آقا من امروز بعد از ظهر با شوهرم دعوامون شد اونم ببین چطور وچی مقصر ایا منم

شوهرم سرما خورده بعد ما ناهار خواستیم بخوریم و اون گفت من سرما خوردم با شما نمی خورم بزار جدا بخورم بچها نگیرن گفتم باشه تا من برم دخترم را بر دارم خودش رفت نشست خورد ورود بلند شد دخترم گریه میکرد بره بغلش گفتم خوردی غذاتا ولش کن برو غذاتا بخور شروع کرد به زل زدن به من گفتم شناختی خوب برو بشین غذا تا بخور بعد بیا بگیرش
برگشته میگه دیگه خسته شدم این از غذات این از زندگی کردنت تو زن نیستی تو لیاقت خوبی نداری به خاطر بچها تحملت میکنم هر چی گفتم درست حرف بزن گوش نکرد منم در جواب گفتم تو اونقدر شعور نداری که درست حرف بزنی حتما تو خانواده شما کسی با زن درست رفتار نکرده مقصر تو نیستی بعد حرف بدی زد به پدر و مادرم منم گفتم به پدر و مادر خودت برسه و چند تا دیگه بعد به چیزش برخورد و گفت چرا پدر و مادر من مرده هستن حرف میزنی
گفتم چه ربطی به مرده زنده داره احترام احترام میاره، بعد میگه به خاطر بچهام تحملت میکنم ببینی کی من دستم باز بشه با چاقو دهنت را پاره کنم گفتم در شان تو همین کار بر میاد البته اینم بگم قبلا من چیزی نمی گفتم اما الان وقتی میگه دیگه جواب میدم
حالا شما باشید چه رفتاری میکنید ایا سکوت میکنید دلم میخواد به خواهرش بگم چه آدم گندیه اما نمیدونم کارم درسته یا نه

۷ پاسخ

اگه خواهرشه می‌دونه داداشش چیه دشمن شاد خودت نکن

مردا مریض میشن یکم اداشون زیاد میشه جدی نگیر

سوال:کلید خوشبختی👇👇

🔹درکمبود ها واختلافات زناشویی ، ابتدا نگاه کنیم که «من چه اشکالی در همسر داری دارم؟! » ، آن را شناسایی کرده و در رفع آن کوشش نماییم . این نوع نگاه اولاً ایجاد تشنج در خانواده نمی کند ؛ ثانیاً من خودم را نسبت به همسرم طلبکار نمی دانم، بلکه خودم را نسبت به او بدهکارمی دانم؛ این موضع گیری در اصلاح بسیار مؤثر است.

🔹در روان شناسی، این گونه افراد
را دارای« کنترل درونی »می دانند ، این افراد همواره موفق بوده و رشد می کنند، ولی افرادی دارای « کنترل بیرونی » هستند ، همواره به دنبال آن هستند که دیگران تغییر کنند تا آنها تغییر کنند.
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

ب هیچکس نگو‌ حتی خانواده خودت ی بحث کوچیک بزرگ نکنید .بعدم از من ی تو نصحیت خودم تجربه کردم مردا مخشون پریود میشه الکی قاطی میکنن کافی سکوت کنی هیچی نگی همه چی درست پیش می‌ره ما زن ها انگار جواب ندیدم میگن بلا نسبت لالیم .من خودم میگم موقعی ک خسته و عصبی جواب دادم اوضاع بدتر شده موقعی ک سکوت کردم حتی خودش می‌دونه ناراحتم ولی چیزی بازگو نمیکنم سریع موضوع جمع میشه می‌ره کنار

نه بابا لازم نیس کسایی دیگه رو درجریان قرار بدی اگه میخوای جدا بشی به بقیه بگو اما اگه ن اینجوری فقط خودتو کوچیک میکنی

من ک نفهمیدم دقیق چی شد اما به خواهرش چه ربطی داره؟؟ موقع خوشی مگه خواهرشو خبر میکنی ک حالا بری شکایت ؟ اصلا به اون ربطی نداره خودتم زشت نکن

اییی دخترهمشون یه ...

