۲۸ پاسخ

اشکال نداره عزیزم اصلا حساس نشو کلا مادر شوهر آدم نیست اصلا تحویل نگیر اشکال نداره این روزا هم میگذره طاقت بیار

بخدا گاهی میمونم چرا بعضیا اینجورن من زنداداشم خونه باباش بود مامانم هرشب میرفت پیشش بعد ۱هفته اوردش یکسره تا صبح بیدار بالا سر بچه ک زنداداشم اذیت نشه مگه ادم فرق میکنه دختر و عروسش
البته مادرشوهر خودم روز اول اومد پیشم رفت بعدش نبودش تا چندین روز شنیدم رفته مسافرت🤣نبودشون بهتر از بودنشونه ادمایی اینجوری

سعی کن بچه رو بزاری رو مبل یا تخت خواب پوشکشو عوض کنی
ایستاده
که مجبور نشی بشینی به بخیه هات فشار بیاد
همیشه هم جای تعویض پوشکشو اماده رو مبل یا تخت بزار
پوشک ، زیرانداز تعویض ،پارچه خشک کنش، پماد

عزیزم به نظرم هرچه زودتر بفرستیش بره راحتترمیشی

منم تنهابودم سخته امامسلط میشی به همه چی به خودت زمان بده بچه هم کم کم باهات سازگارمیشه

منم همه کارا روخودم میکنم، سز هم بودم
5 روز اول هم بستری بود خودم 5 شبانه روز بالا سرش بودم و پام رو خونه نزاشتم
از الان خو ت انجام بده و روپای خودت وایستا، خدا خودش توانش رومیده

توکل کن به خدا بگو خدایا من جز تو کسی رو ندارم بهم توان بده من دیروز سر اذان گریه کردم کلی با خدا صحبت کردم که مواظب منو و بچه هام باشه یک اولی یک چهارمی با فسقل از روز اول تنهام 🥲خیلی دلم گرفته الانم زردی داره تو دستگاه خوابیده پوستم کنده میشه تا میذارم در میارم خواب میکنم لگد زد نافش کند مادر شوهر و خواهر شوهر هم کنارم اصلا نگفتن می خوای حداقل امشب بیاییم کنارت

این روزا مثه چشم بهم زدن میگذره

عزیز دلم خدا کمک میکنه خیلیا هم مادر دارن ولی به تنهایی دارن این روزارو سر میکنن روح مادر عزیزت در آرامش

الهی فداتبشم عزیزدلم🥺

پس فردا هر جا بشینه میگه من جمع و جورش کردم یک منتم سرت میذاره ... سعی کن رو پا خودت وایستی این روز ها هم میگذره ‌‌..منم مادر ندارم درک میکنم

عزیزم فقط باید برنامه ریزی کنی و روتین داشته باشی ، وقتی می‌خوابه سریع وسیله های لازم رو آماده کن ، پوشک و شیشه شیر و ... بعد تو هم باهاش بخواب ، که وقتی بیدارشد همه چی آماده و دم دستت باشه که هول نشی ، من خودم چسب های پوشک رو باز میکنم دستمال مرطوب رو از جعبه میکشم بیرون ، تو شیشه شیر ها آب جوش میریزم میزارم رو شوفاژ
بعدم اینکه حتما مکمل و مولتی ویتامین ها رو بخور که جون داشته باشی خیلی تاثیر داره
کم کم به بی‌خوابی عادت میکنی و همه چی آسون تر میشه

باور کن همیشه ب فکرتم وازخدا می خوام بچه ات آروم باشه واذیتت نکنه

الهی فداتشم خیلی سخته

وای خدایا مگه تواین دوره هم از این مادر شوهرا داریم

هیی خواهر حالا تو خوبه اومده پیشت من حتی نمیاد با اینکه خونمون بش نزدیکه فقط خیرسرم چهارشنبه ها میاد بچه رو مثلا حموم میکنه میره میاد یه میگ میگ میکنه میره😅

عزیزم خونت کدوم سمته؟ میخوای من بیام کمکت ؟

خیلی سخته خدا بهت قدرت و قوت بده

معصومه جان تحمل کن بلاخره این روزای سخت میگذره🥹🤍

عزیزم😔😔

کاری نکردی؟! درد بخیه و بی قراری بچه واقعا در نامه! پس اومده چکار نمیومد فقط اومده حاضری بزنه ازش بخواه اصلا رو‌نگیر ، بدجنس دختر خودشم بود اینو می‌گفت

عه زایمان کردی عزیزم مبارکتتت باشه خیلی خوشحال شدم
خیلی سخته درکت میکنم 😭
من مامانم همه کاراشو میکرد ولی بازم سختم بود
عیبی ندارع ی ده روز بشع خوب میشی

بعد 10روز قلق همه چی دستت میاد
خواهر خودتو ناراحت نکن
فقط به خودت تکیه کن

سعی کن ب خودت متکی باش منم زایمان اولم دیگ سر۱۰رور خودم کارامو انجام میدادم

الهی عزیزم منم مامانم مشهد بود سه روز خونه مادر شوهرم بودم بعدش امدم خونمون خیلی دست تنها بودم

عزیزدلم♥️صبور باش میدونم سخته میگذره

تازهحتی زودترم

عزیزم.باورکن تا 40روزدیگه اوکی می‌شید هردوتون

😔😔😔😔خاهری چیزی

سوال های مرتبط