تجربه زایمان طبیعی خلاصه مینویسم
از از شیش ماه به بعد در روز نیم ساعت پیاده روی داشتم از هفته ۳۴ روزی چهل دقیقه پیاده روی داشتم و ورزش انجام می‌دادم ولی تعداد هر حرکت کم تر از هفته ۳۶ به بعدی روزی یک ساعت نیم تا دوساعت پیاده روی ورزش روزی چهل دقیقه حدود ده تا حرکت های مختلف تعداد بالا ۵۰ تا ۱۰۰ از شروع هفته ۳۷ استفاده کپسول گل مغربی یکی ظهر یکی شب هفته ۳۷ یک روز از ظهر درد واژن کمر داشتم بیخالش شدم خوابیدم چن بار تو خواب بیدار میشدم باز میخوابیدم تو خواب عرق کرده بودم وقتی بیدار شدم عصرش یکم کار های خونه انجام دادم بعدش ورزش پیاده روی و دردام بیشتر شد رفتم دوش گرفتم تو آب گرم نشستم کمرم گرفتم زیر آب گرم ماساژ دادم اسکات زدم و آماده شدم تا بریم بیمارستان رفتم سرویس افتادم رو خونریزی نوار گذاشتم رفتیم مسیر ما تا بیمارستان سه ساعت راه بود که همون شب باران شدیدی هم بود دردام تو ماشین می‌گرفت ول می کرد اولش کم بود با تنفس کنترل میکردم شدید هم که میشد ناله های بلند میکردم تا رسیدم بیمارستان شد ساعت ۱۰ تا رفتم اورژانس معاینه شدم و بعدش زایشگاه هشت سانت دهانه رحمم باز شده بود روی تخت شروع کردم برا ورزش حالت راه رفتن چمپاته ولی لگنم چرخش میدادم دیگه آمدن بردنم اتاق زایمان دیگه کامل سر بچم حس میکردم پاهام جمع کردم تو شکم چن تا زور محکم زدم بچم به دنیا آمد ساعت ۱۱ زایمان کردم بخیه داخل نمیدونم چقدر بود ولی بیرون پنج تا خوردم زایمانم بیمارستان حافظ بودم ولی اصلا راضی نبودم زایمان اولم شوشتری بودم عالی بود

۸ پاسخ

خداروشکر عزیزم زایمان طبیعی خیلی خوبه درسته درد داره ولی بچه که به دنیا میاد همه چی تموم شده و آدم حس میکنه دوباره متولد شده صحیح و سالم من دو تا بچم طبیعی بودن سومی به خاطر شرایط بچه سزارین شدم با اینکه زایمانای طبیعی سختی داشتم ولی هیچی طبیعی نمیشه ۱۳ روز گذشته هر روز یه دردی دارم خداروشکر بچم سالمه کنارمه ولی کاش اینم طبیعی میبود احساس میکنم بدنم ناقص شده دیگه آدم قبل نمیشم

روزی که سوره انشاق خوندم دردم گرفت رابطه بدون جلوگیری هم داشتم سوالی بود در خدمتم

مبارک باشع عزیزم جه ورزشهایی انجام میدادی؟

چه خوب زایمان کردی آفرین بهت
من زیاد. ورزش نکردم ولی خونمون پله داره رفت آمد زیاد داشتم پیاده روی هم داشتم ..
الان ۳۸هفته ام درد لگن دارم و یکم حس پریودی رابطه ام اصلا ندارم بنظرتون سختم میشه زایمان شکم‌اولی هستم

وای نمی‌دونم چرا تند تند خوندم انگار دنبالم کردن😐😂😂😮‍💨

احساس میکنی کدوم فعالیتت بیشتر روز زایمان تاثیر گذاشته

میشه بگید
من پیاده روی رو دارم
با اینک با تجربه هستم
و بچه اولم ۳۸ هفته ۲ روز زاییدم
میترسم برا این دیر زایمان کنم
پیاده روی و فعالیت دارم فقط

