صبح شوهرم رفت خونه ی مادرشوهرم چون جاریم اونجا بود حوصلم نکشید نرفتم موقع ی ظهر اومد خونه از اونوقت دارم بهش میگم خونه حوصلم سررفته راستش من اصلا طول هفته هیچ جا نمیرم همیشه با بچه خونه تنهام اصلا به روی خودش نیاورد فک کردم حداقل بعد از شام میریم یه دور میزنیم ولی بلند شد جاشو پهن کرد خیلی دلم گرفت اومدم تو اتاق درو بستم دارم گریه میکنم انتظاری ام نداشتم میرفتیم با ماشین بنزین میزدیم و میومدیم دلم باز میشد😔😔😔چقد ماهایی که هیچ انتظاری نداریم بهمون ظلم میشه خیلی دلم گرفتست

۲ پاسخ

اونا هیچی حالیشون نیست ما خودمون باید بفکر خودمون باشیم

منم همیشه همبنجوره
خودشون میرن بیرون و ماها دلمون میپوسه

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری

سوال های مرتبط

مامان شکلات 🍫 مامان شکلات 🍫 ۲ سالگی
از دست شوهرم خسته ام دیگه حالمو بد می‌کنه کارتش..آخه مگه میشه ی آدم همیشه خسته باشه همیشه حال نداشته باشه صبح تا شب با دوتا بچه تنهام ولی صدام در نمیاد با چالش‌هایی ک باهاشون دارم..بعد این مرد از وقتی میاد خونه اصلا تا حالا ندیدم خونه باشه و نشسته باشه همیشه دراز کشیده است و خوابه...بابا این بچه گناه داره کلی منتظره بالاش بیاد وقتی اون میاد همش حال ندارم و خوابه بچم میگه بغلم کن میگه نمیتونم ..اصلا نمیگه ی ذره ب من کمک کنه با این شرایطم..امروز خونه بود همش خواب بود بیدارش کردم شام کوفت کرد دوباره رفت تو اتاق خوابید بیدارش کردم بیا پیش هم بخوابیم بچه دیگه بزرگ شده اومد چپ شد حتی پسرمو‌ک‌ همش می‌گفت بغل بغلش نکرد ..یکیشون رو پا گذاشتم یکیشون بغلم ...آخه چرا اینجوریه آزمایشم داده سالمه کمبود چیزی نداره..
مشاهده ۹ پاسخ
مامان مملی مامان مملی ۲ سالگی
هفته پیش رفتیم خونه مادرشوهرم تا دو روز پیش هم اونجا بودیم بچم اونجا خیلی بهش خوش میگذشت اصلا اون چند روز ک من و باباش پیشش نبودیم اصلا گریه نکرده بود ب اونا وابسته شده بود انقد ک اونجا ازاد بوده هرکاری دلش میخواسته میکرده الان دیگه اومدیم خونه خودمون من اجازه نمیدم هرکاری دلش میخواد بکنه گریه میکنه و جیغ میزنه انگار از من بدش میاد دیگه اصلا پیش من نمیخوابه شبا بغل باباش میخوابه خیلی دلم گرفته از این دنیا و از این زندگی دیگه کم اوردم خسته شدم دلم میخواد فقط بمیرم😭
