#دعوای_زن_و_شوهری
خونه ما طبقه چهارمه بدون اسانسور🥲
حالا این همسایه طبقه دوم ما راهرو ساختمون رو گل گذاشته بعد یه دونه گذاشته بود رو نرده
رو نرده جای گلدون نبود با همسرم داشتیم میومدیم بالا دستش خورد شکست خدا رحم کرد کسی پایین نبود وگرنه اگه میخورد به سر کسی معلوم نبود چه بلایی سرش میومد🥲
منم باهاش بحثم شد گفتم برو پایین تمیز کن زشته شب یلداعه
گله آه میکشه مهمون میاد همسایه ها دلخور میشن
اصلا به روی خودش نیاورد😪
حالا اگه من این کارو کرده بودم هزار و یک حرف بهم میزد🙂‍↕️

همسایمون ویس داده تو گروه کار هرکی هست بیاد جمع کنه🥺
من به جای همسرم خجالت کشیدم😏
پرو پرو میگه میخواست اونجا گل نزاره😑
من بهش گفتم حالا که گذاشته، تو اشتباه کردی باید تمیز میکردی😒
بهم گفت تو نفهمی من با نفهم جماعت بحث نمیکنم🫠
الان باهاش قهر کردم همه مردا دیوونن یا شوهر من اینطوریه🤧

۷ پاسخ

من حقو میدم ب همسرت چون خودمم اینجوریه اخلاقم 😁
والا طرف غلط میکنه گلدون میذاره اونجا
ویس بده گروه بگو من انداختم دستم خورد افتاد و جمع نمیکنم تا عبرتی بشه برای صاحبش ک گلدون رو اونجا نذاره اگه میوفتاد روی سر کسی کی پاسخگو بود

تقصیر همسایه ست

همه همینن

حق با شوهرته مگه روی نرده جای گل هست

کلا مردا یهو پریود میشن 😐😂
مثلا امروز شوهر من از صب گفت برو نرو (قرار بود برم خونه دوستم
منم براش قاطی کردم ،رفتیم حالا رفته توی قیافه فک کنم فردا دعواس 😂 منم برروی خودم نیاوردم

تقصیر همسایه اس ، ولی کاش همسرت یا خودت جمع میکردی

چرا دیس لایک زدن ؟؟؟ واقعا چرا درک نمیکنم💔😑

مقالات مرتبط

رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
بازي با كودك دو ساله
بازی های مناسب کودک دو ساله کدام‌اند؟
رفتار با کودک حاضرجواب
رفتار مناسب با کودک حاضر جواب

سوال های مرتبط

مامان حُـسـیـن‌جانم🤎 مامان حُـسـیـن‌جانم🤎 ۱۱ ماهگی
این چه مرضیه من گرفتم 🤧🤧🥺🥺
امروز حسینو سپردم باباش چند ساعت ببره
که من خونه رو اساسی تمیز کنم 💦☔

از صبح که رفتن صدبار عکس و فیلماشو نگاه کردم 🥺🥺
و هزار و پونصد بار زنگ زدم بهشون 😂😂