سوال های مرتبط

مامان فاطمه مامان فاطمه ۴ سالگی
💕💕

چند توصیه به والدینی که جدا شده اند و یا در آستانه جدایی هستند


به فرزندتون یاداور شوید که او مسئول مشکلاتی که پیش امده نیست. اجازه ندهید احساس گناه کند. بچه ها در این موقعیت ها خود را مقصر می دانند. به فرزندتان بگویید که ما هر دو تو را دوست داریم. هرگز از والد دیگر بدگویی نکنید.

فرزندتان را وسیله انتقام نکنید. با فرزندتان درد و دل نکنید. تا جای ممکن محیط, شرایط و دوستان کودکان را تغییر ندهید. فرزندتان نیاز دارد اطمینان پیدا کند که زندگیش دگرگون نخواهد شد . هرچه تغییرات کمتر باشد, امنیت فرزندان بیشتر است.

از فرزندتان به عنوان جاسوس استفاده نکنید. فرزندتان را جایگزین همسرتان نکنید. زندگی او را با ورزش و شادی پر کنید. فرزندتان ترس از دست دادن شما را دارد, پس به شما خواهد چسبید. وارد تخت خواب شما خواهد شد اما این اجازه را به فرزندتان ندهید.

تا دوازده سالگی بهتر است فرزندتان کنار مادر باشند. با فرزندتان اوقات خوشی را بگذرانید. نشان دهید دنیا به اخر نرسیده و زندگی ادامه دارد. در حضور فرزندتان گریه نکنید. از بازگویی خاطرات تلخ اجتناب کنید.

فراموش نکنید نصف بدن روانی فرزندتان پدر و نیمه دیگر آن مادر است. خاطر فرزندتان را از احترام دو طرف آسوده کنید. هرگز به فرزندتان نگویید تو هم مثل بابات میشی یا تو هم لنگه مامانت هستی.
فراموش نکنید: شما از همسرتان جدا شده اید اما همچنان مادر و پدر فرزندتان هستید. این مسئولیت را محترمانه حفظ کنید.
مامان قندلی❤️ مامان قندلی❤️ ۳ سالگی
سلام به همه مامانای گل
گفتم اول از همه بیام یه تشکر ویژه از مامان ایلیا بکنم که با راهنمایی های دیشبشون باعث شد صبح با انرژی بهتری بیدار بشم و به بدغذایی و اینکه الان هیچی نمیخوره فکر نکردم☺️
صبح که پسرم بیدار شد اولین کاری که کردم گفتم امروز دلم میخواد تو برامون صبحونه درست کنی بیا میخوایم نیمرو درست کنیم یه ماهی تابه آوردیم با سه تا تخم مرغ گفتم تو بشکن خلاصه با کلی خنده و شوخی و اینا تخم مرغ ها رو شکست بعد گفتم حالا بزارم رو گاز تا بپزه و دستپخت پسرم رو بخوریم آماده که شد هی تشویق که وای جقدر خوشمزه درست کردی و اینا اونم از ذوق اینکه چه کار بزرگی کرده تقریبا یه دونه نیمرو خورد و بعدشم چون عاشق شیرکاکائو یه فنجون خورد☺️ خلاصه ناهار هم براش کته با هویج و سیب زمینی و مرغ درست کردم با مشارکت هم که اونم تقریبا دو سومش رو با ماست خورد باورم نمیشد🙃 از خوشی نمیدونستم چکار کنم؟!
ادامه در کامنت میگم خیلی طولانی شد اگه دوست داشتید لایک کنید بالا بمونه شاید به درد یه مادری که فکر میکنه بچه ش بی اشتهاس و کلافه شده بخوره❤️