سلام من بچه ام صحبت نمیکرد بردمش دکتر هرکس یه چیزی میگه بچه ام بیرون نبردم امسال اولین تابستان بود که این بیرون می دید وقتی می رفتیم بیرون دستم رها میشد نمی‌تونیم کنترلش کنم تا اینکه بردمش گفتار اونجا نمینشتت تا باهاش کارکنن تا اینکه بردمش روانپزشک نگاه چشمی ضعیف بود بهم گفتن اتیسم هست وپیش فعال اونجا بود که زندگی من جهنم شدافسردگی گرفتم کارم شد گریه زاری بعدبراش شربت رسپریدون نوشتن الان داره مصرف می‌کنه کاردرمانی گفتاردرمانی هم می‌ره شرایط بهتر دستور پذیری بهتر شد بعدگفتن بچه ببردکتر مغزاعصاب الان بچه بردم براش نوار مغز وکامپوتری نوشت دست آخرم گفت دوتا امواج داخل سمت چپ مغزش هست که باید دارو ضدتشنج مصرف کنه دپاکین.....بچه من هیچ وقت تشنج نداشته الان نمیتونم بپذیرم که بعضی دپاکین بدم خیلی سردرگم هستم حالم بده نگاه بچه ام میکنم گریه ام میگیره همش فکر میکنم اصلا نیاز به دارو ضدتشنج نیست ومن این بچه کردم موش آزمایشگاهی دکترا حالم خیلی بده شنبه براش پیش یه دکتر دیگه نوبت گرفتم ببینم نوار مغز ببینه نظراون چیه کسی بوده اینجا مشابه بچه من مشکلش باشه اکه اره ببادحرف بزنه یکم آروم بشم برای بچه ام دعا کنید مامان ها😭

۶ پاسخ

تهران زندگی می‌کنی

چرا قبلا بیرون نمیبردیش؟

عزیزم قصه نخورهمین که پیگیری خودش خوبه داروهای پیش فعالی راحتمابده درموردصدتشنج هم حتمابادکترخیلی خوب مشورت کن اگه لازمه حتمی بده واگرلازم نیست که بهترفقط پیگیرباش

ناراحت نباش فقط توکلت به خدا و چهارده معصوم باشه چیزی نذر کن

انشاالله که مشکلی نباشه و دلت شاد بشه گلم

انشالله که نیاز به داروی تشنج نباشه، پیش چند تا دکتر دیگه هم ببر نظر اونا هم بپرس