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان لنا🌞 مامان لنا🌞 ۲ سالگی
روزای سختی رو دارم سپری میکنم
دخترم از خونه ی هرکسی بجز خودمون می‌ترسه و نمیاد داخل.
مهمونم میاد خونمون باز حوصله نداره و مدام گریه میکنه که بزنه بیرون از خونه چون کسی توی خونمونه.
میبرم شهربازی سرپوشیده که دیجیتاله و خیلی چراغ داره از چراغا می‌ترسه و گریه میکنه.
بجز خونه مادرم هیچ جا نمیاد و بجز مادرپدرم کسی بباد خونمون این بی طاقت میشه و همش گریه میکنه.
واقعا دیگه درمونده شدم
با اینکه از ۶ماهگی مدام کلاس مادرکودک بردمش...مدام پارک بردم...مدام بیرون بردم که آدمارو ببینه و مثلا نترسه.
دکتر بردم
دعا نویس بردم
دیگه واقعا نمیدونم چی کنم...الان ۴ماهه که خونه ی کسی بجز پدرومادرم نرفتم حتی خونه ی خانواده ی همسرم.
مشاهده ۹ پاسخ
مامان دلیل بودنم مامان دلیل بودنم ۲ سالگی
خانوما من قصدم طلاقه ولی هنوزم نرفتم دنبالش اصلا حوصله دادگاه و جش تو چش شدن با مردار ندارن چیکار کنم بنظرتون از اینطرف هم هی به شوهرم پیام میدم پول خوراکی بچه پول شیرخشک بچه رو بفرست هنوز شرایط ندارم از شیر بگیرمش خونه بابام خیلی راحت نیستم دلم خونه جدا میخواد با دخترم بنظرتون شوهرم بچه رو ازم میگیره یا نمیتونه
مشاهده ۱۵ پاسخ
مامان حلما❤️ مامان حلما❤️ ۲ سالگی
نمیدونم چرا یهو دلم گرفت برا دخترم ،تو دار دنیا ی عمو داره ی دایی ،خیلی دلسنگن اصلا نمیکنه تو دنیا ما ی خواهری ی بچه برادری داریم ی سراغی بگیریم جفتشون مجردن،ی سری بهش بزنیم ،داییش ۲ساعت راهه حتی ی زنگ به خودمم نمیزنه عموشم هرسری بریم خونه مادرشوهرم میبینه
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان سوفیاجونم♥️👼🏻 مامان سوفیاجونم♥️👼🏻 ۲ سالگی
دلم گرفته دلم گریه میخاد 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
بغض خفم کرد
هیچکس بفکر من نیس
فردا نوبت دکتر دندون دارم با دخترم نمیشد برم خلاصه رفت پیش مادرم از اون ور دلتنگ دخترم هستم از اون ور شوهرم هی منت ک جرا رفت خونه بابات خوب شوهرم ادمی هست ب هیچ عنوان نگه نمیداره بجه ک هیج بدتر بچه میافته زخمی میشه
دیدم خیلی منتم کرد زنگ زدم ب مادرم میگم بیارین امشب دخترم میگ خوب ۱شب باشه پیشمون فردا میارم
خستم از این دنیا خیلی مزخرفه

