دوسال پیش این ساعتا دیگه داشتن منو برای بردن به اتاق عمل اماده میکردن🥹
چقدر استرس...چقدر هیجان...چقدر چشم انتطاری
بلاخره ساعت ۱۱ روز ۳۰ ماه ۹ سال ۱۴۰۲ پسرم به دنیا اومد😍
و امروز دقیق دوساله که این وظیفه سخت مادری به گردنمه🥲
انگار همین دیروز بود که‌گذاشتنش تو بغلم

بارداری تولد

۹ پاسخ

کیک پسرم چطوره؟
تمومش رو خودم‌درست کردم

تصویر

خیلی قشنگه مبارکش باشه عزیزم

ای جانم شب یلدایی😍تولدش مبارک باشه

تولدش مبارک باشه 😍ان شاالله خوشبخت وعاقبت بخیر بشه
دامادیش ببینید 🥰😍

تولدش مبارک باشه عزیزم 😍😘

تولدش مبارک باشه عزیزم ❤️❤️

تولدش مبارک عزیزم خدابرات حفظش کنه

مبارک باشه عزیزم خدا حفظش کنه

خیرش راببینید

مقالات مرتبط

از پوشک گرفتن کودک چقدر زمان می‌برد
از پوشک گرفتن کودک چقدر زمان می‌برد ؟
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
برنامه ریزی روزانه برای کودکان
برنامه ریزی روزانه برای کودکان شامل چه مواردی است؟

سوال های مرتبط

مامان آیلین و آرین مامان آیلین و آرین ۲ سالگی
یک ساله شدنت مبارک باشه عشق مامان
دخترم ۳۰ ۲ ساله شد پسرم امروز ۱ ساله شد
چقدر زود میگذره انگار همین دیروز بود که به دنیا اومدن 😍😍
مشاهده ۸ پاسخ
مامان ماهلین 🥰👶🏻 مامان ماهلین 🥰👶🏻 ۲ سالگی
تولدت مبارک ماهلین کوچولوم🥹دوسال پیش مثل الان داشتم میرفتم اتاق عمل و ساعت ۸و۲۰دقیقه اومدی به دنیا😍😘
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان 💗DENiZ💗 مامان 💗DENiZ💗 ۲ سالگی
۳ تیر تولد دخترکمه ولی تو این ساعت زایمان کردم دو سال پیش همین الان دخترم به دنیا اومد خدایا شکرت ،🥺🥹
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان رادوین مامان رادوین ۲ سالگی
خب خب سه ساعت ۱۳ دقیقه دیگه مونده تا تولد آقا رادوین که دوسالگی رو به پایان برسونه و وارد سه سالگی بشه 😍😍