امروز فهمیدم واقعا ما مامانا
جونمون به فسقلی هامون بنده 💛🥲
الهی که خدا همه کوچولوهارو حفظ کنه برامون 💚🍃
و به همه چشم انتظارا هم یه نی نی گوگولی بده 🤌🏻🤲🏻
مشاهده ۱۷ پاسخ
مامان فندوقی مامان فندوقی ۶ ماهگی
من نمیدونم چجوری این بچه ها تو خواب میچرخن پسرمو خوابونده بودم رو تخت خودمون بعد جوری گذاشته بودم که مثلا سرش بسمت بالای تخت بود دیگه بعد شام رو گذاشتم الان رفتم سر بزنم بهش میبینم سرش سمت پایین تخته پاهاش سمت بالا پتو هم بغلش نمیدونم چجور چرخیده که سر ته شده🤔🫤😂
مشاهده ۲ پاسخ
مامان قندعسل مامان قندعسل ۱۱ ماهگی
خانما یه سوال دارم میشه خودتون رو بذارید جای من و بگید چیکار میکردید؟
ما از ۲ ماهه پیش برنامه ریزی کردیم برای آخر این هفته که بریم مشهد ، هتل و بلیط قطار و همه چیز خریدیدم! حالا با توجه به این شرایط جنگی شما جای من بودید میرفتید؟ همسرم میگه باید بریم ولی من یجوریم
مشاهده ۲۰ پاسخ
مامان پنبه💙 مامان پنبه💙 ۵ ماهگی
مامانا میگم امشب مادر شوهرم اشت به پسرم نارنگی می‌داد گذاشته بوده لب دهنش پسرمم آبشو میخورد بعد مادرشوهرم گفت نصفشو نارنگی رو کشید تو دهنش کامل من هرچی گشتم تو دهنش چیزی نبود میگم ممکنه مونده باشه تو گلوش یا رد شده رفته پایین؟؟ اخه شیرهم نمیخوره بعد اون نمیدونم دلیل شیر نخوردنش از بی خوابیه یا این
مشاهده ۵ پاسخ
مامان هلیا مامان هلیا ۱۲ ماهگی
خانوما همسرم دخترمو دمر روی بالشت گذاشته بود و یه دیقه حواسش نبود این بچه خودشو از روی بالشت انداخته بود گریه نکرد خطرناکه؟؟الان بالا اورد
البته همیشه بالا میاره رفلاکس داره خطر دارع؟
مشاهده ۵ پاسخ
مامان زارع کوچولو مامان زارع کوچولو ۸ ماهگی
چقدر حرفای بقیه آزاردهنده مادرشوهرم همش به شوهرم میگه تو مقصری برای بچت شیر خشک خریدی باید میزاشتی خودش شیرش بده مجبور میشد یکاری کنه شیرش بیاد حالا خودش به شوهرم شیرخشک داده منم امروز جوابشو دادم گفتم حالا شما هم شیرخشک دادید گفت من مریض بودم وای چه جنگی شد😞
مشاهده ۴ پاسخ
مامان آقایاسین🩵 مامان آقایاسین🩵 ۱۴ ماهگی
مامانا بیاین ....
پدر شوهر من رفته شهرستان مادر شوهرم خونه تنها بود شوهرم دیشب آوردش خونه ما بعد این مادر شوهر من یه عادت بدی که داره بچه رو خیلی بد بوس میکنه یعنی بوس نیست دیگه مک زدنه از وقتی که اومد دست و پاشو کرد تو دهنش طوری که ببخشید آب دهنش معلوم بود بعد سینه و گردنشو خورد و مک زد بعد لب و دهن و بینی رو کرد به دهنش منو شوهرمم رو حساب اینکه ناراحت نشه هیچی بهش نگفتیم چون چندبار گفتیم ناراحت شد و داستان درست کرد برامون و می‌گفت من دوسش دارم که ماچش میکنم گذشت و این اینکارا رو کرد ماهم هی به دل می‌گرفتیم ولی چیزی بهش نگفتیم صبح که بیدار شد رفت دستشویی من تند تند لباس یاسینو عوض کردم و چون مدت زیادی تو پوشک بود پوشک باز کردم شلوار خالی پاش کردم تا اون بخاد بیاد دیدم اومد نشست کنار بچه و دوباره شروع کرد به ماچ کردن و خوردنش و دستشو گذاشت لا پای بچه دید پوشک نیست دیدم خوشحال شد و شلوار بچه رو کشید پایین منم فهمیدم میخاد چکار کنه تندی دویدم دیدم سرشو برده پایین دهنشو باز کرده🫠اونجای بچه رو هم میخاست کنه دهنش وای انقد حرص خوردم دیگه تحمل نکردم ، بچه رو ازش گرفتم گفتم بابا چرا اینجوری میکنی زبون بسته گناه داره روش تاثیر بد میزاره من فقط یکم بازش کردم هوا بخوره به جا اینکه یادش بدی اونجاشو بپوشونه خودت شلوارشو درمیاری و میری سر وقتش منم تند بچه رو پوشک کردم حالا میخاست بره بیرون کار داشت گفت خیلی ناراحتم کردی خدافظ خانوما شما قاضی کار من اشتباه بود؟ میزاشتم هربلایی میخاست سرش میاورد؟
