چرا دروغ بگم من بودم میدادم کار. تو درست بوده ولی من دلم خیلی نازک هست
قانون زیادیم خوب نیست بچه زدع میشع درست پدر مادر ب هدفشون ک تربیت درسته میرسن و کیف میکنن ولی بچع بچگی نمیکنه ازاد نیست همه چی قانون دارع براش کسل کننده میشع
من اینجور مواقع میذم اون پشت ب شوهرم میگم حالا ه ذره بذار لخپره لیا بگو فقط ی ذره ها
نباید میذاشتین ب گریه میکشید البته
بعد م باباش اومد گفت اگه دو داری ی ذره میت نی بخپری من و پسرم باهم تشکر میکنیم از بابا😃😃
حستو کاملا درک.میکنم.اما کار اشتباهی نکردی.گاهی ناکامی ها درس های بزرگ زندگی بچه هامون میشن.و در جواب یکی از دوستان که گفت خیلی سخت گیریه برای بچه ی دو ساله که درکی نداره باید بگم که اتفاقا بچه ها کاملا اگاهن و متوجه موضوعات هستن.من خودمم برای بچم قانون گذاری دارم.مرز بندی دارم.توضیح مسئله دارم .
من وقتی پسرم هنوز خیلی کوچیک بود و شاید هنوز درک درستی از جملات من نداشت من براش بایدها و نباید هارو توضیح میدادم.و خیلی هم از نظر دیگران کار بیهوده ای به نظر میومد.اما الان پسرم کاملا منطقیه.و حرفهامو میفهمه.و میدونه جواب اره ی من نه نمیشه.جواب نه من اره نمیشه.میدونه مادرش جز حقیقت بهش نمیگه.و من ارامش الان خودم و بچم رو در همون قانون ها و توضیحات میدونم
دختر شما هم قطعا اگاهه و گریه هاشم احتمالا به خاطر بحران 2 تا 4 سالگی هست.
اما کاملا احساسات الانتو درک میکنم.چون برای خودمم پیش اومده بود.نگران نباش.بچه ها یاد میگیرن اما به دل نمیگیرن
عزیزم هم تاپیکت خوندم هم کامنت هات
تو دوراهی قرار نگیر،با خودت کلنجار نرو که آیا کارت اشتباه بود یا درست
خودت میدونی که اشتباه بود
من به عنوان یه مادر سخت گیر تو تربیت و مسائل روانشناسی بها میگم شاید اون آب پرتقال خوردنه بعد مسواک یادش نمیموند و برای خودش چیز شگفت و عجیبی نبود ک بخواد شبهای بعدی تکرارش کنه اما این با گریه خوابیدن و به قول شما قانون و تربیت یادش میمونه و یه خاطره ی بد میشه
اما خب خودخوری نکن کاریه ک شده
ن ب ماها که زیادی تو بطن این مسائل تربیتی فرو رفتیم و یه جورایی همه چی. و برا خودمون و بچه هامون سخت میکنیم ن ب اونا ک کلا رها کردن همه چیز رو و بقول شما هنوز روش قدیمی دارن تربیت میکنن
ولی من یه قانون هایی گذاشتم برا پسرم اما انقد جزیی و ریز نه
برا همین تا الان کار ب اینجاها نرسیده
اب پرتقال اشکال نداره که بهش میدادی بعدشم یکم اب میدادی بخوره که روی دندونهاش نمونه اگه شکلات یا شیرینی بود اون بد میشد بخوره و بخوابه،سر چیزایی که میبینی ضرر نمیزنه به بچه خیلی سخت نگیر،ولی مامان ها بعد ی کاری که میکنن کلی عذاب وجدان میگیرن منم همینطوری ام
یه اب پرتقال چی بود میخای با خوردنش ادبش کنی؟؟یه کار اشتباه کرد یادش بده چی بچرو با گریه هوابوندی بنظرم کارت خیلی اشتباه بود😑
بسیار کار خوبی کردید من دخترمو اینطوری کردم که اگ یچیزی نه یعنی نه وتمام قبول میکنه شوهرمم تازگی همراهیم میکنه ولی اوایل همراه نبود و کوتاه میومد الان خیلی نه شوهرم واسش معنی نداره ولی کم کم داره یادمیگیره حرف منوبابا یکیه دقیقا همین جریان شما دیشب واسه ما اتفاق افتاد که بعد مسواک ابمیوه میخواست از شوهرم ولی مقاومت کرد بهش نداد دخترمم قبول کرد تربیت از همین چیزای کوچیک شروع میشه و درسته سخته واسه پدرومادر ولی تربیتشون مهمتره
منم همینجوریم هم اینکه وقتی بگم نه ینی نه و تمام
هم اینکه قانون داریم هرچیزیو اروقت بخواد نمیتونه بخوره
من که میدمش مسواک نزاره بزنم مهم نیست شیریه میریزه بخاطر این چیزا خودت وبچه رو عذاب نده
خب چه اشکالی داشت بهش میدادین
بعدش باز مسواک میزدین براش
الاک حرفتون یکیه بهتره میفهمه برا چیزی گریه کنه بهش نمیرسه اگ بادادو گریه بدین میشه عادت براش
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.