چقدر زود گذشت این دوسال 🥲
مشاهده ۹ پاسخ
مامان نرجس مامان نرجس ۲ سالگی
تولد ۲ سالگی دخترم🥲😍🥰
چقدر زود بچه ها بزرگ میشن انگار همین دیروز بود که به دنیا اومد....
کیک رو خودم درست کردم کیک دو رنگ زبرا با سس شیر و آرد خیلی خوشمزه شد.....
مشاهده ۶ پاسخ
مامان محمدطاها❤ مامان محمدطاها❤ ۲ سالگی
پسر منم امروز دوساله شد🥹
از صبح دارم به این دوسال فکر میکنم، به زایمان و چهل روزگی، به چالشا و سختیایی که هیچوقت کم نشدن
و به اینکه مادر بودن چقدر سخته و ما زن‌ها چقدر شگفت انگیزیم..
تولدت مبارک عشق مامان مرسی که باعث شدی خودم رو بیشتر دوست داشته باشم، همه‌ی قلب و وجودم فدای چشمای قشنگت❤️ عاشقتم
مشاهده ۷ پاسخ
مامان مایسا مامان مایسا ۲ سالگی
باورم نمیشه ۲ سال گذشته و من یه دختر کوچولو دارم 🥲🥲 دلم گاهی برای وقتایی که نوزاد بود تنگ میشه 🥹🥹🥹 نمی‌دونم کسایی هستن که بارداری منو یادشونه 🥲 چقددمنتظر بودم چقد سخت گذشت . خدایا انگار همین دیروز بود 🥹🥲 فردا تولد ۲ سالگی دخترمه ... الهی که من قربونت برم زندگی من همه کس من ❤️
تولدت مبارک مامانی❤️
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان دلارا🩷دانیال💙 مامان دلارا🩷دانیال💙 ۲ سالگی
خب رسیدیم به دوسالگی
چقدر زود گذشت انگار همین دیروز بود گذاشتنش تو بغلم
الهی دورش بگردم 😘🩷
دوسال شد اما هنوز ن از پوشک گرفتم‌ن از شیر 😁
تولدت مبارک نفس من 💋
مشاهده ۱۱ پاسخ
مامان الف🌱 مامان الف🌱 ۲ سالگی
شربت کوریزان چقدر بدم به بچه دوساله؟؟؟؟؟
مشاهده ۲ پاسخ
مامان آیگل مامان آیگل ۲ سالگی
دوستان من چند روزه که خیلی افسرده ام پسرم تازه به دنیا اومده همش ناراحتم انگار کوهی از غم توی دلم همش میگم چقدر کوچیک کی بزرگ میشه خسته شدم هنوز بچه اولم به خوبی بزرگ نشده تازه یک سال ۱۱ ماهشه دیگ این کوچولو به دنیا اومد همش با خودم میگم چقدر دیر بزرگ میشه تا بزرگ بسه پدرم در میاد نمیدونم چطوری خودم رو أروم بکنم
مشاهده ۷ پاسخ
مامان النا مامان النا ۲ سالگی
خدا الهی به تمام چشم انتظارا بچه بده الان گهوارمو تغییر دادم به بارداری چقدر چشم انتظار یچه ان چقدر از خداشونه پریود نشن 😔 واقعا سخته بادکش رحم چیه دیگه اولین باره میبینم از عکس رنگی و از بی بی چک های منفی از هزار جور استرس چند روز مونده به موعدو ایا باردارن 🥺 الهی هرچی صلاحشونه براشون پیش بیاد 😔🙏 خودمون برای برادرم الان ۱۱ ساله چشم انتظاریم و واقعا حالشونو درک میکنم
مشاهده ۴ پاسخ
مامان جوجه ها مامان جوجه ها ۲ سالگی
سلام شب همگی بخیر .مامانا وزن بچه هاتون تو ۳۰ هفته چقدر بوده؟؟ و اینکه وقتی دنیا اومد چقدر بود؟؟
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان پناه مامان پناه ۲ سالگی
سلام دوستان..وزن دخترم بدو تولد دو کیلو و ۶۹۰ بود به نظرتون الان چقدر باید باشه

قدش هم ۴۹ بود به دنیا اومد
مشاهده ۱ پاسخ
مامان ارتور مامان ارتور ۲ سالگی
سلام مادرای عزیز برای پسرم که دو سال و یک ماهشه و ۱۱ کیلو چقدر شربت استامینوفن بدم؟
مشاهده ۳ پاسخ
مامان نیروان مامان نیروان ۲ سالگی
دوسال پیش همچین شبی پر از استرس و ترس بودم چقدر گریه کردم چقدر میترسیدم،ترسم باعث شد بود همه ذوق به دنیا اومدن بچم از بین بره وقتی رفتم بیمارستان از ترس فشارم بالا رفته بود و پرستارا تو زایشگاه نگهم داشته بودن که آزمایش مسمومیت بارداری بیاد که مطمئن بشن یهو دکترم اومد و گفت این هیچش نیست فقط ترسیده و بردنم اتاق عمل مامانم گریه میکرد به شوهرم میگفتم تروخدا برام دعا کن اصن ذوقی نبودفقط ترس بود وارد اتاق عمل شدم ی آقای مهربونی اومدوبهم ی دستبند داد و گفت این دستت باشه اینجا تنهاجایی ک اسم مادرو برای بچه می‌نويسن سزارین ترس نداره سه سال دیگ دوباره میای برای زایمان بی‌حسی و همه چی تموم شد و عمل شروع شد با شنیدم صدای یچم انگار آب یخ ریختن روم همه ی اون ترس ها استرس هایهوازبین رفت وقتی گذاشتنش کنار صورتم صدبار حاضربودم تکرار بشه انقدر ذوقشو داشتم که وقتی گرفتنش از روصورتم دائم سرمو میچرخوندم که ببینمش وقتی اومدم تواتاق همش میگفتم بزاریدش کنارم توی تختش نزارید پرستارامیگفتن سرتو تکون نده سردردمیشی ولی ذوقش نمیزاشت امشب،الان دوساله که خدارو روزی صدبار شکرمیکنم واس داشتنش عاشقشم میمیرم براش خدایاشکرت❣️❣️بمونه به یادگار از ۲سالگی فندق مامان💙🩵
مشاهده ۹ پاسخ