تپش قلب گرفتم سرگیجه شدید حالت تهوع دارم نمیدونم چرا
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان آرمان مامان آرمان ۲ سالگی
سلام مامانا خوبین الان که دارم تایپ میزارم دارم گریه میکنم میخواستم خونه مامانم بخوابم گفتم مامان بیا آرمان کمکم تاب بدیم بخوابه داره بهونه میگیره چون عادت داره خونه خودم تو تاب بخوابه اومد چندتا تاب داد گفت نمیتونم اصلا هی غر غر کرد آبجی کوچیکمم باهاش شروع کرد غر زدن کلا اولین شبی بود میخواستم اونجا بخوابم بعد پسرمم گریه میکرد میگفت تاب بده بخوابم اون گریه مامانم اینا هم غر غر سر پسرم جیق زدم و داد دعواش کردم خیلی ..بغلش کردم تو سرما اومدم خونه تک و تنها خوابش کردم الان عذاب وجدان گرفتم اعصابم خورده دارم دق می‌کنم که چرا حرصمو سر بچم خالی کردم (اخه شوهرم نبود شبی گفتم میرم اونجا اونام برا یه شب اینکارو کردن قلبم داره منفجر میشه🥲💔
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان malek مامان malek ۲ سالگی
خانوما سلام
من باز اومدم با این مشکل از پوشک گرفتن
ببخشبد اگه زیاد سوال میپرسم چون بچه اولمه هیچ تجربه ای ندارم
پسرم دیششو میگه ولی پی پی تو خوونه همیشه باز شبا موقع خواب پوشک میکنم از وقتی شروع کردم برای اموزش دیش یه چند وقت شبا پوشکش نمیکردم یعنی کلن دوسه روز پوشکش نکردم از همون موقع از پوشک بدش میاد میخایم بریم جایی نمیزاره پوشک کنم
رفتیم خونه یکی از دوستام نزاشت پوشکش کنم تا وقتی رفتیم و اومدیم من از استرس مردم دیشو میگف ولی پی پی نه ولی خداروشکر پی پی نکرد
حالا اگه موقع ای که بریم خونه کسی پوشک کنم مشکل داره میترسم باز دیششم فراموش کنه
بعد اینکه میریم پوشک کنم هروقت گفت دیش ببرم دسشویی پوشک باز کنم دیش کنه باز ببنده
بنظرتون دچار دوگانگی نمیشه
الان من دوهفته سه هفته درگیرم اصلا از خونه نرفتم بیرون تا دوسه شب پیش که رفتم خونه دوستم
واقعاا کلافه شدم یاد نمگیره پی پی بنظرتون چیکار کنم
شوهرم میگه هنوز اماده نیس همینکه دیششو میگه کافیه
تو خونه باز باشه میریم جایی و موقع خواب پوشک کن بنطرتون همین کار بکنم؟
مشاهده ۴ پاسخ
مامان امیر علی🐣👶 مامان امیر علی🐣👶 ۲ سالگی
پسری با باباش رفت خونه ی عمش
نمیدونم کارم درسته یا نه ولی من نرفتم گفتم تا خودش باباباش بلکه اسن رفتار خجالتیش کمتر بشه
دلم میخواد بخوابم ولی میدونم بخوابم کسل میشم پس برم حموم بهتره😚
مشاهده ۶ پاسخ
مامان هلن مامان هلن ۲ سالگی
دوروز رفتم خونه مامانم امروز برگشتم دخترم از صبح که بیدار شده حال نداره الانم بدون خوردن شام خوابید!!توخواب تبشو گرفتم۳۷درجس شوهرم که با خانوادم مشکل داره شروع کرده که باز رفتی اونجا بچه ویروس گرفت اونا همیشه مریضن و... والا بخدا نه مریض بودن نه حتی دخترمو از خون هبیرون بردیم!همش تو خونه بود نمیدونم فلسفه این تب چیه یا اصلا تب نیس و خسته بوده بیحال بوده!اخه دماش ۳۷درجس نمیدونم تبه یا چون خوابه اینجوری شده!!
مشاهده ۷ پاسخ
مامان فندق وتو دلی مامان فندق وتو دلی ۲ سالگی
صبح هر کی دید لطفا جواب بده امروز رفتم خونه خواهر شوهرم روضه ولی چون میدونستم خیلی شلوغه پسرم رو نبردم و سپردم به شوهرم ساعت ۶رفتم هر روز به پسرم عصرونه میدم اما امروز موقع رفتن خاب بود قرار شد شوهرم روضه تموم شد بیارمش اونجا خلاصه بگذریم شوهرم برده بود بیرو براش چیپس خریده بود بارها تاکید کردم که اگر خون گریه کرد براش خوراکی نخر و به گفته ی خودش یه تیکه کوچیک بهش کاکائو داده بود وقتی آوردش اونجا کلی بدو بدو کرد و بعد هرچی خورده بود رو قالی خواهرشوهرم بالا آوردوبعد دوباره شروع کرد از ثانیه ای که اومد فقط بدوبدو کرد داد زد بپر بپر کرد. تو بغل هیچکس نمی‌رفت مدام با پسر خواهرشوهرم گلاویز شد همه گفتن چون کاکائو خورده اینطوره ولی هر وقت برم مهمونی همینه مدام باید مواظب باشم سرش جایی نخوره کسی بش نزنه هیج جوره رو زمین بند نمیشه اصلا یه چیز عجیب کسی بچش اینطوری هست ؟یعنی پسرم پیش فعاله ؟خیلی نگران شدم خاب از سرم پریده تو خونه هم فقط برای آب خوردن دراز میکشه یا شیر خوردن هیجا نمیتونم با خیال آسوده برم احساس میکنم همه دارن فحش میدن میدم ولی باز توخونه خودمون راحت تر کنترلش میکنم
