۹ پاسخ

مامانا میگم به بچم قطره ا د دادم بعدش بالا آورد یکم شیر دادم گرسنه هس شیر بدم مشکلی نیس

با هوش مصنوعی درست کن بزارشون تو بغل همدیگه

فتانه کدوم آتلیه بردی
هزینه اش چقدر شد

عزیزم کدوم آتلیه بردی ؟؟!

ای جان شیطونه دیگ ماشالله بهش عبنداره همینکارش برات خاطره میشه بزرگ شدن عکسو دیدنی براشون تعریف میکنی

عزیزمم😂منم بردم رادین عکس انداختیم

خیلی هم خوبه ، همینکه بتونی از بچه دوساله عکس بگیری هنر کردی 😂 کارن هفته دیگه نوبت داره موندم چطوری لباس عوض کنم هی ،عایا وایسه

مبارکتون باشه

تنشون سلامت عزیزم
مبارکه

سوال های مرتبط

مامان ماهلین و مهوا🩷 مامان ماهلین و مهوا🩷 ۱ ماهگی
امروز فرصت شد از بچم چندتا عکس بگیرم بیمارستان اونطور که تصور میکردم ماهلین میاد دیدن خواهرش نشد 🤣🤣🤣
ماهلین بی قرار من بود هی می‌گفت از تخت پاشو بریم
چه برسه گل بگیره دستش راه بی افته بیاد گل رو بده به مهوا 😁😁😁
منم موقع مرخص شدن دیدم ماهلین بغلم نمیاد زدم زیره گریه
وایییی خدا اینو بگم قبل از زایمان فکر کنید ۹۰ کیلو شده بودم با بچه دو ساله که هر دقه دستت رو میگیره میگه پاشو اعصابم داغون داغون
میگفتم خدایا من فقط زایمان کنم یه ده روز برم خونه مامانم استراحت کنم این ماهلین رو نبینم چون خونه مامانم نمی مونه قرار بود با شوهرم خونه مادر شوهرم بمونن
اقااااا شب اول هیچ شب دوم دلم داشت میترکید زار زار گریه میکردم که ماهلین چرا پیشم نیست حالا با اینکه در روز سه چهار ساعت می اومد پیشم میدیدمش اما باز دلم راضی نمیشد که شب پیشم نمی‌خوابه
که دیگ با اصرار مامانم که نه حداقل ده روز بمون به خودت بیای
دیروز که یک هفته از زایمانم می‌گذشت جم کردم اومدم خونمون طفلان مسلم رو گرفتم زیر پر و بالم 🤣😁🤌
اون همه که میترسیدم سخت نیست امروز از صبح باهم تنها بودیم سه تایی
تاب ریلکسی گرفتم وصل کردم چهارچوب در کار ضروری دارم مثل دستشویی یا شستن شون مهوا میزارم تو تاب دست ماهلین نرسه بهش
خیلی کمک حالمه تاب ۹۰ درصد مشکل رو حل کرده ایشالا عادت کنم زود به روال بی افتم خوبه
امروز هم شناسنامه مهوا لپ گلی رو گرفتیم
مامان ماهلین و مهوا🩷 مامان ماهلین و مهوا🩷 ۱ ماهگی
اونایی که بچه شیر به شیر دارین بیشترین زمان سختیش کی هست؟؟
راستش برا من سخته اما از دوران حاملگی خیلی آسون تره
تا ده روز کمک داشتم الان ده روزه که صبح ها همیشه با بچها تنهام
بنظرتون هی بگذره سخت تر میشه یا آسون تر ؟؟؟
ماهلین ۱۸ روز دیگ ۲ ساله میشه
تا میاد طرف مهوا میگم بوسش کن اونم بوس می‌کنه
لب مهوا رو هم نزدیک لپ ماهلین میکنم صدای بوس رو خودم درمیارم
فکر می‌کنه مهوا هم بوسش می‌کنه
یا گاهی خوراکی میزارم زیر پتو مهوا میگم ببین برات چی خریده
خیلی خوشحال میشه
حس حسادت ندارع بهش
ولی خوب چون نمیدونه میگه بدید بغلم فشارش میده یا میخواد بوسش کنه می افته روش
یا پستونک و شیشه رو میگه بدید من بدم فشار میده دهنش
این چیزاش سخته
یا مثلاً امروز صبح مهوا رو گذاشتم رو تخت برم کارهام رو بکنم بزور گفت منم برم ماهلین رو که گذاشتم پای مهوا رو له کرد
خلاصه برداشتمش تا مهوا بره به خواب قبل ظهر
سرگرم بچها شدم منی که تا این وقت روز هم نهار هم شامم رو بار میزاشتم
امروز هیچی ندارم
زنگ زدم شوهرم گفتم تن ماهی بخر بیار
برا شام هم میرم تلپ میشم خونه مامانم یا مادرشوهرم
خلاصه سخت نمی‌گیرم
بنظرتون هی بگذره راحت میشه یا سخت؟؟؟؟