خانما شوهرم خیلی وقته که نسبت بهم سرد شده همیشه من پیش قدم میشم واسه رابطه اونم یا قبول نمی کنه یا وقتی هم قبول میکنه از روی اکراه با من رابطه برقرار میکنه مثل قبلها نیست یه بار ازش پرسیدم گفت تو سینه ات باطری داری و سینه ات کوچیکه اینم بگم که دو ماهه عمل کردم سینه ام هم از اول کوچیک بود جق هم نمی زنه چون حموم نمیره و همون طوری نماز میخونه و گردن هم نمی گیره که پای یه زن دیگه در میونه شما جای من بودید شک نمی کردید؟ شده تا دو هفته رابطه نداشتیم حالا می دونید چیش جالبه به مامانم می گفت دو ماهه رابطه نداریم منم گفتم چند بار اومدم سمتت منو پس زدی

ب نظرم تمام تلاشتو بکن ک رابطه گرم قبلو برگردونی ولی زیر پوستی . مثلا لباسای باز بپوش همیشه مرتب باش غذاهای حوش مزه بپز ب خودت برس ب ظاهر نشون بده ک برات اهمیتی نداره و مهم خودتی .مثلا باهم فیلم دیدنی ناخوناتو سوهان بکش با ب بدنت نرم کننده بزن خلاصه نشون بده ک چقد سرحالی بعضیا اینطوری بیشتر جذب میشن ایشالا ک تاثیر داشته باشه

سعی کن طوری رفتار کنی که مریضیت خوب شده و اصلا خبری از مریضیت نیست پیامای دیگتو خوندم شوهرت خیلی بی شرفه

تا میتونی خودتو سرپا نشون بده دمار از روزگارش در بیار

عزیزم من تجربه ندارم ولی به نظرم حتما با مشاوره حرف بزن

منم دوماهه ندارم

بررسی که چرا سرد شده... از محل کار یا فیلم‌هایی که میبینه یا کسایی که تازه باهاشون آشنا شده....

یه سوال؟ تو این مدت خودت تغییر نکردی؟

شوهر منم از لحظه ایی که باردار شدم تا ۳ سال طرف من نیومد منم نرفتم بعد دوباره آدم شد علتش هم فهمیدیم افسردگی داشت

یعنی دو هفته اندازه دو ماه براش گذشته..
بعد چطور تونسته به مادرتون بگه آخه؟؟
بعدشم میگه سینه هات کوچیکه
مگه از اول شما رو ندیده

اونوقت چجوری به مامانت گفت و چرا؟