مامانا من الان 4 روزه زایمان کردم کلی گریم داره یعنی میتونم 48 ساعت پشت سر هم گریه کنم
از بچم گناهیم میاد ک دهنش آفت زده با شیر خودم سیر نمیشه و زردی داره دارم زجر میکشم اینطوری میبینمش از اینکه میبینم کوچیکه منظورم کم‌وزن بودن نیست منظورم نوزاده ازش گناهیم میاد بیش از حد دوسش دارم اصلا یکی بد بغلش کنه جون من در میره وای انقدر نسبت ب حرف های بقیه حساس شدم فقط هم می‌خوام نزدیک بچه باشم یعنی اصلا طاقت ندارم یکی بچه رو بد بگیره یا الان 5 روز کنار همسرم نخوابیدم از اونجا ام دلم گرفته انگار اون محبت قبلی رو ندارم دیگه دارم دق میکنم چرا من اینطوری شدم زندگیم زیر و رو شده اصلا آرامش ندارم همه خوشحالن من ب ظاهر میخندم ولی غم دنیا توی دلمه و فقط می‌خوام بشینم گریه کنم دقیق هم نمیدونم واسه چی
شما ام مثل من شدید چرا اینطوری شدم چیکار کنم خوب بشم نمی‌خوام اینطوری باشم میترسم هر روز بدتر از روز قبل بشم

۶ پاسخ

نیازی نیست جلوی بقیه ادا دربیارین.اگه حالتون بده خب بگین بده اگه بغض دارین خب گریه کنید،این چیزا که طبیعیه کلی تغییرات هرمونی تو بدنمون اتفاق می افته اول خودمون باید به خودمون کمک کنیم بعد از بقیه انتظار داشته باشیم

هرچی تنها نباشی بهتره یه بغل کوچیک شوهرتم هروز میتونه بهت احساس امنیت بده و یکم ارومت کنه روزای خیلی سختیه ولی میگذره و کم کم عادت میکنی من الان پسرم نزدیک دوماهشه و من کم کم عادت کردم و از اون حالت افسردگی دارم میام بیرون افسردگی سراغ همه میاد ولی نزار موندگار بشه

در ضمن شیرت هم کم نیست
به مرور راه میفته و پر شیر میشی
نی نی قشنگتم معدش به اندازه ایه که با همون شیر سیر میشه
هرچقدرم غصه بخوری روی شیرت تاثیر میذاره

منم همین بودم عزیزم
دختر منم تا ۴۰ روز زردی داشت و زردیش پایین نمیومد
زیر دستگاه بند نمیشد و از اینکه چشم بند روی چشماش بود دلم میخواست کنده شه
چقد من به اون نور ابی زل زدمو حواسم بود که چشم بند روی بینیش نیاد و میشستم گریه میکردم جوری که سردرد میگرفتم
از طرفیم خواب نداشتم
درد شکم و بخیه ها رو اینام یه طرف
همش به این فکر میکردم که آیا من میشم همون آدم قبلی یا نه !
ولی به مرور درست شد
الان اشک ریختنات کاملا عادیه و به خاطر تغییرات هورمونیه
ولی به مرور درست میشه غصه هیچیو نخور 🙂

شاید افسردگی بعدزایمان باشه ولی کلا بعدزایمان ادم بهم میریزه هرکسی یه جور چندوقت دیگه هم بگذره دنبال اینی که یکی پیدا بشه ۲دقیقه بچتوبگیره که بلکه به یه کاری برسی

همه ای این علائم های که داری طبیعیه بعداز زایمان بخاطر این هورمون ها اینجوری میشن همه ای خانم خودمم همینجوری بودم تا یه ماه اول خیلی سخته منم همش بغض داشتم وجلوی بقیه میخندیدم دقیقان همه این حس های کی میگی را منم داشتم همه ای خانم ها تجربه میکنن ولی میگذره نگران نباش اگه میخای حالت بهتر شه هروز صبح که بیدار میشی شکر گذاری کن بگو خدایا شکرت بالاخره زایمان کردم خدایا شکرت که بچم سالمه تو بغلمه و مطمعنم تو محافظشی همینا را هی به خودت یاداوری کن و شکر گذاری کن یکم حالتا بهتر میکنه و مخصوصان قرآن صوتی بزاری براش خودتم گوش بدی بهت ارامش میده منم روزای اول شیرم خیلی کم بود با شیردوش دستی هی دوشیدم و رازیانه خوردم و قرص های شیر افزا و شیرم زیادشد اصللن نیت اینا نداشته باش که شیر خشک بدی هیچی بهترازشیرمادر نیست من با همین کارا شیرم زیاد شد

سوال های مرتبط