۴ پاسخ

الهیییی عزیزم

بعدش چی شد عزیزم...
چقدر سختی کشیدی...من تازه همه ی قسمتها رو خوندم...🥺🥺🥺🥺

وای خدایا تموم خاطراتم زنده شد 😭💔

دکتر بهت گفته بود زود زایمان کن

سوال های مرتبط

مامان آوینا مامان آوینا ۷ ماهگی
سلام مامانا
عذاب وجدان گرفتم،،،بچم دیگه سینمو نمیگیره،،،قبلش شیرم کم بود،فشار میدادم سینمو یا با شیر دوش میدوشوندم ،شیر کمی ازم میومد،،عصبی شده بودم سر شیر نداشتن,بچمم وزن نمیگرفت،،میشد نصف ماه رفته،بچم وزن نگرفته،،،بهداشت میگفت وزنش کمه ولی طبیعیه،،،بعضی دکترام میگفتن فقط شیر مادر بده یا اصلا وزن بچه چک نمیکردن،،،بچمم خیلی نااروم بود تا خود صبح گریه میکرد ،من فکر میکردم میل مکیدن داره،،،تازه رژیم گرفتم بخاطرش لبنیاتو سویا و تخممرغ نخوردم،چون با فشار از بینی و دهنش شیر میومد،چون رفلاکس داشت،،،اومد شیرخشک نان ای ار مرتب دادمش،خواب تنظیم شد،ناارومیش کمتر شد,وزن گرفت،،،مادر شوهرم فکر میکرد برا راحتی خودم بهش شیرخشک میدم،،،الان بفهمن دیگه سینه نمیگیره،کلی باهام دعوا میکنن،،،برام اصلا حرف مردم مهم نیس،،،ولی عذاب وجدان دارم،که شاید من مقصرم شیرمو به بچم ندادم،،،کلی قرص شیرافزا خودم،هرچی میگفتن برا افزایش شیرخوبع خوردم،ولی فایده نداشت😔
مامان نفس مامان نفس ۳ ماهگی
#پارت آخر

بچمو بردم باز بستری کردن گفتن چون بعد بیست روز زرد شد یا تیروید داره یا عفونت ادراری باز چقدر گریه کردم
گفتن اگ عفونت داشته باشه برا کلیه هاش ضرر داره
تیروید هم برا ذهنش
باز آزمایش گرفتن ی خنجر دیگ ب سینم زدن
با سون ازش آزمایش ادرار گرفتن
بعد ۲۴ساعت جواب آزمایش اومد خداروشکر منفی بود
نتیجه گرفتن شیرم کم بوده براش شیر خشک نوشت گف بهش بده تا زردی از بدنش بره
دستگاه سونو گرافی آوردن بچمو سونو کردن گفتن کلیه آش سنگ داره
چقدر گریه کردم ک خدا یا چرا این همه بلا من مگ بنده بدی بودم 😔
بمن هرچی دادی راضی قانع بودم
همش گفتم خدایا شکرت
بعد چند روز سونو تکرار کردم خداروشکر رفع شده بود
کلا ۱۵روز آواره بیمارستان بودم
برا دشمنم همچین زایمانی نمیخام
حسرت خوب زایمان کردن ک همه هم تختی ها بچه هاشون پیششون بودن
حسرت عکاسی کردن گوسفند کشتن
جشن کرفتن ب دلم موند
حسرت گلی ک بیمارستان انداختش سطل گف برا بچه ها خوب نیس
ولی آخرش میگم با تمام این حسرت رنج گریه ها
خوبه ک دارمت چه خوبه ک هست الان نفساش ب گوشم میخوره
من ۸ماه باهات حرف زدم اگ نبودی مامان نابود می‌شد حتی وقتی داستانتو میگم گریم میگیره
و برای بار دهم معجزه خدا دیدم
فهمیدم خدا چقدر دوستم داره
خدایا شکرت ب خاطر نفسم
😭❤️
مرسی از نگاه زیباتون 💗
مامان سوین مامان سوین ۶ ماهگی