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان کیان مامان کیان ۲ سالگی
مستاجرم گرمکن بالاس خونه صاحب خوته ما نداریم از اونجا اب گرم وصله همش خاموش میشه تا نگم نمیفهمنن روشن نمیکنن
بچمو بردم حموم لختش کردم دیدم اب سرد سرد کارد بزنی خونم دزنمیاد با گریه اومد بیرون اصلا اب داغ نیس خیلی میترسم سرمابخوره عطسه کرد
مشاهده ۵ پاسخ
مامان اقاایمان👶 مامان اقاایمان👶 ۲ سالگی
سلام خانما خواهشا راهنمایی کنین دیگه من رد دادم🤦🏻‍♀️
الان حدود دوهفته هست پسرم همش بهونه های الکی میگیره مثلا صبح بلند میشه گاهی اوقات با گریه هر چی میگم چی میخای فقط گریه بغلش کنم نازش کنم باهاش حرف بزنم بدتر میکنه جیع و گریه اش رو..باباش بنده خدا ۳ از سرکار میاد ناهار ک اولش نمیزاره بیارم با هزار ناز و ادا سفره رو پهن میکنم بعد گریه میکنه ک نخورین بابا نخوره مامان هم نخوره باید یواشکی شوهرم بخوره بره باز سرگرمش کنه که من بخورم🤦🏻‍♀️ یا خودش میگه بریم بیرون حاضر میشیم بریم میگه من نمیام ..حالا الانا دیگه مخم نمی‌کشه ب شوهرم میگم نمیاد ولش کن بیا ما بریم درو می‌بندیم میریم میگه منم میام خلاصه میبرمش اومدنی باز داستان داریم از خونه طرف باشیم نمیاد همین داستانا رو داریم تو ماشین هم بریم دور بزنیم بعد که میرسیم خونه میگه نمیام از ماشین نمیاد پایین من که حوصلم‌نمیکشه میرم خونه...باز شوهرم درماشینو میبنده خودش میره پشت ماشین که فک کنه کسی نیست بعد پسرم صدا میزنه بابا بابا ...که بیاد پایین....الانم بالشت و پتو وسط خونه میگه جمع نکن میگم باشه صبحونه آوردم بخورم از ساعت ۱۰ میگه تو نخور گفتم باشه حالا میخام جمع کنم گریه میکنه جمع نکن🤦🏻‍♀️بخدا دیگه صبرم تموم شده اصلا این بچه با اسباب بازی هاش بازی نمیکنه فقط دنبال منه🤦🏻‍♀️ دیروز اینقد دعواش کردم و حتی زدمش 😔 روانشناس اینستا دیدم میگه با یه جیز سرشو گرم کنین بخدا سرشو گرم میکنم یه لحظه برمیگرده باز یادش میاد گریه و جیغ که چرا مثلا فلان کارو کردی🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️دیگه رد دادم ...چکار کنم بجه های شماهم همینن یا نه ؟
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان مهراد❤ مامان مهراد❤ ۲ سالگی
بچه ها میشه یه کم دلداریم بدین گریه ام بند نمیاد
از بیرون میومدیم همسایه کناریمون یه بچه همسن بچه من دارن، بچشون مارو دید خودشو میزد زمین که بریم خونشون ماهم به اصرار رفتیم، یه کم که نشستیم بچشون پسر منو برد تو اتاق در رو بست با یه اسباب بازی زد سروصورت پسرمو زخمی کرد، از سرشم یه کم خون اومد، یعنی فقط تو چند ثانیه، انقدر حالم بده فقط گریه میکنم، خیلی دلم برا پسرم سوخت... 😭😭
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان آیهان مامان آیهان ۳ سالگی
خسته شدم دلم گرفته بچم دوسال سه ماهش کلمه نمیگه فقط أه میکنه عید خونه هرکی رفتم میگه مگ بچت حرف نمیزنه وای هیچ نمیگع خب دست من نیست گفتار درمانی دو جلسه بردم میزنه زیر گریه تو خونه باعاش کار میکنم اهمیت نمیده بچه ها همسنش دارن جمله میگن ولی بچه من دزیغ از ی کلمه نمیدونم چ گناهی کرذم خدا اینحوری میکنه باهام اصلا حرف های بقیه حالم بد کرد امسال
مشاهده ۱۸ پاسخ