۱۲ پاسخ

وایی یادم من روزای اول زایمانم کمد لباس من و شوهرم عوض شده بود اونایی که کنارم بودن فقط میتونستن ظاهر خونه رو مرتب کنن و مراقب من و کوچولوم باشن بنده خداها خیلی خسته میشدن پرتوقع ایی بود باب میلم تمیز کنند کابینت های آشپزخونه همه ظرف و ظروفاش جابه جا بود لکه های روغن وضعیت یخچال سرویس های بهداشتی اصلا باب میل من نبود تا این بعد از ۲۰ روز یکم حالم بهتر شد به کمک شوهرم خونه رو مرتب کردیم البته که من فقط به بچه رسیدم شوهرم به خونه😂تو حاملگی بهش خوب یاد دادم خونه داری رو نتیجه م گرفتم بعد زایمان😂😍

خونه من انگار ترک شدس فقط میتونم شام و نهار بذارم

عزیزم ماهم مثل خودتیم حتی تایم حمام کردن ودستشویی درست رفتن هم نداریم🤪

چرو دیدی گفتی کاش چوب جادویی داشتم

من ایقد دوست دارم که خونه و زندگیم رو بریزم بیرون مثل کسی که می خاد اسباب کشی کنه ها همه رو بریزم بیرون اول از همه داخل ساختمان و صفر تا 100 رو بشورم و تمیز کنم بعد هم تموم وسایل هامو تمیز کنم بیارم بچینم بدرد نخورهاشم بریزم دور بره

خونه منو ندیدی تو ظاهر مرتبه
فقط کافیه در کمد باز بشه همه لباسا میریزه بیرون
قبل زایمان هرچیزی سر جای خودش منظم و مرتب ولی الان داغون😂💔

وای نگو اون روز جمعه ای ایقد اعصابم خورد بود بخاطر خونه و زندگیم که تاپیک گذاشتم ولی کسی نظر نداد

نگو داغ دلمو تازه نکن 😂

اره عزیزم
من خودم ب تمیزی و نظم و ترتیب خونه خیلی حساس بودم

خیالت راحت باشه من قبل بارداری ام حوصله تمیز کردن نداشتم الان دیگه وحشتناکم

اره عزیزم خیالت تخت 😂

خودت و سلامتیت مهمترین

سوال های مرتبط