیشب تا صبح بالاسر بچم بیدار بودم که یه وقت بیدار نشه
آخرم گفت من حاضرم بمونم خونه بچه رو نگه دارم تو برو سرکار به جای من مگه بچه داری چقدر سخته 😐 آدم ناسپاسی نیستم ولی منم آدمم شما خودتون مادرید میفهمید من چی میگم گاهی منم دلم میخواد چند ساعت واسه خودم باشم تنها باشم به خودم برسم😔
چرا فکر میکنن ما هیچ کاری انجام نمیدیم و معمولا طلبکارن
دارم کم کم از هرچی مرده متنفر میشم

تصویر
۸ پاسخ

به عنوان کسی ک ۱۰ سال شاغل بودم کار بیرون در قبال کار خونه تفریح و سرگرمیه واقعا خانداری و بچه داری بشدت سخته ک متاسفانه تو مملکت ما بهش توجه نمیشه

واقعا شوهرت احمقه بچه داری خیلیم خسته یه روز بده دستش ببینم می‌تونه نگه داره

شوهر منم همینه تا به یه چیزی اعتراض نیکنگ میگه میخوای من بمونم خونه از فردا تو برو سر کار

شوهر منم تازگيا فاز برداشته ميگه مگه كارمندي 🤣اصلا برام مهم نيست حرفش براي من وضعيتش فرق داره و مادرشوهرم تو گوشش ميخونه
ناراحت نباش مردا همينن منم الان پريودم شوهرم ديد داغونم دارم ميميرم ولي رفت دنبال كارش نگفت بمونم خونه و كمكم كنه
خلاصه غصه نخور❤️❤️❤️

سلام عزیزم بنظر من اصلاً به این چیزها فکر نکن و فکر خودت درگیر این چیزها نکن، مردها اکثراً بفکر خودشون و بیخودی نیست که بهشت زیر پای مادراست
اول از همه باید مشکل کوچولوتُ پیدا کنی که چرا نا آرومی میکنه، شاید درد داره،اگه دلش درد می‌کنه بهش شربت کولیک بده که آروم بشه
اگه فقط میخواد بیدار باشه و گریه نمیکنه صبورانه و با عشق بیارش بیرون از اتاق خواب و یکم باهاش بازی و صحبت کن مطمئن باش بعد چند دقیقه خودش خسته میشه و میخواد بخوابه.
با همسرت هم عاقلانه حرف بزن و بگو که دوست داری درکت کنه باحرف زدن هردو تاتون به نتیجه های بهتری میرسین
من یه هفته همسرم این ویروس جدیده رو گرفته بود تو خونه استراحت میکرد دکتر براش مرخصی داده بود وقتی اوضاعم دید با دخترم ... خودش گفت شما مامانا چقدر حوصله دارین واقعاً اگه من بودم بچه رو میزاشتم و میرفتم، یعنی خودش اعتراف کرد که مردها حوصله اینهمه سختی رو ندارن براهمینه که خدا این وظیفه مهم رو به ما خانمها داده
پس با بچه هامون عششششق بازی کنیم و کیفشُ ببریم که این دوران کوتاه ولی شیرینه

ببین عزیزم خب بزار عب نداره که
هر روزی ک خونه بود بهش بگو بیا تو جای من
من بهش شیرشو میدم بقیه کارا با تو فک کن من خونه نیستم
بخدا سر ی حرف خیلی کوچیک من ی نصف روز همین کارو با شوهرم کردم بعد چند ساعت اومد گفت بخدا شرمنده تو چیکار میکنی صبح تا شب تو خونه همش تنها با ی بچه ک نمیفهمی چی میخواد
خودش پشیمون شد از حرفش

ولی شوهر من برعکس میگه حاضرم برم سرکار ولی یه روز کار خونه انجام و بچه داری نکنم میگه از پس سخته کار خونه تازه وقتی از سرکار خسته گفته میاد میاد بچه رو میگره تا من استراحت کنم گهگاهی هم خودش میگه شام نذار میخرم از بیرون میارم یا خودم درست میکنم الان من یه هفته اس آشپزی نکردم چون دخملی داره دندون در میاره منو به شدت خسته می‌کنه

ای وای عزیزم کاملا حالتو درک میکنم
دقیقا منم این مشکل و با شوهرم دارم
کمکم میکنه ولی همش غر میزنه ک من شبا خوب نمیخابم، میرم سرکار جنازه میام خونه
تا چیزی ام بهش بگی زود بهش برمیخوره
ای کاش همونجور ک خدا به زنا قدرت مادرشدن و صبرشو داد
به مردا هم یکم شعور و درک میداد تا خانوما رو بیشتر درک کنن

سوال های مرتبط

مامان جان مامان جان ۴ ماهگی
بعضی وقتا خیلی دلم میگیره
شوهرم از ساعت ۴-۵ بعد از ظهر تا۴-۵صبح سر کاره .شبا بچه اذیت میکنه هر یه ساعت بیدار میشه ولی در کل از ۱۲میخوابه .من خودم بیخواب میشم وقتی تنهام تا۴صبح بیدارم .شوهرم قبلا تو اتاق خواب خودمون میخوابید .بعد گفتم دیگه ۴ماه بخاطر تو بچه رو اون اتاق خوابوندم الان دیگه پیش هم باشیم .گفت باشه .
یه روز نشد ک رفتیم پیشش رفت تو اون اتاق ک ما قبلا بودیم .میگه تو بخاطر بچه پنجره اتاق رو‌میبندی من گرمم میشه .میره تو اون اتاق هم پنجره رو باز میذاره هم در رو .
یعنی شب تا صب سر کار .وقتی هم میاد میخوابه اتاق جدا .فقط واسه ناهار بیدارش می‌کنم ،میخوره بعد دوباره میره میخوابه جدا تا عصر ک میره سر کار .
واقعا این چ زندگیه ک من دارم ؟ مگ من کلفتم اینجا .
ن وقت داره بیرون ببرتم ،ن وقتی واسم میذاره حد اقل ظهرا دو ساعت زود تر پاشه منه بدبختو ی تاب بده بیرون .فقط موندم تو خونه تک و تنها بچه داری کنم .
تنها کاری که انجام میده کار کردنه .فقططططط کار .اگ اعتراضی هم کنم میگه مگه پول نمیخوای .من اینهمه زحمت میکشم واسه تو اگ مجرد بودم اینقد سخت کار نمیکردم . ولی من بجز پول نیاز دارم همسرم کنارم باشه .الان بچه کوچیک دارم خیلی وقتا کم میارم .دست تنهام 😔یک هفته قول داده منو بیرون ببره اینقد خوابش میاد ظهرا ک بعذ ناهار بیهوش میشه .واقعا دارم کم میارم .. حد اقل نمیفهمه اینهمه من تنهام لااقل ظهر رو پیش من بخوابه .منم آدمم .فقط از نظر رابطه و اینا اوکیه.یعنی حس می‌کنم فقط بدرد این کار میخورم و بچه داری
😔