شوهرم هردفعه زنگ میزنه از گرونی و اینا میگه و وسیله ای که میخواست بخره و نشد و هرروز داره گرونتر میشه...خدا لعنتشون کنه...شوهرم هروقت زنگ میزنه اینارو میگه حالم بشدت بد میشه...نمیتونمم بهش بگم نگو اخه همه چیو بهم میگه اونم روان و اعصابش خرابه و حرص میخوره و باهام درد و دل میکنه میترسم بگم نگو دیگه هیچی تعریف نکنه

حالا شوهر من میریزه تو خودش
ولی همیشه میگه اگه برگردم عقب هیچ وقت زن نمیگیرم به خاطر خرجای گرون خونه و زندگی 🥲

بزاره بگه گوش نکن بگو اره حق باتوعه عزیزم

وای خیلی سخته بخدا ما تو روستا هستیم با شوهر بیکار که کار نداره دخترم پلاکت خونش اومده پاین از بس برنج خالی میخوریم خدا نگزره ازشون😔😔😔

خدا مرگشون بده که اینجوری به سر مردم آوردن

وا
خب تعریف نکنه
یعنی چی بخواد هی استرس بده

گرونی ِ دیگه چیکار کنیم
مگه ما مقصریم