یه نصیحت حاصل عمرم و سخیت هایی که کشیدم
برای خودت زندگی کن و در لحظه زندگی کن
اگه الان شرایط زندگیت این و تغییرش یا غیر ممکن یا زمان بره نگوبعدا که رفتم خونه خودم فلان کار میکنم همین الان هم شرایطش جور کن و انجامش بده
ازتک تک لحظه هات لذت ببر و زندگی کن
الان شرایطت همین بذیرش و ازش لذت بیر
مطمئنا باش صد در صد تو بین این سختی ها و سیاهی ها یه نکات مثبتی هم هست اونا رو پیدا کن بهشون فکر کنم
از شوهرت بخاطر خوبی هاش تشکر کن همش غر نزن
کاری به افراد منفی گرا نداشته باش
به هر دلیل توازدواجکردی و الان تو این شرایطی راه برگشتی هم نیست پس الانت روقشنگکن
فکرش رو کن اگه هم بتونی و جدا بشی دخترا باید بیفته دست همیچین ادمای بیشعوری و کلی اذیت بشه
مادر شوهرم خیلی گیر میده یه چیزی هم که میگه کلی پی گیری میکنه که حتما انجامش بدم
مثل بچه ها هم هست تندی قهر میکنن بعدشم به شوهرم میگه واقعا جای تاسف داره و زشته
منم قبلا یه جورایی هم ازش میترسید هم حوصله دردسر نداشتم
اما یه مدت هر کاری خودم دلم می خواهد انجام میدم
مثلا اصرار داشت برای بچه سورمه بکش صد بار گفته منم هر دفعه گفتم نه دکتر گفته خوب نسیت چشمش عفونت داذه براش خوب نیست طبعش هم گزمه براش خوب نیست
مامان خیلی می پیچونسش گرمشه مامان کم شیرش میدی مامان کوفت مامان زهر مار و درد و مرض
منم محلش نمیزارم یعضی چیزا بگو باش و انجامنده بعضی چیزا هم بگونه
باید ازت نه بفهمن
اصلا نزار بچت ببرن هر چی خواستن انجام بدن کم کم بهشون اجازه نده خواستن لباس عوض کنن مثلا بگو این لباسش شوهرم خیلی دوست داره نمی خواهم عوضش کنم
هوا سرده بچه سرما می خوره الان عوضش نیکنم
منتظرم پی پی کنه بشورم بعد عوضش کنم
همین جوری دلیل بیار
مادر شوهرم یه سری میگه شب بچه نباید بشوری سرما می خوره
یه سری نشستمش میگفت پای بچه له میشه باید بشوری
منم کار خودم میکنم مهمنیست اون چه دستوری میده
کم کم مستقل بودن خودت رو نشون بده
یه نکته خیلی خلی مهم
هیچوقت یه دفعه ایی تغییر نکن کم کم تغییر کن
یکی یکی مشکلاتت روحل کن
با پنبه سر ببر
تا به خودشون بیان تو کلی تغییر کردی و راحت تر شدی
هر وقت چیزی گرفتی بهشون نشون نده جایی خواستی بری برو بزار سر و صدا کنن مهم نیست فقط به شوعرت بگو
منم دائم به شوهرم میگم فلان مساله رو فقط تو باید بدونی منم بهت میگم . هیچ چیزی زو از تو پنهان نمیکنم ولی لازم نیست کسی بدونه
البته واقعا هم یواشکیش کاری نمیکنم راست میکم بخاطر همین قبوب مسکنه
تو هم به همسرت بگو به تو میگم ولی به بقی لازم نیست بگم
کم کم ان شاالله اینا تاثیر میزاره
قفل در اتاق روعوض کن
اگه شرایط عوض کزدن قفل در نیست
یا بالش بزرگبزار پشت در یا از این یارو ها که میزارن تا در بسته نشه بزار پشت در محکم باعث میشه در سخت تر باز بشه
این جوری هر بار خواستن در باز کنن همخودت میفهمی هماونا نمی تونن شاید کم کم از رو برن
واقعا جای تاسف داره
خانواده شوهر منم همین جورن کلی گذشت تا حالا دارن یاد میگیرن وقتی دونفر تو اتاقن باید در بزنن بعد بیان داخل نه مثل خر سرشون بندازن پایین بیان داخل
حتما یه چیزی پشت در بزار بعد که گفتن بگویه کار شخصی داشتم یا یه بهونه ایی بیار که خیلی ناراحت نشن و دعوا بشه
ولی باید این موضوع درست کنی
تو بارداریم رفتم مشاوره بهم گفت از همین الان مادر مقندری باش تا بعدش اذیت نشی
