۵ پاسخ

انشاءالله خونه تون تکمیل شد عکس بده گلم. باز خونه ۱۰۰۰ متری رو چطوری تو این سرمای افغانستان گرم نگه میدارن ؟؟ الان خونه ای ک بابام اجاره کردن شهر هرات ۳۰۰ متریه. میگن ایقدر سرده ک نگم. هرچی بخاری برقی و گاز روشن میکنن بازم سرده

خوب کردی گفتی میخاش باتودرنیفته

مگه اونا خونشون چه جوریه؟
من ۳۰۰ متر خریدم کمه یعنی؟

خدایا کی این دخالت کنا رو میبری پیش خودت خسته شدیم

اره خوب گفتی
خواسته یه کرمی بریزه

سوال های مرتبط

مامان یکی یدونم مامان یکی یدونم ۴ سالگی
سلام خانوما من ۲۱ روز پیش مبل سفارش دادم
گفتم چقدر طول می‌کشه گفت با دیر کردش خیلی بشه ۲۰ روز
پری روز هم زنگ زدم گفتم من جمعه می‌خوام مهمونامو بگم گفت چهارشنبه بیا ببر


امروز زنگ زد دوشنبه منم یکم تند شدم مگه نگفتی ۲۱ روزه باز گفتی اخر هفته من گفتم اشکال نداره

الان میگی پنج شیش روز دیگه اگه قراره بیوفته دوشنبه بذار بمونع پیشت دیگه بکار من نمیاد فعلنا اونم گفت ابجی بخدا میز عسلی ت مونده نجار بد قولی کرده
من فردا شب پاگشای عروس دعوتم میخواستم دعوتشون کنم برای شنبه
(من پاگشای عروس می‌خوام بکنم از اقوام همسر و خودم بعد از اونان که تو این یازده سال یبار دنیا اومدن بچم اومدن یبار خونه خریدنم


من مبلامو میخواستم میان خونم شیک باشه پرده اینا ستش سفارش دادم موقع سفارش هم بهش گفتم من حتما می‌خوام ب مهمونی م برسه که گفت دوهفته ای خیالت تخت میرسه حالا س هفته هم شده میگه هفته بعد
تازه قرار بود کاور بدوزه الان میگه کاورش هم هفته بعدش
عصبی شدم گفتم بهتون بگم همه صنفی بد قولن؟
مامان آرشا و آیهان مامان آرشا و آیهان ۵ سالگی
میخوام یکم حرف بزنم خالی شم این روزا خیلی دغدغه فکری دارم همش استرس دارم حالم خوب نیس بخاطر رفتاراشتباه مدام خودمو سرزنش میکنم
خیلی خستم روحی ‌جسمی هرروز ساعت۷صبح بیدار میشم ارشارو بیدار میکنم امادش میکنم صبحونه اماده میکنم بعد ک میره مهد نوبت ایهانه پوشک و‌ لباساشو عوض میکنم صبحونه درست میکنم بعدم مرتب کردن خونه و ناهار تا وقتی ک ارشا برگرده باز سفره انداختن ‌‌جمع کردن و شستن و غذا بچه هارو دادن و…از بعدازظهر به بعد انرژیم کم میشه روزا نمیخوابم ایهان همش بغلمه خیلی اذیتم موقع جارو‌کرذن ظرف شستن غذا پختن بغلمه چندبار میذارم زمین گریه میکنه مجبور میشم بغلش کنم کلافه میشم حموم هفته ای دوبار فقط وقتی شوهرم هست میرم سروصدا ‌‌گریه هاایهان خونه شلوغ ظرفا کثیف و لباس شسته نشده همه اینا کنار بخاطر ارشا ناراحتم اون باید بچگی کنه ولی متوجه خستگیام میشه میکه مامان خسته ای میتونی اب بیاری مامان میتونی فلان کارکنی تا نوچ کنم میگه نه نمیخواد انجام بدی شامش رو هی میگم سریع بخور تابخوابیم بعد خوابشونم بقیه کارامو میکنم تا ساعت۱شب ازاین ناراحتم ک براخودم وقت ندارم ایهان همش بغل میخواد دسشویی نمیرم و حدودا دوماه اوضاعم ریخته بهم ت
مامان رادمهر مامان رادمهر ۵ سالگی
مامان گیلاس🍒 مامان گیلاس🍒 ۴ سالگی
سلام مامانا خونه داداشم با خونه مامانم کنار همه آپارتمانیه بعد دخترم خیلی دوس بچه داره و به کسی نمیزنه دختر داداشم میاد خونه مامانم باهم بازی می‌کنن و مثل خیلی از بچه های دیگه دعوا هایی هم دارن ما داداشمو و زن داداشم میگن بچمون اصلا گریه نکنن و حساسیت نشون میدن هی به دخترم میگن نکن بکن یا اسباب بازی ها و بده دستش نمیزارن خودشون بازی کنن بچه و بچه خودشون میدن البته زنش داداشم این وسط زیاد میونمون یا زن دادشم خوب نیست پس زیاد پر داداشم و بچش میکنه من اصلان دخالت نمیکنم میگم بچه بچه خودشون میدونن حتی اگ بزنن بهم هم فقط باهم آشتیشون میدم ولی خب من تا جایی ک بتونم وقتی اینا هستن کم میرم ک کمتر باهم رو به رو بشن خاله دیشب زنگ زد ک بیاین خونه همه مون دعوت کرد منم اول قبول نکرد ک ای کاش اصلا قبول نمیکردم ک اصرار کرد رفتیم اونام آمدن اول بچه ها بازی کردن بعد یه ماشین حساب بود دخترم نمی‌داد دست دختر دادشم ایناهم یه تیکه میگن بده یا همش به بچه من میگن نکن بشین بدش بغبش نکن در صورتی ک دختر خیلی دوست دختر داداشم داره وقتی اینا اینجور عکس العمل نشون میدن دختر منم لج میکنه وسایلا و نمیده گاهی اوقات یعنی تو خونه خالم یتکه میگفتن بدش نکن منم اعصاب نکشید زنگ زدم باباش امد دنبالش رفتیم گفتم تا بحثی پیش نیومده آخه نمیگن ولشون کنیم بچه بچه خودشون میدونن بزرگتر نباید بره تو بحث بچه بنظرتون کارم اشتباه بود خالم امروز زنگ مامانم زده ک من نباید اینجور عکس العمل نشون میدادم باید بیخیال باشم راستی دادشمم امد در گفت این دوتا نباید کنار هم باشن باهم نمیسازن من باید چیکار کنم بنظرتون زیادی عکس العمل نشون دادم البته این مورد زیاده ها من یدونش تعریف کردم .. شما بودین چیکار میکردین؟