خانما کسی اگ مث من بوده کمکم کنه لطفا❌❌❌❌❌







چ روز چ شب وقتی میخابم خاب بد میبینم همش اذیتم میکنن با جیغ و داد پامیشم گریه میکنم سرمو ک میزارم 5دیقه هم نمیشه اینطوری میشم دارم از بیخابی جون میدم دعا هم دارم قرانم گذاشتم با چاقو قبل خاب چهار قل و میخونم ایت الکرسی هم میخونم با هزار بسم الله میخابم بازم همینطوریم همش هم تو خابام منو با بچم مو شوهم اذیت میکنه بعد میخنده همه خابام شوهرمو بچمن ک اذیتشون میکنه منم جون میدم دیگ تو خاب😭😭😭😭😭😭

دقیقا علائمای منو داری ولی من دعا گرفتم خوب شدم براای من همش یه زن بود صدای جیغ زن
همش میدیدم عزیزامو میخواد اذیت کنه و من جلوشو میگیرم خیلی موقع ها خواب تو خواب شذم و دیگ کم بود تو خواب گیر کنم و بیدار نشم والا پیگیری کن خطرناکه میفهمم چقد سخته حتی ادم میترسه بخوابه که نیاد سراغش

برو پیشه سید دعا بگیر

سلام ان شاالله خیره
حرز امام جواد علیه السلام تهیه کن
جای معتبر هم سراغ دارم خاستی بگو ادرس میدم
یک نماز هم داره دوستم طلبه است میخونه
برادر شوهرم اینطور شد شدید بود طوریکه مرد گنده میترسید بره تو تاریکی و ..
خلاصه براش خریدن خوب شد

بعدم اینکه میگی میبینی
تازه عروس و زنی ک تازه زایمان کرده تا ۴۰ روز نباید تنها باشه کلااا باید کسی پیشت باشه
چون اگ تنها باشی اذیتت میکنن و اوناهم عاشق تازه عروسا و زنایین ک زایمان کردن
زنی هم ک حاملس هم همینطور اونم میبینه ولی کم و بیش
فقط یکیو ببر پیشت تنها نباشی و سرگرم باشی باهاش

من فک کنم باردار بودم یا پسرم دنیا اومده بود یا تو عقد بودم یادم نیس فک کنم باردار بودم
خواب بودم خونه مادرشوهرمااااا ولی خب چشام باز بود بعد دیدم یکی اینور سمت راست یکی سمت چپ یکی زیر پاهام یکی بالای سرم یکیم دم در اتاق وایسادن دارن نگام میکنن
نمیتونستم تکون بخورم ک شوهرمو بیدار کنم حتی پشت شوهرمم ب من چسبیده بود ولی هیچ حرکتی نمتونسم بزنم فقط چشام اینور و اونور میرف بعد دیگ چشام بستم دوباره خوابیدم نگاشون نکردم بیدار شدم فقط میلریزیدم از ترس
ولی قیافشون یجوری یود همشون چادر پوشیده بودن و مثل گاو و میمون بود قیافه هاشون ولی خنده هاشون شبیه ادم🥲💔
یبارم خونه خودمون بودم دیدم ولی سیاهیی بود قیافشونو ندیدم خداروشکر
سر این بچمم ک گوش شیطون کر نمیبینم خداروشکررررر فقط کابوس میبینم

وای میترسم کاش نمیخوندم پیامتو کامنتا رو🤦‍♀️😭

من از وقتی عقب انداختم خواب میبینم یه بار سرم همچین محکم خورد ب بالش صب پا شدم سردرد بودم

منم همینطوریم دیشب تو بیمارستان گفتم 5دقه بخوابم بعد بیدارم کردن گفتن ت خواب هزیون میگفتی خواب میدیدم شوهرمو بردن میگن نمیاریمش همیشه خواب آشفته میبینم

شاید همزاد داری

آبجی راست میخوابی یا بچت

گلم یه سوزن قفلی بزن لباست

آیافقط توخوابته یابیداریم هست؟

اگه میتونی بیای سلطان آباد روستای شیرخان اونجاس

البته من ازبچگی اذیتم میکنن چون سادات هستم زیادشدیداذیتم نمیکنن فقط درهمین حدکه میترسوننم

منم خیلی اذیتم میکردن بچه دومموکه دنیا اوردم حتی حس میکردم لمسم میکنن حس میکردم خیلی اذیت وآزارم دادن تاچندوقت پیش دائم مثل توهم اذیتم میکردن یه خانمی هست توروستای شیرخان ازهمه جای ایران میان پیشش موکل داره
دعاوجادونمیکنه
چاقومیزنه بهت اونارومیترسونه ازت دورمیکنه بعدپشم شترمیده بایدهمیشه همراهت باشه دیگه نمیترسی اذیت نمیشی من قبولش نداشتم مادرشوهرم اینامیرفتن پیشش خودم یه بارخیلب ترسیده بودم واذیت بودم رفتم ازبعدش دیگه واسم پیش نیومد

نمک زاج بریزدورتادور اتاق وتختتون چاقو هم بزارزیرسرت،سوره جن بازکن بزارتواتاقت

یا خدااااا
یه رسمی هست آب چله میریزن که اگه مادر بچه تنها بودن اتفاقی نیوفته براشون اونا حتما انجام بده

کی اذیت میکنه؟

یه چیزبگم انجام میدی؟