حالا تو هم مقتدر باش و به چیزی که می خواهی برس
باید حرفت غیر مستقیم بگی اکه همش اسم خانوادش بیاری لج میکنهدو قبول نمیکنه یه لباس خواب قشنگ و تحریک کننده بگیر یه چیزی که خیلی خوشش بیاد ولی خیلی کم بپوش و با ترس و لرز بگو میترسم کسی بیاد
اگه می خواهی شوهرت رو برای چیزی راضی کنی باید نفعش از اون مار رو بهش بگی
مثلا می خواهی یه لباس بگیری بگومی خواهم لباس بگیرن که خوشگل بشم کیف کنی
می خواهی از خانواده شوهرت جدا بشی باید نفع شوهرت روبگی
معذرت می خواهم واضح میگم
مثلا موقع رابطه به روش خودت بگو خیلی لذت میبرم دلممی خواهد صدا بدم ولی نمی تونم میشنون
یا وقت و بی وقت بهش علامت های جنسی بده ولی بگوچیکار کنم شرایطش جور نیست خیلی دلم می خواهد ولی الان نمیشه باید منتظر بمونیم تا شرایطش جور بشه
اگه مطمئن بشه با جدا شدن میتونه رابطه بیشتر و بهتری داشته باشه شاید راضی بشه
بر خلاف این که میگن دخترا بچه ننه هستن ولی بنظرم بیشتر پسرا بچه ننه هستن
شوهر منم همین اگه یه حرفی رو من بزنم قبول نمیکنه و براش صد تا دلیل داره که انجامش نده اگه همین حرف مامان جونش یا خواهرهای گوزوش بزنن حتما انجامش میده 😑
اینا با دعوا و غرغر درست نمیشه باید با سیاست ومهارت زنانه حل بشه
اگه شرایطش داری برومشاوره حضوری اگه نه مشاور تلفنی اگه نه دوره های همسر داری
هرجوری شده یکی از اینا زو انجام بده خیلی تاثیر داره
من دوره همسرداری خانم امنه روستایی رو شرکت کردم
یکی از مامان ها کانال تنها مسیر ارامش رو معرفی کرده اونم خوبه
خانم روستایی اسم کانالش اسمان مفرح امید هست بزتی ایتا میاد بالا بعد به ادمین پیامبده راهنماییت میکنه
دوره همسرداری که شرکت کزدم زندگیم رو تغییر داد البته باید چیزایی که یاد میگیر رواجرا کنی تا تاثیر براره
نکته بعدی خودت رو خیلی خیلی دوست داشته باش به خودت برس برا خودت وقت بزار
دورت بگردم چیزایی که میگم روامتحام کن وقتی نه راه پس داری نه راه پیش به جای غصه خوردن اینا رو امتحان کن ان شاالله جواب بگیری
من دور وبرم پر ادمای زبون نفهمه که روحم رونابود کردن
من حمله پانیک بهم دست میده و فوبیای وحشت ناک دکتر دارم پیش مشاور که رفتم و براش زندگیم گفنم گفت اینا بخاطر اعصابم هست خودش به شکل فوبیای دکتر نشون داده
به حرفم گوش کن
اگه خودت دوست داشته باشی نا خوداگاه اطرافیان بهت احترام میزارن و ارزشت بالا میره من دندونام نا مرتب بودن و ارتودنسی کردم
مامانم همیشه میگفت نخند ، دهنت ببند تا کسی دندونات نبینه تا شوهر گیرت بیاد
فکر کن
الان ۲۷ سالمه هنوز زوم نمیشه واعتماد به نفس خندیدن ندارم
اینقدر لقب های زشت روم گذاشتن
ولی از وقتی خودم رو دوست دارم به خودم رسیدم اول از همه برای دل خودم ارزشم پیش همه رفته بالا
برو ارایشگاه لباس هات تمیز باشه زود به زور بشور بروحمام ارایش کن موهات گیس کن یا مدل بده هر چیزی که حالت خوب میکنه
بدنت روخیلی دوست داشته باش
نا خوداگاه رو رفتارت تاثیز میزاره وفتی اطرافیان ببینن اینقدر برای خودت ارزش داری اونا هم بهت احترام میزارن
سلام جانم من کل پیام هات رو خواندم
منم تو زندگیم مشکلاتی دارم که خواهر و مادرم میگفتن ما تا حالا همچین چیزی ندیدیم و نمیدونیم باید چیکار کنی
