امروز نفس دستش تو دستم بود یه لحظه خودشون کشید به سمت پایین (لج کرده بود)دستش یه صداداد بعدش شروع کرد به گریه کردن وبعدشم دیگه دستشو نمیتونس تکون بده رسوندمش بیمارستان گفتن در رفته از ارنج براش جا انداختن
بماند که چقد استرس کشیدم و داشتم سکته میکردم نکنه گچ ببندن
حالا الان عذاب وجدان گرفتم همش گریه میگیره جیگرم اتیش گرفته اخه امروز روز تولدش ام بود این اتفاق افتاد 🥹خداروشکر جا افتاد و بعدش ام خوب بود
ولی چهره اش یادم میاد اشکاش یادم میاد خیلی ناراحت میشم
همش حس عذاب وجدان دارم و فکر میکنم اصلا مامان خوبی براش نیستم

الهی🥲 دیگه اتفاقه میوفته عزیزم خداروشکر الا خوب شده براش اسفند دود کن

عزیزدلممم🥲🥲

عزیزم الهی شکرخطررفع شد،،الحمدالله الان بچتون کنارتونه

حق داری امروز بچه م تو بغلم نشسته بود هی میخواست بره سفت گرفته بودمش اومد پایین دوباره بردمش بالا دستش صدا داد بعدم اون یکی دستشو گذاشت رو دستش ک یعنی دردم گرفته تاحالا خوابم نبرده از ناراحتی