سلام عزیزای دلم
امروز ۹ روز میشه ک من پناه جانو از شیر گرفتم
چون خودم خیلی واسه این موضوع تحقیق کردم میخام واسه کسایی ک واقعا نیاز دارن تجربه ای رو بدونن بگم:)

من متوجه شده بودم ک پناه اصلا دیگه بخاطر گشنگی شیر نمیخوره چون وابسته شده بود همش باید سینم دهنش میبود
مثلا نشسته بودیم ت جمع یهو میگفت مامان اتاق یعنی بریم شیر بخورم خلاصه من باید هر چی پناه میگفت همون کارو میکردم
سر سفرع ت خواب مثلا خواب بود بیدار میشد تا شیر نمی‌خورد دیگ نمیخورد خلاصه خیلی اذیت شدم خیلی گاعی اینقدر مک میزد داغون میشدم از شدت ضعف
پناه یکسال و ده ماه کامل شیر خورد
من روز اول هر موقع میومد یهو میگفت ممه میگفتم عع مامان مثلا بیا بریم پیش عروسکات بریم خوراکی بخوریم بریم غذا کلی سعی کردم سرگرم شه اما تا میدید من نشستم میگفت مامان ممه من اومدم یکم صبر زرد با اب حل کردم زدم ب سینم ( یکبار این کارو چندین ماه پیش کرده بودم اما همون موقع پناه ویروس گرقت من فکر کردم بخاطر این بود حتی اومدم گهواره گفتم استفادع نکنین اما بعد فهمیدم بخاطر اون نبود)بعد گفت شیر میخام هی گفتم دودو شده مامان اذیتم خب نمی‌پذیرفت بعدش یهو یکم مزه کرد بدش اومد دیگ نیومد سمتش چند باری هوس کرد اومد تا مک زد بدش اومد نخورد من ت شیشه شیر پاستوریزع ماجان یا شیر های دیگ میریزم بار اول با فاصله خیلی کم دادم اصلا حتی دستش نگرفت ک بخوره بعدش شب خیلی هوس کرده بود دادم ی شیشه شیر پر خورد بعدش دیگ شیر میخاست و سینمو فقط ناز میکرد با بیسکوییت های خوب سرگرمش میکردم غذا میخورد سیر میشد میخابید حتی وقتی خیلی خسته میشه همون موقع شیشه شیرو بهش میدم میخابع فقط باید کنارش باشم میخابه خابش همش سبک نیست دیگه

۴ پاسخ

من هم از شیر گرفتم ولی به شیشه عادت نداشت خیلی ازیت شدم خودش هم لاغر شده خیلی خودمو لعنت میکنم خوابش سنگین شده یکساعت نیم تا دوساعت باید لالای بیخونم تا بیخوابه خیلی هم بد غذا هست نمیدانم چیکار کنم

دختر منم خیلی وابستس ولی اصلا شیشه نمیگیره شیر پاستوریزه هم اصلا دوس نداره نمیخوره

خداروشکر،پسر منم اینجوریه ولی حالا من نمیخوام الان از شیر بگیرم انشالله ماه بعد

مرسی عزیزم از تجربه ت
منم میخوام از شیر بگیرمش خیلی اذیتم وقتی شیر میخوره
چون بشدت ضعف میکنم
ولی از شیر گرفتنم میترسم
میترسم اذیت بشیم هردو

سوال های مرتبط

مامان یسنا مامان یسنا ۲ سالگی
سلام، تجربه ی خودمو در مورد از شیر گرفتن، من اول سوره ی یاسین و بروج خوندم و ب دخترم فوت‌کردم، بعد با توکل ب خدا شروع کردم،اول حدود دو روز میان وعده هاشو حذف کردم،یعنی موقع بیدار شدن و موقع خواب بهش شیر میدادم، بعد شروع ب حذف شیر صبح تا ساعت 12 کردم،تا چهار روز، بعد شروع ب حذف شیر بعداز ظهر تا ساعت 18 کردم، یعنی از صبح تا قبل خواب ظهر بهش شیر نمیدادم،موقع خواب شیر میخورد و بعد دیگه شیر نمیدادم تا ساعت 18، البته حدود دو روز اول وقتی از خواب ظهر بیدار میشد بهش شیر میدادم، کم‌کم شیر شو حذف کردم،بعد چهار روز شیر شب شو حذف کردم تا موقع خواب،دبعد از اون شب موقع خواب بهش شیر دادم و دیگه شیر نصف شب شو حذف کردم، بعد فرداش دیگه در کل شیر شو حذف کردم و دیگه موقع خواب هم بهش شیر ندادم، امروز اولین روزی بود ک اصلا شیر نخورد، دخترم خیلی وابسته شیر بود، شیر ک نمیدادم کلی گریه و جیغ،ولی حوصله کردم،باهاش بازی کردم،بردمش بیرون،سرشو گرم کردم،خیلی بهش محبت کردم، دیشب نصف شب خیلی گریه کرد ولی کوتاه نیمدم و رو پام با لالایی خوابید، گریه ک میکرد میدید کوتاه نمیام اروم میشد،البته خیلی باید حوصله کرد، من هر روز از خدا کمک میخواستم، تو این مرحله فقط خدا میتونه کمک کنه،کمی سخت ولی با توکل ب خدا شدنی، اصلا هم ب تلخک و چسب برق نیاز پیدا نکردم،فقط موقع گریه و جیغ صبوز بودم و کوتاه نیمدم،امیدوارم همه موفق باشند، فقط محبت یادتون نره، من خیلی بهش محبت کردم ک خدای نکرده اعتماد ب نفسش پایین نیاد
مامان 🎀آنیساونبات🤍 مامان 🎀آنیساونبات🤍 ۲ سالگی
❌❌تجربه از شیر (خشک) گرفتن❌❌
سلام مامانا
درباره از شیر گرفتن انیسا (شیر خشک)
چون چند نفر پرسیدن چجوری گرفتی تایپیک میزارم تا بمونه شاید بدرد بعضیا بخوره..
.