موقع عقدمون هم شوهرم میگفت بعد ازدواج بریم خونه بابام اینا زندگی کنیم که من به شدت مخالفت کردم و الحمدلله خونمون جدا شد
خانواده شوهر منم خیلی اهل رفت و امد هستن
هر مشکل و دعوایی توی زندگیم دارم اکثرا یه طرفش خانواده شوهرم هست
پس بدون دل خوشی ندارم و زخم خورده هستم
حدود سه سال ازدواج کردم هرچی تجربه دارم بهت میگم ان شاالله به دردت می بخوره
اولین و مهم ترین نکته اصلا نزار افسرده و یک جا نشین بشی من تحت هر شرایطی خودم زو شاد نگه میدارم ببین اگه بخواهم برات تعریف کنم طول میشکه فکر نکن از سر دل خوشی اینو میگم نه منم مشکلات سخت خودم رو دارم ولی نمیزارم افسرده بشم و همش غصه بخورم
چند روزی سوگواری میکنم و ناراحت میشم بعد خودمو جمع و جور میکنم
الهی بگردم
مگه کسی هم الان با خانواده همسر یکجا زندگی میکنه؟خب قطعا خودت از اول نباید قبول میکردی این شرایط رو
وای دقیقا مثل منی ولی من یه دفعه خدا به دلم نگاه کرد همسرم باخانواده ش بحثش شد اومد گفت میرم خونه اجاره کنم خدایی شد خونه گرفتیم جداشدیم ازشون که متوجه شدم باردارم که خدا به قدم دخترم این خونه رو داد به من منو خیلی اذیت میکردن ومیکنن که هیچ وقت حلالشون نمیکنم ولی الانم که جداشدم بع هر بهانه میخوان بیان بمونن خونه ما بااین حال که کلا یک ربع راهمون هست بامادرشوهرم اینا مادرشوهرم میاد یک هفته میمونه بعدمیره کلا وقتی اونجا بودم سرش نو مینداختن پایین میامدن میرفتن در نمیزدن من حتی نمیتونستم یه لباس راحتی برای شوهرم بپوشم از وقتی خونه گرفتیم شوهرم میگه الان طعم زندگی و فهمیدم
عزیزم توکل کن بخدا ان شاالله یه نوری وارد زندگیت میشه و ب زودی صاحب خونه لوکس میشی
سعی کن همونجا هم هستی یه سری قانون داشته باشی واسه خودت اشکال نداره چند وقتی ناراحت میشن بعد عادت میکنن که نباید خودسر کاری انجام بدم
سر موضوعی باهاشون بحث کن بگو اگه قرار ادامه بدین من میزارم میرم تهدیدیشون کن
شاید ب خودشون بیان یکم مراعات حالتو بکنن
در اتاقتو قفل کن بزار اجازه بگیرن بیان برن اگه گفتن چرا این کار میکنی بگو شما خودسری باید یاد بگیرین هر چیزی یه ادابی داره
ب نظر من یکم سفت و سخت بگیر اینا جا برن
واگرنه خواهر سوارت میشن
منم تو حیاطم تقریبا از این مشکلات دارم
باید رفتارام الان بهتر شدن کاری ب کارم ندارن
دومیه لینک تجربه های رایگان اعضای کانال رایگانه برو عضو شو
درکت میکنم عزیزم چون منم درد تو را دارم ولی بنظر من مشکل از کنار هم بودن نیست مشکل از بی کفایتی همسرامونه
https://eitaa.com/joinchat/892535157Cc6bb3bfaec
بهت پیشنهاد میکنم تنها مسیری شی
اگه ایتا داری حتما عضو شو طولی نمیشه که هم حال روحی خودت خوب میشه هم باعث میشه لحن و کلامت رو همسرت تاثیر بزاره و خونه جدا برات بگیره لینک ادمین ایتا برا ثبت نام
@admin_hamsardari
تو باید از اول قیچیشون میکردی اجازه گرفتن چیه؟از این به بعد خواستی بری بیرون اصلا بهشون نگو کم کم براشون جا میفته
باهاشون هم زندگی کنی حق دخالت ندارن
چرا خوانواده ات از اول قبول کردن تو رو دادن بهشون؟
خدا بهت کمک کن ایشاالله زودی خلاص میشی از دستشون
درکت میکنم خیلی سخته منم با. خانواده شوهر زندگی میکنم
مگه باهاشون زندگی میکنی ؟
خیلی سخت تو این وضعیت بودن
حتی اگر باهاشون همخونه ای اونا حق ندارن برات تصمیم بگیرن
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.