از ۳۷ هفته ورزش روی توپ رو شروع کردم و روزی ۲۰ دقیقه پیاده روی صبح ۲۰ دقیقه پیاده روی شب. به خاطر کمرم بیشتر نمی‌تونستم برم . ۳۷ هفته و ۵ روز معاینه شدم یک سانت بودم بدون درد. از ۳۸ هفته ورزش های القایی مثل اسکات و چمباتمه و ... هم شروع کردم ولی خبری از درد نبود ۳۹ هفته و ۲ روز باز معاینه شدم ۲ سانت بودم دردی نداشتم پیاده روی رو بیشتر کردم شبا تا ۵۰ دقیقه هم میرفتم صبح هم نیم ساعت توی طول روز هم ورزش های القایی انجام میدادم دیگه ناامید شده بودم میگفتم من دردم نمیگیره هر روز میرفتم ان اس تی و بیمارستان دیگه خسته شدم😅دقیقا روزی که بیخیال شدم گفتم هرچی شد بشه عصرش دردم شروع شد😂از شب قبلش کمر درد های گاه و بی گاه در حد پریود داشتم جمعه هفته پیش ۴۰ هفته و ۲ روز بودم ساعت ۶ عصر دردم شدید تر شد هر ده دقیقه می‌گرفت و ول میکرد هر دفعه ۲۰ ثانیه تقریبا ولی قابل تحمل بود یه دوش گرفتم دیدم بهتر نشدم دیگه رفتیم بیمارستان

۲ پاسخ

ایول ب پشتکار

ماشالله افرین بعدش هم بگو

سوال های مرتبط

مامان نیکان 😍 مامان نیکان 😍 ۲ ماهگی
مامان سلین 🩵♥️یاسین مامان سلین 🩵♥️یاسین ۳ ماهگی
سلام مامانا چطورین
بعد چند روز اومدم تجربه زایمان تعریف کنم براتون
من از 36 هفته ورزش شروع کردم پیاده روی .پله بالا پایین کردن. زیر دوش اسکات زدن . حالت گربه گاو .ووووو۳۷ هفته هم تصمیم گرفتم برم بیمارستان دولتی و ماما همراه گرفتم برای خودم
دیگه هرروز ورزش میکردم زیر دوش اسکات میزدم تا 3۸ هفته رفتم معاینه ۱ سانت باز بودم گفت یه هفته وقت داری ۱ روز کامل احساس فشار داشتم ولی درد نداشتم فرداش درد داشتم رفتم گفت ۱ سانتی هنوز دردات بیشتر شد بیا اومدم خونه تا اومدم بخوابم دردم گرفت گفتم اینم بازم کاذب ولش کن رفته رفته دردام بیشتر شد درد داشتم نفس عمیق می‌کشیدم از دهن میدادم بیرون طوری که شکم تکون بخوره دردام تموم میشد اون دو دقیقه رو ورزش میکردم پله چهار دسته پا زیر دوش رفتم اسکات زدم. اسکات یعنی حالت نشسته روی صندلی ولی صندلی در کار نیست
از ساعت ۴ تا ۸ درد کشیدم طوری که می‌گرفت ول میکرد
وقتی درد داشتم نفس عمیق شکمی ولی تموم میشد ورزش میکردم
دیگه زنگ زدم ماما همراه گفت بیا بیمارستان این دیگه درد زایمان
تا رسیدن بیمارستان ساعت ۸ نیم بود
ادامه ...
مامان ناردون مامان ناردون ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی

