تجربه از شیر گرفتن@#
شاید به دردتون خورد گفتم بزارمـ....
بخاطر کم اشتهایی انیل به غذا و فقد اویزون من بودن و شیر خوردن تصمیم گرفتم از شیر بگیرمش تا بیشتر غذا و میوه و... بخوره و وزن گیری بهتری داشته باشه
(متخصص گفته بچه ها از یکسال با غذا وزن میگیرن و شیر وزن چندانی نمیده)
روز اول: آنیل بهونه سیرو داشت و مدام ممه ممه و پیرهنمو بالا میزد و وقتی سینمو که با چسب سیاه زده بودم روش میدید و میگفتم دودو و عخه میگفت عخه و میزد روش و میرفت. مدام براش غذاهای خوشمزه میپختم و اب فراوون با ابمیوه های طبیعی و شیر پاستوریزه کع علاقه زیادی نداشت بهش میدادم.
شب روز اول بزور خابوندمش. تابش دادم تا خسته شد
روز دوم. : انیل بهونه گیری کمتر میکرد بیشتر بازی میکرد و علاقش به غذا و میوه بیشتر شده بود... شبش یکم اذیت کرد ولی خسته بود سریع خابید وسطا شبم برا اب دوبار بیدار شد...
شب سوم آخر. انیل اصلا سمت من نمیومد و با داداش و خاهر کوچیم فقد بازی میکرد و غذا و میوه و اب زیاددد میخورد و سیر میشد میوفتاد همونجا میخابید
شبش دیگه بیدار نشد و اصلا اذیت نکرد.
اعتراف میکنم از شیر گرفتنش یکی از بهترین تصمیمایی بود که گرفتم. هم خودم راحت شدم هم دخترم علاقش به غذا بیشتر شد و رشد خوبی خواهد داشت🥹💝

۹ پاسخ

چقد این جمله برای بار اخر غم انگیز من اول باید خودمو از شیردادن بگیرم😢

خودمم با اب ولرم میشستم سینه هامو میدوشسدم با اب سرد میشستم دوباره روزی یبار
الانم حالتشون شل نشد چون با اب سرد هی میشستم

راسی وسط خاب شب اخر سینمو گذاشتم دهنش برا اخرین بار و فردا خشک شد سینم.

دختر من تا صبح فقط میچسبه ب سینه و هی شیر میخواد نتونستم شیر شب بگیرم خیلیییی بد خوابه
شما شیر شب هم میدادی؟ واسه خوابش اذیت نمیکرد؟

منم میخوام بگیرم ولی موفق نمیشم اصلاااا

عزیزم وزنش چقدره الان؟

منم پسرم هیچی نمیخوره نمیدونم از شیر بگیرم یا نه

چه خوب و راحت افرین بهت😃
کاش تجربه شیشه شیرم داشتید میگفتید چجوری بگیرمش
شیر شبو ک نتونستم قط کنم🥲

پسر منم فقط شیر و اب
از الان زود نیست بنظرت اذیت نمیشن؟؟

سوال های مرتبط

مامان جوجه کوچولو 🐣 مامان جوجه کوچولو 🐣 ۱۶ ماهگی
خب سلام مامانا خواستم اپن تجربه ای ک خودم ب دست آوردم باهاشون ب اشتراک بزارم
من پسرم از بس خوراکی می‌دادیم غذا خونگی پس میزد تا یک‌سالگی خیلی خوب غذا میخورد درسته برا خواب اذیت میکرد ولی خورد و خوراکش خیلی خوب بود ، از یکسال و یک ماهگی تا یکسال ۳ ماهگی به شدت بد غذا بد خواب هیچی نمیخوره ، وعده های غذایی فقد شام اونم در حد ۳ ۴ قاشق با ماست فراوون ، صبحانه و لبنیات و تخم مرغ اصلا
جوری بود که ، از دستش نمیتونستم بشینم یا دراز بکشم میومد لباس رو بالا میداد ، یا خیلی خودمو سرگرم میکردم بالشت و کوشی کنترل می‌آورد ک و همراه گریه ک بهش شیر بدم ، از یک‌سالگی وعده های شیر خوردنش تو روز ۳ بار شب دوبار از شن تا صبح بی نهایت ، از این کمتر نمیتونستم بکنم ، بالاخره از یکسال و ۴ ماهگی چند روزی گذشته بود که یدفه ب سرم زد بیام از شیر بگیرمش ، سر سینه هام رو چسب پهن ، به همراه رژ زدم ، ننو رو هم آوردم دو روز اول کلا کیک بیسکوییت ، شام هم برنج مرغ با ماست میخورد ینی دو روز اول بهش سخت نگرفتم ، بعد از اون خداروشکر خداروشکر تو روز خوابش خیلی خوب شد ، دو شب اول خیلی اذیت شدم ، بعد تو خاب بهش شیر دادم ، تا صبح دو الی سه بار می‌خورد صبح ها هم قبل از بیدار شدن پسرم پا میشدم چسب میزدم
بقیش تو کامنت ها