مشاهده ۲۲ پاسخ
مامان آراز و دنیز 👧🏼👶🏻 مامان آراز و دنیز 👧🏼👶🏻 ۱۲ ماهگی
خیلی عذاب وجدان دارم شوهرم خیلی تو کارت بهم کمک میکنه کلا شبا وقتی میاد با همه ی خستگی میگه بچه ها دیگ مال من تو به بقیه کارا برس یا برو استراحت کن موقع خواب هم بچه هارو میزاره روداش میخوابونه حالا دیشب بعد اینکه دنیزو خوابوند اومد آراز بزاره رو پاش از اونورم نگاهش به گوشیش رفت یه لحظه یهو آراز از رو پاش افتاد با صورت رو زمین یعنی حالت قل خوردن بعد من وقتی اون صحنه رو دیدم انگار خون به مغزم نرسید هر چی دهنم در اومد بهش گفتم و حالا آراز گریه میکنه کنارشم من بیچاره هول کرده بود میگفت بخدا نمی‌دونم چیشد هیچی نشده نترس نترس منم همینجور سرش داد میزدم خداروشکر آراز هیچیش نشد اما یکم دردش اومد بعد اینکه آروم شدیم از رفتم تو اتاق دیدم دستشو گذاشته رو سرش اینقد تو اون حالت موند ک خوابش برد اج
مشاهده ۱۵ پاسخ
مامان ایلماه مامان ایلماه ۱۴ ماهگی
مامانا چندروز پیش سر پسرم شکست سه تا بخیه خورد یه هفته بعدش بخیه هاشو کشیدیم حالا نگاه جای بخیه اش کردم دیدم نخ بخیه تو سرش زیر پوستش با سوزن کشیدمش بیرون و درش اوردم اگه میموند تو سرش خطرناک بود
مشاهده ۱ پاسخ
مامان فندوق کوچولو 😍 مامان فندوق کوچولو 😍 ۷ ماهگی
کاش میشد در عرض یک هفته بچه ها زود بزرگ میشدن، دیگه نیازی به خوابوندنشون و پوشک کردنشون و غذا دادنشون نبود. خودشون همه کاراشون رو میکردن، ناشکری نمیکنم، واقعا خداروشکر که ی کوچولو نصیبم کرد، ولی از وقتی بچه دار شدم خیلی شوهرم ازم فاصله گرفته، انگار دیگه ننو نمیشناسه، دیگه مثل قبل نیست دیگه تغییر کرده، حتی یک لحظه بدون من نمیتونست تنها بخوابه اما الان ۵ ماهه راحت جدا میخوابه و درو حتی میبنده، همه چیو فراموش کرده محبت و .......
اون موقعی که می‌خواستیم بچه بیاریم اون نمیخواست گفت من دوست ندارم تو مادر بشی و دوست دارم همینطوری بمونی، اما من فکر کردم داره شوخی میکنه و جدی نیست حرفش حالا میفهمم که خیلی جدی بوده حرفش انگار از وقتی مادر شدم دیگه از من بدش میاد. حتی یکی دوبار هم بزبون آورد و با خنده نگاه به چشم کرد و گفت نمیدونم دیگه چرا هیچ حسی بهت ندارم.🥲
بعد دید ناراحت شدم گفت شوخی کردم جدی نگیر.
ولی میدونم شوخی نبود از صدتا حرف جدی جدی تر بود😭🥲
من چه گناهی کردم که با کلیییییییییی عذاب نه ماه رو گذروندم و با کلیییییییییییی عذاب زایمان وحشتناک رو پشت سر گذاشتم و همش هم اصرار خودش بود برم زایمان طبیعی ولی چه بلاها که سرم نیومد تو تجربه زایمانم هست تو تاپیکام، بعد حالا انگار نه انگار که منم اصلا وجود دارم. خیلی ناراحتم خیلیییییییی🥲😭
مشاهده ۲۰ پاسخ
مامان لاوین مامان لاوین ۹ ماهگی
هیچ وقت اینقدر دلم نشکسته بود شبی که کیسه ابم پاره شد و رفتم بیمارستان موقع بستری شوهرم کتکم زد با یه غمی رفتم تو اتاق زایمان خودم رو خیلی بی پناه و تنها دیدم وقتی هم اومدم خونه کسی نبود ازم مراقبت کنه و حرف های تلخ مادر شوهر و شوهرم شد درد برام