خب خب همونطور که گفتم من از ۳۶ هفته چند روز یه بار درحد ۲۰ دقیقه پیاده روی میکردم و همش هم استرس زایمان روداشتم
چون هنوز اخرین سونو رو نداده بودم نمیدونستم طبیعی میشه اخر یا سز
بخاطر همینم میترسیدم ورزشا رو شروع کنم
خلاصه که ۳۶ و۳ رفتم سونو و گفت بچه سفالیکه من ورزشارو شروع کردم
حالا ورزش ها چی بودن
اول همون پیاده روی که روزی ۲۰تا۳۰ دقیقه بود
دوم اسکات میزدم زیر دوش اب گرم اول از ۲۰تا شروع کردم وتا ۱۵۰ تا رسوندم
اینجور که تو ۵تا ست ۳۰ تا میزدم البته زودها نه دیر یعمی کل این ۵ ست شاید ۲۰ دقیقه میشد
حرکت سجده و گربه گاو هم هر ۳ ساعت یه بار میزدم
چنباتمه عمیق و قر کمر هم یکم داشتم
همه اینها تو هفته ۳۹ دیگه خیلی زیاد شده بود به علاوه پله نوردی و ورزش رو پله و رقص
از هفته ۳۹ طبق همون جدول تاپیک قبلی میش میرفتم هرجاهم جون داشتم بیشتر انجام میدادم🙃 هم ورزشا هم کارها دیگش مثل دمنوش و کاسنی و ماساژ و شیاف مغربی و اینها
خلاصه با وجود اینها تا ۳۹ و۳ درد نداشتم به هییچ وجه
تا اینکه روز ۲۴ فروردین ساعت ۱ شب که تو گوشی بودم یهم کمرم یه تیر کشید حدود ۲۰ ثانیه اول توجه نکردم بعد دیدم هی درد میاد دیگه ساعت گرفتم دیدم دردا منظمه هر ۶ دقیقه ۲۰ ثانیه
خلاصه اول خندم گرفت گفتم چه خوب که دردا اینجورین اینجور اروم و خوب😬
محل ندادم میخواستم بخوابم دیدم نه خوابم نمیبره
پاشیدم یکم دور خودم گشتم باز زمان گرفتم دیدم شده هر ۵ دقیقه ۲۰ ثانیه
دیگه گفتم برم حمام یکمم دوش بگیرم ببینم دردا کاذب نیستن
رفتم دوش گرفتم یکمم ورزش کردم دیدم نهه بابا این دردا بیشتر شدن با فاصله کمتر
دردام اونقدر شدید نبود اما چون هر ۳ دقیقه شده بود ترسیدم
مامان آقا مهدیار💚 مامان آقا مهدیار💚 روزهای ابتدایی تولد
تا الان چند بار اومدم تجربه زایمان بگم ،وسط نوشتن یهو درگیر بچه شدم وقت نشد 🫡
پس بریم برای خواندن یه تجربه دیگه:
پارت ۱:زایمان طبیعی فیزیولوژیک:۳۹ هفته وشش روز
اول بگم من توی رویاهام همیشه ۳۷ هفته و پنج روز زایمان کرده بودم و همیشه اماده این تاریخ بودم😬
از قضا ۳۷ هفته و پنج روز رفتم معاینه لگن و دکتر گفت دهانه رحمت یک سانت بازه و کیسه آبت بمبه شده،با یه انگشت معاینه تحریکی کرد و گفت با این وضعیت اگر بیشتر ورزش کنی احتمالا تا آخر هفته زایمان میکنی،منم با تعجب و خوشحالی که اوو چه پیشرفتی قرار داشته باشم ورزش ها و پیاده روی هارو با شدت بیشتر شروع کردم.
البته بگم من همون شب دردام منظم شد و تا صبح درد داشتم و موکوس دفع کردم و فکر میکردم همین امروز فردا زایمان میکنم.اما صبح روز بعد دردام کامل قطع شد ولی خب من انرژی گرفته بود و روزانه یه ساعت نیم ورزش القایی و یه ساعت و نیم پیاده روی رو انجام میدادم.
اما خب روزهای هفته میگذشت و من دردی نداشتم دیگه با دکترم‌ تماس گرفتمو شرایط گفتم و گفت اگر دردت نگرفت بیا مطب.
مامان مهیار💙 مامان مهیار💙 ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت 1
سلام بعد از 4 شب بی خوابی
خب من کلا ده روزی بود ورزش رو شروع کرده بودم اما کم روزی نیم ساعت پیاده روی فقط
این دو سه شب آخر دیگ کردم روزی دو ساعت پیاده روی 100تا اسکات و حموم آب گرم
و شیاف گل مغربی شب آخر دوتا گذاشتم و بعدشم رابطه بدون جلوگیری داشتیم بعد از رابطه دردام شروع شد ساعت 1 شب بود گرفت تا ساعت 6 دیدم ول نکرد و چون تجربه نداشتم کسیم پیشم نبود با همون درد رفتم بیمارستان که معاینه کرد گفت یه سانت نیمی برو بعدظهر بیا بعد ظهر رفتم همون بود ولی چون ظربان بچه نا منظم بود گفت ختم بارداری که چون مهیار تو سونوش‌ اکوژن قلب نشون داد و اون بیمارستان متخصص اطفال نداشت باید میرفتم یه شهر دیگ(شیروان) رفتیم اونجا گف دو سانتی ضربان بچه هم خوب شده و ما زیر سه سانت بستری نمی‌کنیم دیگ گف برو پیاده روی کن دور بیمارستان سه سانت بشی بستری کنیم من درد داشتم ولی هر سه چهار دقیقه می‌گرفت ول میکرد
رفتم قدم زدم ساعت ۱۲ شب رفتم ولی بازم دو سانت بودم