بسلامتی مبارکه نی نی مون

بسلامتی و مبارکی حتی منی ک سز شدم ذوقم اومد از زایمانت سالم و سلامت باشین

سوال های مرتبط

مامان مهراد🥹 مامان مهراد🥹 ۷ ماهگی
مامان آروکو💙🫀 مامان آروکو💙🫀 ۴ ماهگی
تجربه من از زایمان طبیعی✅️
میخوام خلاصش کنم من از هفته ۳۵ پیاده روی رو شروع کردم روزی یک ساعت از هفته ۳۷ روزش هم شروع کردم از هفته ۳۸ بارداری هرروز روی سه بار دمنوش گل گاوزبون اویش و تخم شوید روزی سه بار پیاده روی تند ۲۰ دیقه و ورزش های بارداری ۳۸ هفته ۱ سانت بودم اینجوری ادامه دادم ۳۹ هفته بودم صبح پاشیدم ۴۰ دقیقه پیاده روی خیلی تند کردم بعدش رفتم خونه یکم خوابیدم با درد پاشدم نمیدونستم درد زایمانه تا شب همین جوری دردام داشت شدید میشد رفتم زایشگاه معاینه کرد گفت ۲ سانتو نیمی برو خونه دیگع تا صبح درد کشیدم صبح باز همون بودم دیگع امدم صبح ۲ ساعت رفتم زیر دوش اب گرم ورزش کردم اسکات ۵۰ تا رفتم سجده رفتم دردم اروم میشد ووقتی زیر اب گرم بودم دیگع دردام یکم شدید شد رفتم زایشگاه دوبارع معاینه کرد ۶ سانت بودم دیگه تا کار های بستری درست شد شدم هفت هشت سانت دیگه رفتم روی تخت امپول فشارم بهم نزدن واقعن درد های ک میامد سراقم قابل کنترل بود. هر یک دیقه میگرفت به مدت ۳۰ ثاینه اون ۳۰ سانیع رو باید تحمل کنی جیغ نزنی مشکل من فقط اینجا بود ک بلد نبودم زور بزنم دیگه خانومه گفت زور یه سره بزن منم چنتا زور زدم سرش امد بیرون دیگه همه دردم هام رفت راحت شدم اما بخیه زیاد خورم موقه بخیه زدن خیلی دردم امد دیگه خلاصه زایمان طبیعی خیلی خیلی بهتراز سزارین هست
مامان سلین 🩵♥️یاسین مامان سلین 🩵♥️یاسین ۹ ماهگی
سلام مامانا چطورین
بعد چند روز اومدم تجربه زایمان تعریف کنم براتون
من از 36 هفته ورزش شروع کردم پیاده روی .پله بالا پایین کردن. زیر دوش اسکات زدن . حالت گربه گاو .ووووو۳۷ هفته هم تصمیم گرفتم برم بیمارستان دولتی و ماما همراه گرفتم برای خودم
دیگه هرروز ورزش میکردم زیر دوش اسکات میزدم تا 3۸ هفته رفتم معاینه ۱ سانت باز بودم گفت یه هفته وقت داری ۱ روز کامل احساس فشار داشتم ولی درد نداشتم فرداش درد داشتم رفتم گفت ۱ سانتی هنوز دردات بیشتر شد بیا اومدم خونه تا اومدم بخوابم دردم گرفت گفتم اینم بازم کاذب ولش کن رفته رفته دردام بیشتر شد درد داشتم نفس عمیق می‌کشیدم از دهن میدادم بیرون طوری که شکم تکون بخوره دردام تموم میشد اون دو دقیقه رو ورزش میکردم پله چهار دسته پا زیر دوش رفتم اسکات زدم. اسکات یعنی حالت نشسته روی صندلی ولی صندلی در کار نیست
از ساعت ۴ تا ۸ درد کشیدم طوری که می‌گرفت ول میکرد
وقتی درد داشتم نفس عمیق شکمی ولی تموم میشد ورزش میکردم
دیگه زنگ زدم ماما همراه گفت بیا بیمارستان این دیگه درد زایمان
تا رسیدن بیمارستان ساعت ۸ نیم بود
ادامه ...
مامان مهیار🤎 مامان مهیار🤎 ۸ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت 1
سلام بعد از 4 شب بی خوابی
خب من کلا ده روزی بود ورزش رو شروع کرده بودم اما کم روزی نیم ساعت پیاده روی فقط
این دو سه شب آخر دیگ کردم روزی دو ساعت پیاده روی 100تا اسکات و حموم آب گرم
و شیاف گل مغربی شب آخر دوتا گذاشتم و بعدشم رابطه بدون جلوگیری داشتیم بعد از رابطه دردام شروع شد ساعت 1 شب بود گرفت تا ساعت 6 دیدم ول نکرد و چون تجربه نداشتم کسیم پیشم نبود با همون درد رفتم بیمارستان که معاینه کرد گفت یه سانت نیمی برو بعدظهر بیا بعد ظهر رفتم همون بود ولی چون ظربان بچه نا منظم بود گفت ختم بارداری که چون مهیار تو سونوش‌ اکوژن قلب نشون داد و اون بیمارستان متخصص اطفال نداشت باید میرفتم یه شهر دیگ(شیروان) رفتیم اونجا گف دو سانتی ضربان بچه هم خوب شده و ما زیر سه سانت بستری نمی‌کنیم دیگ گف برو پیاده روی کن دور بیمارستان سه سانت بشی بستری کنیم من درد داشتم ولی هر سه چهار دقیقه می‌گرفت ول میکرد
رفتم قدم زدم ساعت ۱۲ شب رفتم ولی بازم دو سانت بودم
مامان گل پسرام مامان گل پسرام ۱ ماهگی
تجربه زایمان من..یک
من از هفته ۳۷ یک سانت بودم و با همون یک سانت وارد هفته ۴۰ شدم و واقعا فکر میکردم تا هفته ۴۱ میمونم و امیدی به زایمان نداشتم و ورزش لگنی و پیاده روی هم انجام می‌دادم ولی نه خیلی زیاد و بگم هرروز...از کپسول گل مغربی هم استفاده می‌کردم یدونه ظهرا میخوردم و یدونه هم شبا شیاف میذاشتم و از آخرای ۳۹ هفته ۲تا شیاف باهم میذاشتم...تا اینکه تو ۳۹هفته ویک روز حرکات بچه کم شد و رفتم اورژانس و اونجا nstدادم و خوب بود و ماما دوباره معاینه کرد و یکم معاینه اش شدید بود حالا نمیدونم اون معاینه باعث تحریک شد یا نه ولی تا دوشب درد واژن داشتم جابجا ک میشدم دردم می‌گرفت.. شب۳۹هفته و ۳روز بودم که از حموم اومدم بیرون و داشتم واسه خواب حاضر میشدم ک به درد کم پریود گرفتم و تا دوتا شد اومدم تو گهواره سوال پرسیدم ک درد زایمانه یا نه توی تاپیک هام هست.. خلاصه ۴۵دیقه صبر کردم و دیدم دردام هر یه ربع تکرار میشه و از ذوق باورم نمیشد و خلاصه به مامان و شوهرم گفتم و راه افتادم رفتم بیمارستان...توی مسیر دردام هر ۵ دقیقه شده بود و شدتش بیشتر شده بود ولی قابل تحمل بود و خیلی روی تنفس شکمی تمرکز کردم..
مامان مهراد مامان مهراد ۴ ماهگی
سلام اومدم تجربه خودمو از زایمان طبیعی براتون تعریف کنم

