از پسش برمیای نترس تو میتونی
چون تو شرایطش قرار نگرفتی این فکرا میاد سراغت . اولش سخته خیلی سخته ولی بعدش واست شیرین میشه. خدا کمکت میکنه.
تو فک کن من حاملگی ۴ ام هستم. بچم یکسال و یک ماهشه هنوز. بچه دیگم ۳ سالشه اون یکی ۵ سالشه. از خودم گفتم به خودت امیدوار شی. تازه من کمی هم ندارم یعنی خودم و شوهرم مامانمم گفته دیگه نمیام واست از مادرشوهرمم انتظار ندارم ینی دوست ندارم بیاد.
پس تو میتونی به خودت امیدواری بده . چاره ای نیست.
واقعا سخته ولی از مادری مادرشوهری کمک بگیر این روزا بیشتز از همیشه باید استراحت کنی
ببین صبح ک بزرگه خوابه پشو لباسشویی روشن کن کوچیکه بزار گهواره بعد اینکه عوضش کردی و شیرش دادی اروغش گرفتی
براش اویز موزیکالش روشن کن یکم توجهش جلب شه نق نزنه حالا ظرف اگه داری بشور مال صبحونه
بعدم زود دوباره سر بزن ب پسرت باز یکم مراقبت و تعویض اینا اینبار نهار بار بزار
حالا بزرگه بیدار شد صبحونش بده ظرفتو بشور جارو بکش و بازم پسرت
اخرم بین بچه ها و کاراشون گرد گیری و گاز
تا برسه ب ظهر موقعه نهار دیگه بعدشم همسرت اومد بسپار بهش و ظرف نهار و حمومی چیزی برو شام
این بین میتونی شیر بدوشی بزاری همسرت بهش بده
دخترتم باهاش بازی کن تلویزیون روزی یساعت
بعد ک اوکی شدی بگو یاباش ببرتش بیرون تو ب پسرت رسیدگی کن
برای من خیلی خیلی سخته بود سزارین با یه بچه ۲و نیم ساله ولی از دو روز بعد سرپاشدم چون کمکی نداشتم
بعد از یکسال هنوز نتونستم خودمو وفق بدم اونم بابچه ی ۷ ساله که به مراتب بادرک تر و منطق تره🙃🙃هرماه هم کارم به سرم میکشه
انشالله که پسرت آروم باشه بدتر از این نشه
خداشاهده از وقتی که میخواستم جوابتو بدم تا الان ۱ ساعت و نیم میگذره تا تونستم بچه ۱۹ ماهمو بخوابونم گوشی دستم بگیرم.
منم از الان تن و بدنم تو لرزه چه جوری هم دوتا بچه کوچیکمو هندل کنم هم کارای خونمو همم سرکارمو🥲
منم هیشکی و ندارم غیر همسرم اونم بنده خدا میره سر وار فک نکنم کاری بتونه بکنه مادرم که کلا بیخیاله اصلا فک نکنم بخواد بیاد از الان میگه نمیتونم دلم برا خودم کبابه با یه بچه کوچیک شیطون و یه نوزاد نمیدونم دست تنها میخوام چیکار کنم
بسپار به خدا عزیزم یادته تو بارداری چقد سختی کشیدی گذشت اینم
میگذره، منم خودم وقتی بچم به دنیا اومد خیلی نتونستم به خودم برسم همش حرص وجوش ولی باید مادر که شدی خیلی قوی باشی یکم که از آبو گل در بیای همه چی روال میشه
من هفت روز که سزارین شدم بچه اولم هست من فقط چهار روز درد داشتم الانم جایی بخیهام میسوزه خیلی کم شیاف میزارم دردش آروم میشه من کمکی ندارم حتا موقع که از بیمارستان آمدم هیچ کسی خونه پیشم نبود به جز شوهر الانم همه کارمو شوهر م میکنه من غذا و به بچه میرسم
زهرا سخت هست ها ولی میتونی هندلش کنی خود منم زودی تنها شدم ولی کنار اومدم باهاش اولویت شد بچه ها بعد غذا بعد خودم آخر سر تمیزی خونه گذشت ولی شیرین بود خیلی توام میتونی ازپسش بربیای
شوهرتم یکم کمکت باشه دیگه راحتی شوهر من خداروشکر از اونایی نبود که ب غذا گیر اینا بده شده بود ناهار ساعت چهار داده بودم یا گفته بودم ی چیز بخره
خوب شدی مرخص شدی
من از اول با سه تا بچه پسرم نه سالشه دخترم دو سال اینم که تازه دنیا اومده