دختر من فقط شیر میخورد...در روز شاید ۵ ۶ بار شیشه میخورد و غذا نمیخورد...
یکی دوبار سعی کردم بگیرم ازش اما همکاری لازم رو نداشت منم گفتم بعد ۲ سالگی میگیرم
تا چند وقت پیش ک یکم بی میل شده بود نسب به شیرخشک و شیشه
میخورد اما کم
دو هفته پیش تقریبا،مریض شد درحدی ک ۲ روز لب به هیچی نزد
هیچی
فقط اب میخورد ۲ روز کلا ۲ بار شیر خورد اونم ۳۰ تا
بعد اون مریضی اصلا دیگ میلی ب شیشه نداشت
همون ۲ بار در روز
دیدم اینجوریه یشب ک شیر درس کردم ت بخابه نخورد خابید تا صبح
منم دیگ روز بعد ندادم و شیشه رو قاییم کردم
انیسا روز اول براش فرقی نداشت و خوب غذا میخورد
روز دوم یکی دوبار گف جی جی ک حواسشو پرت کردم یادش رف اما روز دوم غذا کمتر خورد
و شبا هم پا نشد برای شیر و میخابید
امروز روز ۴م ک از شیر و کلا از شیشه گرفتنش
یکم غذا خوردنش بهتر شده
سعی کنین یک هفته اول ببرینش بیرون بازی کنین باهاش و... تا حواسش پرت بشه
شما میتونین تدریجی هم بگیرین من یهو قط کردم
مامان جذابم👀❤️ مامان جذابم👀❤️ ۱ سالگی
سلام تجربه من از شیر گرفتن پسرم

پسرم کامل شیرخشکی بود تا یک سالگی مرتب میدادم یک سال و یک ماه بهش شیر پاستوریزه دادم اینم بگم شیر شبشو از ۸ ماهگی کم کم کامل قطع کردم اون یک سال ‌و یک ماهگی که شیر پاستوریزه رو شروع کردم فقط روزا بود تا یک سال ‌و دو ماه بهش پاستوریزه دادم بعد یه قوطی شیر خشک گرفتم نان دیدم بدجور بچه یبوست شد دیگه دوباره پاستوریزه رو شروع کردم بهش ماست و پنیرم میدادم تا یک سال و ۵ ماه دیدم بچه بدجور به شیشه وابسته شده مدادم روزا در حال مکیدن بود غذا نمیخورد فق شیشه دیگه تصمیم گرفتم ازش بگیرم دیگه موقعی که شیر میخواست سرگرمش میکردم نخود و کشمش میدادم یا خوراکی‌های مجاز فقط بگم تا یه هفته موقع خواب اذیت میکرد ولی صبر میخواد شیشه شیر هاشو هم قائم کردم گفتم سگ کوچولو چو چو اومده برده😂
دیگه کم کم خودش نخواست الان بچه من راحت چندین ماه از شیر گرفتمش واقعا آدم راحت میشه بچه بهترم غذا میخوره بازی میکنه قبلش فق شیشه به دست بود
مامان محیا مامان محیا ۲ سالگی
همیشه دوس دارم هر تجربه ای رو کسب کردم باهاتون در میون بزارم .شاید به درد یک نفر خورد
برای گرفتن شیر خشک از محیا اول خیلی دغدغه داشتم .چون محیااوایل خیلی خوب بود شیر شب نمی‌خورد. اما بعد ۱۵ ماهگی بیشتر وابسته شد .در شب چند بار بیدار میشد.اگه نمیدادم چنان جیغ میزد .دیگه خیلی کم آورده بودم ...شروع کردم در روز ازش گرفتن.. یکدفعه تو یه روز .جایگزین شیر کاکائو دادم .با درصد خیلی پایین.پسته .بستنی .فرینی باغذاهای اصلی .یک هفته بعد شروع کردم شب رو شیرش رو مقدارش رو کم کردن .بجای ۱۵۰ کردم ۱۲۰ .مقدار شیر رو کمتر ریختن.بجای ۴ تا دو تا و نیم .و هی اون رو هم کردم ..(ممکنه بعضی ها بگن نباید مقدار روتغییر داد.اما باید بگم این برای بچه هایی که فقط شیر خشک میخورن و کوچیکترن برای این سن هیچ اتفاق نمیفته در تجربه من که نیفتاد حداقل )محیا بار اول فهمید .اما دفعه بعد تو خواب دادم و یکم بهونه میگرفت اما خودم رو میزدم به اون راه .براش هی تکون میدادم .و میزاشتم دهنش.که مثلا خوب بهم نخورده بود .بعد خودش کم کم تقاضای و دفعاتش کم شد .شد ۶۰ تا با نیم پیمانه .اونم یک هفته ادامه داد و دیگه دید مزه نمیده .نخواست .تو این وسط شد که حتی یبار بیدار شد منو کلافه کرد اما شیر ندادم و رفتم فرینی درست کردم .میخوام بگم اصلا نباید کم بیارین و تغییر بدین رویه رو...ان شا الله موفق باشین.
و اینکه بعد شیر خیلی بهتر غذا می‌خوره و وقتی شیر می‌خورد اصلا غذا نمی‌خورد. منم بجای به غذا متوسل شدن به میان وعده ها متوسل شدم که براش جذاب بود