سوال های مرتبط

مامان مهیاروامیرعلی مامان مهیاروامیرعلی ۴ سالگی
سلام نیومدم سرزنشم کنین اومدم یه راهی جلوی پام بزارین بچه ام اول که دنیا اومد نفس کم آورد دکترا جواب قطعی ندادن گفتن بعدها مشخص میشه که ردی مغزش اثرگذاشته یانه دیر راه افتاد ۱۵ ماهگی حرف زدن هم تا ۳ سالگی ۱۰۰ کلمه میگفت بعد ۳ سال دیگه باتمرین بهترشد ومشکلات دیگه ای هم بود که نمیتونم توضیح بدم همش مریض میشد تب های بالا داشت نم ناخواسته باردارشدم وبارداری بدی داشتم قد ووزن هردو بارسیدگی های من اصلا اضافه نمیشد دوتا مسئولیت سنگین داشتم شوهرم کمک نمیکرد ومشکلاتی که بعد برای کلیه پسرکوچیکم بود همه باعث عصبی شدن من شد از کوره در میرم بچه ام را میزنم ترسو شده زود سر هرچیزی که بلد نیست گریه میکنه روانم بهم میریزه علاوه برکارهای خونه باید باهاشون بازی کنم همیشه بدنم دیگه توان نداره تا من پیشش نباشم نمیخواد بازی کنه پازل خیلی وقته بلده ولی تا من نباشم انجام نمیده امروز برلش چیدم گفتم خودت انجام بده یکیش را پیشش بودم پسرکوچیکم هم میخواد انجام بده بااونم بازی کردم دومی را گفتم من ظرف میشورم خودت انجام بده چندتاش را که گذاشت هی گریه کرد دیگه عصبی شدم زدمش به خدامن مادر بدی نیستم فقط زود عصبی میشم میدونم زدن خیلی بده ولی دست خودم نیست فشار خیلی رومه قرض بدهی مسئولیت هرچیزی دختری که توخونه بالام بودم از خرج لباس تا هرچیزی الان یک هزارمش هم نیستم وقتی میزنم خودم بیشتر زجر میکشم دیگه خستم دلم میخواد بمیرم چیکار کنم دیگه نزنمش دارم باگریه مینویسم دلم میخواد بچه ام مستقل باشه اگه من نباشم بتونه خودش کاراش را بکنه سرزنشم نکنید راهنمایی میخوام
مامان نیلا مامان نیلا ۵ سالگی
پایان استرسی که ۴ سال و نیم باهام بود ...
دخترم ۲ ماهه بود گفتن قلبش صدای اضافه داره ببریم اکو
شوهرم میگفت هیچی اش نیست نمیخواد .
شبا که دخترم میخوابید تازه حال خراب من شروع میشد درباره صدای اضافه قلب بخونم و اینکه میتونه وضع خیلی بد باشه
پیش شوهرم گریه کردم گفتم بیا ببریمش گفت تو باید استرس ات رو کنترل کنی
بعد از یکسال که چندتا دکتر ترسوندن راضی شد ببریم
دکتر گفت دریچه ریوی اش مقداری تنگه و آئورت
یک سال دیگه ببریم . سال دیگه دخترم اینقدر گریه کرد موقع اکو که باعث شد عدد تنگی رو زیادتر نشون بده
تا امسال ...
مثل خانوم خوابید تا دکتر اکو کنه بعدشم گفت تنگی خیلی کمتر شده و دیگه نیاز نیست بریم
شوهرم مدام میگه اینا فقط کیسه میدوزن برای مردم . از اولم چیزی اش نبود
حالا یه نفر برسه بگه یه بچه بیار
مگه دیده من یکسال چی کشیدم تا بچه رو ببره دکتر
مگه دیده ۴ سال و نیم گوشه ذهنم درگیر بود نکنه پیشرفت کنه
یکی دیگه بیارم و چیزی اش باشه که عمرا بعد از یکسال هم ببره دکتر
همیشه میگن نزدیکتر از مادر نیست . ولی مادرم هم ندید چی به من این سال ها گذشت و راحت میگه یکی دیگه بیار
خدایا شکرت که همیشه تو پناه من بی کس بودی💓
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
امروز که ماهلین رو بردم پیش دکترش ازش خیلی راضی بود می گفت همکاریش باهام عالیه این بچه رو اگه مرتب بیاریش و خودت هم وقت بزاری براش عالی میشه 😍😍گفتم پس چرا با من زیاد همکاری نداره میگه از لجبازیشه یه سری کتاب جدید هم خریدم براش دکترش دید گفت عالیه اینا سعی کن هر روز باهاش کار کنی روزی یک ساعتم که شده البته گفت هفته ای دوبار اگه بتونی بیاریش بهتره گفتم هزینه اش زیاده نمی تونیم گفت پس اشکال نداره تا می تونی خودت باهاش کار کن یه سری تمرین و الگو هم کشیده بود براش و باهاش کار کرده بود گفت ببر تو دفتر بکش براش باهاش تمرین کن تا راه بیافته
پارسال که ۹ ماه واسه گفتارش وقت گذاشتم امسالم می خوام فقط رو ضریب هوشیش کار کنم یه سری بازی فکری هم براش گرفتم ولی گفت الان نمی تونه براش سخته برو عوض کن دوبار بردم عوض کردم ولی فایده نداشت گفت در حده بچه ی تو نیست فعلا از بازی فکری بیا بیرون هر چند خیلی خوبه براش ولی بزار ضریب هوشیش یه کم بیاد بالا بعد برو سر بازی فکری خلاصه جونم براتون بگه خوب شدن ماهلین همش بستگی به خودم داره دعا کنید از لحبازیش کم کنه و باهام راه بیاد و منموهمه ی سعی و تلاشمو براش می کنم دعا کنید نتیجه بخش باشه یعنی میشه یعنی می تونم ؟؟شما هم جای من بودید اینکارو می کردید؟؟