خدا کمک میکنه عزیزم منم یک پسره ۶ ساله دارم یک دختر ۳ ساله و یک جوجه ۱ ماهه
کی کمکت میکرد ؟
مامانت ؟
یا مادرشوهرت ؟
حداقل بخاطر هماتومت باید یکم دیگه پیشت بمونن خب
الان خونریزی داری ؟
کاش کمکی داشتی من که خیلی عذاب کشیدم خیییلی شهرغریب به هیچ کاری نمیرسیدم تاشش روز مادرشوهرم پیشم بودپسرم به شدت اذیت کن زردی داشت شب وروزگریه میکرد وای هرچی یادم میفته بغض میکنم ایشالله که پسرشمااذیت کن نباشه راحت بتونی ازپسش بربیای
عزیزم هنوز عادت نکردی من پسرم بیشفعال شدیده وخیلی ناجور اذیت میکنه روزای اول همش گریه میکردم و حس پشیمانی داشتم کم کم خودمو جمع کردم درسته کمتر میرسم به خونه کمتر به خودم میرسم ولی عادت میکنی تو یه مامان قوی😘🤩
مادرت کمک نمیاد؟؟؟
سعی کن مادرت تا یک ماهگی پسرت نگه داری تا خودت سرپا بشی دیگه بعدش خدا کمکت میکنه
من از اول اومدن خونه خودم.. بچه اول 8سالشه باز خوبه کاراشو خودش میکنه ولی خیلی دست میزنه به دخترم...باید حواسم باشه یعنی بیشتر اون اذیت میکنه تا کوچیکه
عزیزم مرخص شدی؟
گفته بودی باید بستری بشی
نگران نباش میتونی چون یه مادری به خدا توکل کن.ابجیم همیشه میگه ۴۰ روز بگذره برا نوزاد دیگه راحته کاراش .اوایل هرکاری سخته طبیعتا بچه داری ام سخته .تو میتونی 😊
سلام عزیزم اول که بهت تبریک میگم تولد نینی رو. و به خودت هم خدا قوت میگم قشنگم
بعدشم بنظر من از کسی کمک بخواه! خیلی نیاز داریم به کمک یه وقتایی .ببین خواهری دوستی یا حتی همسرت...
یکی باید یه چند روز کمکت کنه .ماها الان نیاز داریم به کمک.
عزیزم با برنامه جلو برو غذاتو یه تایمی درست کن اضافه بزار که وعده بعد نپزی سعی کن مدتی خونه رو جارو نزنی چون سخته ۱۰روز یبار اگر کسی بود خواهر یا مادر هر کس بیاد جارو دستمال بزنه فقط به خودت و بچه هات برس عزیزم
عزیزم برو دکتر ،دردت درمون کن یا حداقل مسکن قوی بگیر،خودت که خوب باشی راحت میتونی به کارات برسی و مدیریت کنی
من با اینکه حالم خوب بود از روز دوم و کارامو خودم میکردم اما بازم تا ۲۰ روز خونه خودم نرفتم یکم واستادم خونه مامانم و مادرشوهرم که تقویت بشم 😁
دقیقا من بیست روزگی پسرم این سوال و پرسیدم، واقعا از چهل روزگی ب بعد پنجاه روزگی ب بعدش خودمو پیدا کردم حال روحیم حال جسمیم دل دردای پسرم …همه گی خود ب خود اوکی شدن بعدش الان هم ناهار میزارم شام میزارم البته اینم بگم ک همسرم خیلی کمکم میکنه خیلی زیاد اگ اون نبود قطعا خیلی سخت تر میگذشت ولی خب از صب تا ظهر ک با پسرم تنهام تمام کارارو میکنم ک همسرم برسه
تنها راهش کمکگرفتن از هرکسیه که فکرمیکنیمیتونه😆 حداقل تا یکسال همه رو به سمت خودت فرا بخان
تنها نمون...
من تنها بودم ، تنهایی خیلی سخته :)
عزیزم منم یه پسر پنج ساله دارم از روز 11تنها شدم خدا خودش کمکت میکنه یجوری قوی میشی خودتم نمیدونی چطوری...
😭😭😭منو بگو ک پسرم ۲۱ ماهشه یماه دیگ زایمانمه با ی بچه ای ک هنوز پوشک میشه خودش بدغذا و کوچیک ی نوزادم باید بزرگ کنم اونم دس تنها کمکی ندارم منم
خیلی سخته تنهایی اصلا اجازه نمیده بری دسشویی چه برسه کاراتو بکنی🥲
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.