دقیقا شنبه گذشته من تو 38 هفته و 3 روز معاینه شدم اونجا گفت ک یک سانت دهانه رحمت بازه ولی سر بچه هنوز کامل نیومده تو لگن که بچسبه به دهانه رحم که فشار بیاره دهانه رحمت بیشتر باز بشه فقط برو پیاده روی و ورزش کن سرش بیاد پایین دیگه از همون شنبه تا 3 شنبه هرروز ورزش و دوساعت پیاده روی بدون وقفه داشتم دوباره 3 شنبه رفتم معاینه شدم گفت 2 سانت شده دهانه رحمت ولی تحریکش کردم ک بیشتر بشه اومدم خونه همچنان پیاده روی و ورزش فرداش ظهر رفتم حموم که زیر دوش آب گرم اسکات بزنم دیدم خیلی حالت تهوع دارم پ سرگیجه شدید اومدم بیرون مامانم گفت رنگ و رخت یه جوری شده معلومه وقت زایمانته دیگه رفتیم بیمارستان امام رضا ساعت 4 بود معاینه شدم گفت دوسانت و نیمی ولی سر بچه هنوز بالاست برو پیاده روی کن ساعت 8 دوباره بیا منم ک دیگه خسته از پیاده روی و ورزش همه پاهام زخم بود و تاول زده بود تو این چند روز ک پیاده روی میکردم