مامانا دخترم عاشق مهد بود الان یه هفته ی با بغض میره
علتشم میپرسم میگه دلم برات تنگ میشه
با مربیش هم صحبت کردم باهاش حرف زده گفته اتفاقی نیوفتاده فقط دلم برای مامانم تنگ میشه
حتی کادوهم دادم از طرف مربیش داده بهش
ولی بازم همینطوره رفتنا با بغض و اشک میره ولی برگشتش خوشحاله
موندم چیکار کنم بچه ای که انقدررر با ذوق میرفت مهد یهو اینجور کنه
بنظرتون چیکار کنم؟؟

دقیقا همین اتفاق واس دختر من افتاد.هفته اول مهر خوب بود بعدش میگفت دلم واست تنگ میشه با اشک میرفت با اشک میومد.بعدش فهمیدم چون تا حالا تو جمع نبوده میترسه کم کم خوب شد.کلاس دختر من ۲۵ نفر هستن دخترم میترسید الان کم کم روش باز شده باهاش خیلی حرف زدم واسش قصه تعریف کردم تا زمان برد درس شد.

دخترمنم اینطوره گاهی بخدااین پیش دبستانی مکافات شده کاش فقط زود بگذره الانم باید بشینم پای کلاس آنلاین 😵‍💫

وقتی میبریش نمون کنارش اصلا..همین که رفت تو کلاس برگرد خونه

دختر من بعد یماه اینجور شد
میگه دوس دارم بمونم خونه با خونواده باشم نه دوستام

وای وای دقیقا دخترمنم اینطوری شد راحت میرفت اما یه دفعه گفت ننیرم و گریه گریه که دلم براتون تنگ میشه دقیقا یک هفته هرروز گریه کرد پدرمعلم و مارو در اورد تااینکه این تعطیلیا شد

دقیق دختر منم همین مشکل رو دارم
امروز دیگه عصبی شدم هم دلش میخاد اونجا باشه چیز جدید یاد بگیره هم دلش برای من تنگ میشه

شاید واقعا دلش تنگ میشه و حتما پیگیری کن بهش بگو من هستم غذا آماده میکنم خونه مرتب میکنم تا تو بیای بگو منتظرم بیای با هم غذا بخوریم این حرفا بگو هیچ جا نمیرم تا تو بیای

بعدکل تایمی که مهدهس ناراحته؟

براش کسل کننده شده و روتین یکنواختی داره کلاسهاش
تایم بازی رو زیاد کنند
و کمتر قوانین و مقررات وضع کنند