با اون درد بخیه و خستگی زایمان بلند میشدم به کارای خونه رسیدگی کن تازه اگرم غذا یکم دیر میشد میگفتن یه شکم زیچایدی مگه چی کار کردی هیچ وقت این رفتار هارو یادم نمیره خدا خودش با سر هست می‌دونه چی کار کنه
مشاهده ۱۴ پاسخ
مامان دوتا جوجه مامان دوتا جوجه ۹ ماهگی
دیشب بالش از زیر سر دخترم برداشتم پستونک هم دهنش نبود بعد چند ساعت که شیر میخاست بلند شدم دیدم بالش زیر سرشه و پستونک تو دهنش،به شوهرم میگم کار تو بوده؟ میگه نه من دس نزدم به بچه
منم خواب بودم
پس بالش کی گذاشته زیر سر بچه و پستونک تو دهنش؟
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان مامان توت فرنگی🍓 مامان مامان توت فرنگی🍓 ۹ ماهگی
من آروم در گوش همسرم گفتم ببین اجازه نده روغن زیتون بریزه تو گوش بچه این فقط سه ماه و نیمشه و خطرناکه همسرم گف باشه … دایی ش روغن و گرم کرد و آورد بریزه تو گوش بچه و همسرم گف دایی این بچه اول ماست و ما زیادی وسواسیم خودمونم میدونیم ک زیاد وسواس بودن خوب نیس ولی خب طول میکشع چون تجربه اولمونه دایی شم اصرار اصرار و گوش بچه رو گرفته بود داشت کله بچه رو کج می‌کرد که بریزه تو گوشش تا اینکه مادرشوهرم ب شوهرم گف چیکار داری بزار بریزه 🫠🫠🫠و چون مادرشوهرم گف همسرم کوتاه اومد و دیگ هیچی نگف من دیدم اینجوری شد آروم ب مادرشوهرم گفتم لطفا شما دخالت نکنید 🙏🏼آقا اینو من نگفتمممم انگار فوش ناموس بهش دادم 😐😐😐یهو دراز کشید وسط خونه گف حالم بده فشارم رف بالا این به من حرف زد 😐😐😐بعد همسرم گف ب مادرم چی گفتی ؟ حالا بچه هم گریه می‌کرد من بچه رو گرفتم بغلم دیدم تو جفت گوشاش روغن ریخته و کار از کار گذشته 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️خلاصه مادرشوهرم کولی بازی دروورد بعدشم که اومدیم تهران پدرشوهرمو پر کرد اونم اومد توپید ب من …و از همون موقع باهاشون رفت و آمد نمیکنم ولی هفته ای یه بار بچه رو میدم همسرم ببره الان بنظرتون کار من اشتباه بوده ؟🥺🥺❤️❤️
مشاهده ۱۵ پاسخ
مامان آرمان مامان آرمان ۶ ماهگی
پسرم وقتی بدنیا اومد بخاطر کمبود اکسیژن و عفونت ۷ روز آن آی سیو بستری بود و بخاطر عفونت گفتن باید ال پی بگیریم ازش یعنی همون مایع نخاعی که از کمر میگیرن ، با اینکه عفونت میومد پایین دکترش گفت حتما باید این آزمایش رو بدید من ناراضی بودم و همسرم یواشکی رضایت داد آزمایش رو گرفتن چون من خیلی گریه میکردم به من نگفت و خدا رو شکر مشکلی نبود و همه چی خوب اومد ، هنوزم بعضی وقتا میترسم که مشکلی یوقت در آینده براش پیش نیاد بخاطر این آزمایش ، انگار این ترسه تو جونم مونده 🤦‍♀️
مشاهده ۵ پاسخ
مامان سورنا مامان سورنا ۸ ماهگی
تو را خدا کمکم کنید بچم تو گهواره بود من رفتم دستشویی خواب بردش یهو بیدار شد به نظرم تکون خورد افتاد از تو گهواره پایین البته ارتفاعش زیاد نبود اومدم راستش کردم گریه کرد
بعد دست به بدنش زدم همه جاشو چک کردم دردش نمیگره یا گریه نمیکنه بی قراری نمیکنه بازی میکنه میخنده
شیر هم میخوره بالا نیاورد
همه کار های که قبل افتادنش انجام میداد الان هم انجام میده یک ساعت نیم هست که میگذره از افتادنش ولی دلشوره دارم باید دیگه چیکار کنم مطمئن بشم حالش خوبه کلی التماس خدا کردم
مشاهده ۶ پاسخ