خانما شما موقع زایمان بخواید برید بیمارستان به مادر شوهرتون میگید که دارید میرید زایمان یا نه؟

وا چرا نگیم مادر همسرت با مادر خودت به یک اندازه نوه براشون عزیزه حقشه بدونه

آره مگه نوه ی مامان منه فقط ؟ انقدم ذوق داره که خدا می‌دونه

اگع مادر شوهر خوبی داری بگو اگه مادر شوهر مثل من گدا گشنه فقط خبر بده بهش امار بده اینم پخش کنه داری نع نگو خودشو زده ۱۳ سالگی

آره چرا نگم😐😐😐😐😳😳😳😳😳تازه خودش از زیر قرآن ردمون میکنه

من میگم وقتی زاییدم به مامانش بگه یعنی چندساعت بعدش

خب چرا نگیم
منکه ی ساختمون هسیم قطعا میدونه و پسرمو پیشش میزارم

من باید بگم چون کسی نیس بیاد از خانواده خودم

بله حتما

من طبیعی بودم شب که دردم گرفت رفتم صبح شوهرم رفته بودخونه مادرشوهرم بهشون گفته بود

‌‌نه عزیزم نمیگم چون خودش با خبر میشه میاد😂

والا میخوام تنها برم فقط ماما همرا میگیرم به اون میگم✌🏾

آره من حتی خبر بارداریم رو از همه زودتر به مادر شوهرم گفتم الانم هیلی هوا مو داره من شوهرم که نیست بیشتر خونه پدرشوهرم هستم اصلا نمیزاره کار کنم خیلی ازش راضی هستم با این که قریبه هستم هیج نسبتی باهاشون ندارم خیلی هوامو دارن همشون

من مادر شوهر ندارم

بگمم فرقی ندارد براشون چون می‌دونم نمیان
مامان خودمم تا بیاد برسه من زاییدم
دیگه خودم تنها باید بزارم😅😅😅

بخوای نخوای ننشو میاره میچپونه اونجا😂
منم حرصم در اومده گقتم تاریخ زایمان نگو بهشون همون روز اعلام کرد

آره مگه نوه اونا نیست؟

ما با خونواده مادر شوهرم دشمنیم بعد جالب این جاست مادر شوهرم با مادرم اینا در ارتباطن،وقتی همسرم خبر بارداری رو بهشون گفت اصن زنگ نزدن ب من تبریکی چیزی بگن

گناه دارن بیچاره ها اوناهم چشم انتظارن

من که نمیگم ولی صدرصد شوهرم از ذوق سریع زنگ میزنه میگه😂
ولی خب باید بگه دیگه که بعداً بیان ملاقات یا حداقل بدونن ی گوسفند قربونی کنن😌🤣

اره میگم. یادم زایمان قبلیم خانواده شوهرم قبل من اومده بودن بیمارستان

من حتی هنوز بهشون نگفتم باردارم؛ دورن ازم؛ نمیبینمشون

من هرچی ب شوهرم گفتم نگو زرتی رفت گفت اونم اومد