دارم فکر میکنم خدا چه توانی به ما مادرا داد…واقعا دممون گرم ساعت ۱۲:۳۰ اینوطرا میخوابم ساعت ۷ پامیشم تو این فاصله هم دخترم دو بار شیر میخاد یکی ۲ یکیم ۵…تا شب مثل فرفره درحال دوییدن و اشپزی و تر و خشک کردن سروینم
واقعا دممون گرم دلم سوخته برا خودمون😔🥲

اره واقعا
گاهی حتی ۵ دیقه نمیتونیم بشینیم برا دل خودمون 🥲 همه اش گرفتار همسر و بچه ایم
ولی خب خداروشکر
الهی که خدا هیچوقت هیچکسی رو گرفتار بیماری و اینجور مصیبتا نکنه 🤲🏻

باز بزرگ تر میشن نمیزارن پنج دقیقه بشینی مامان آب می‌خوام مامان این می‌خوام اون میخوام
نفس گیر ترین قسمتش اینه که شب و نصف شب مریض میشن باید بزنی زیر بغلت در به در دونبال درمانگاه و بیمارستان بری

دقیقااا فاطمه دقیقاااا
باز میدونی چیش سخت تره اینکه درک نشی
اینکه همش حرفت بزنن
شاهان تازه چهار دست پا میره اگ سرش ب جایی بخوره شوهرم میره پیش خانوادش میگه اونا هم منو دعوا میکنن ک مراقب بچه نیسی
حتی امشب شاهان ی لحظه سرش خورد ب تخت خیلی آروم البته شوهرم میگفت برم ب مامانم بگم

من با دوتا بچه کوچیک درگیر این ویروس حدود 10 روزه اولی خوب شد دومی گرفت خودم گرفتم و... فقط میگم سالم باشیم اون سختی ها طوری نیست... مادری شغل بی مرخصی 😔

خوشبحالت
من شب تا 2 به زور میخابونمش روز هم 2 ساعت بیشتر نمیخوابه
شبا هم ده بار بیشتر گریه میکنه
صبحم 8 بیداره
اینقد دویدم ک کم اوردم
واقعا خستم... 💔

اره دقیقا

بیشتر بسوزه دلت ک تا صبح بیدارم چون سرما خورده تب نکنه